هزینه گفتوگوی ملی را کاهش دهیم
سیدضیاء هاشمی؛ جامعهشناس
بخش مهمی از جامعه مطالباتی دارد که اتفاقاً همسو با شعارها و مطالبات انقلاب اسلامی است بنابراین اگر مطالبات انقلاب اسلامی مثل آزادی، عدالت، برابری، کرامت انسانها،مقابله با ظلم،فساد، تبعیض و اجحاف بهحقوق انسانها و... بهدرستی مورد توجه قرارگرفته و پیگیری شود و نسبت به تحقق آنها اهتمام لازم ایجاد شود نهتنها به معنای عقبنشینی نیست بلکه پیشرفت اسـت و نهتنها اقدام ضدانقلابی نیست بلکه بازآفرینی آرمانهای انقلاب اسلامی اسـت. تفسیرهای غلط و سوءاستفاده جریانهای رادیکال و افراطی یا تفریطی از شعارهای درست نباید مانع تفسیر صحیح مطالبات اجتماعی شــود؛ مطالباتی که اگر به درستی تفسیر شود،خلاف مطالبات انقلاب نیست.
در دورههای مختلف، در شعارهای رسمی انقلاب، در مطالبات قانون اساسی در تاکیدات رهبران انقلاب، مبارزه با بیعدالتی، تبعیض، فساد، حفظ اقتدار و دفاع از حقوق شهروندان بارها تکرار شده است. انقلابیون و رهبران انقلاب اسلامی خواستار تحقق این شعارها شدند و تلاش میکردند این شعارها به مطالباترسمی تبدیل شود. امروز نیز جا دارد علمای دین و مقامهای کشور بهجای اینکه مقابل این مطالبهها جبهه بگیرند،با مطالبههای بهحق جامعه همراهی کنند خود مطالبهگر شوند تا جلوی سوءاستفاده از مطالبهگری جامعه گرفته شود و در نهایت تهدید به فرصت تبدیل شود. اگر با مطالبه عمومی همراهی شود، نارضایتیها به امیدواری و انرژی ملی تبدیل میشود. ضرورت حرکت به سمت وفاق ملی بیشازپیش احساس میشود و برای تحقـق آن راهی جز گفتوگو فراگیر وجود ندارد. خوشبختانه در این مدت فضای مجازی کمک کرده تا همه بتوانند حرفهایشان را بزنند. این در حالی است که زمانی برخی فکر میکردند اگر بعضی از حرفها زده شود، اتفاقها وحشتناکی میافتد اما امروز بسیاری حرفها گفته میشود،هاضمه و تجربه جامعه در قبال این مسائل آنقدر قوی شــده که بتواند در مقابل مطالب بیمبنا و مخــرب موضع بگیرد. در این موقعیت اتفاقاً رسانههای رسمی میتوانند علمدار حرکتی سازنده شوند. متاســفانه در حال حاضر تقریباً نیمی از مردم مخاطب رسانه رسمی نیستند و همین کسانی که مخاطب رسانه رســمی هستند در فضای مجازی هم پیامهای دیگر را دریافت و مبادله میکنند. باید برخی از برنامههای گفتوگومحور اثرگذار در شــبکههای مختلف رسمی و غیررسـمی تهیه شوند تا از این طریق اخبار جامعه به شکل جامعتری بیان شود.
بهنظرمیرسد ضروری است که دروازهبانی خبر مقداری منعطفتر شـود و رسانهها واقعیتهای موجود جامعه را بیشازپیش منعکس کنند تا مرجعیت رسانهای از رسانههای مغرض بیگانه گرفته شود. چه اشکالی دارد فیلمها و سریالهایی انتقادی و تبیینکننده گلایههای تولید و ارائه شود و دغدغه جامعه را بازتاب دهد؟وقتی یک شهروند، یک جوان، یک دانشجو، یک معلم یا یک کارگر احساس میکند حرفش در تلویزیونرسمی کشور در قالب یک سریال فاخر گفتهمیشود، دیگر نیاز نمیبیند آن را در خیابان فریاد بزند. چنانچه گفتوگوهایی در رسانههای متنوع و متکثر شکلبگیرد، امکان طرح مطالبههای فراگیر ملی و مستمر را فراهم میکند. همین الان هم روند گفتوگو تا حدی در کشــور جریان دارد ولی پرهزینه اســت و باید هزینه گفتوگوی ملی کم و به آن رســمیت ببخشیده شود. باید از شکلگیری گفتوگو در رسانهها در قالبهای مختلف اسـتقبال شود در این صورت به شکل مطلوبی مطالبهها مطرح، موانع بررسی و راهکارها ارائه میشوند.اگر فضای گفتوگو در رسانههای رسمی شکل نگیرد و کلاً به فضای مجازی منتقل شود، چه بسا از کنترل خارج شده و عدهای به سمت فیلترینگ گرایش پیدا کنند. فضای حاکم بر گفتوگوی گروههای مختلف مـردم و نهادهای قدرت مبتنیبر جدل است؛ حال آنکه انتظار میرود فضای جدلی گفتوگوها به سمت مشارکتی سازندهبرود؛شرط گفتوگوی سازنده آن است که میزانــی از حقانیت برای طرف مقابل قائل بود اما حرفهای ما غالباً جدلی اســت، مناقشه میکنیم و در جریان مناقشه در بیان مطالب و انتقادها انصاف فراموش میشود. در جامعه ما برای بیان یکســویه مطالبهها، توانمندیهای بالایی ایجاد شده یعنی زبان مردم الکن نیســت. جوانان، دانشــجویان، موافقان و مخالفان، نمایندگان مجلس، روحانیــون و ائمه جمعه و... مطالبها را بهخوبی بیان میکنند اما مشکل در شنیدن است. نشنیدن و عدم تحمل حرف مخالف یک مشکل فرهنگی است.
دیدگاه خود را بنویسید