نشانهای از مهار تنش وجود ندارد
عباس آخوندی؛ وزیر پیشین راه و شهرسازی
تنش میان ایران و اروپا رو به فزونی است و هیچ نشانهای از اهرمهای مهار وجود ندارد. ریشه این موضوع به تلقی غرب از همراهی ایران و روسیه در جنگ اوکراین بازمیگردد و مســاله برجام در آن نقش پررنگی ایفا نمیکند. زیانهای این رویارویی غیرقابل جبران و برای هیچاست و این افکار عمومی ملت ایران را بسیار آزار میدهد. بیگمان پیامدهای این درگیری؛ فعلاً در مرحله لفظی تعادل منطقهای را به زیان کشورهای منطقه و به سود اسرائیل تغییر خواهـد داد. عبور از این مرحله نیازمند هوشــمندی فراتر از دولت مستقر است. باشد سیاستسازان تدبیری بیندیشند.
به فضای رســانههای غربی که نگاه کنید بسیار ملتهب است. دیشب مصاحبه یکی از نمایندگان مجلس اروپا را مستقیم گوش کردم، بهوضوح میگفت ما درپی این هستیم که طی فرآیندی اساساً مشروعیت جمهوری اسلامی ایران را در نظام بینالملل سلب کنیم.
باید ریشه این هدفگذاری را جستوجو کرد و آن را خشکاند. گرهی که با دست باز میشود را با دندان باز نمیکنند. فضای بســیار شدیدی علیه ایران در افکار عمومی جهان شکل گرفته است. نهتنها رسانههای بینالمللی که حتی رسانههای کوچک محلی در غرب و رسانههای زرد مرتب مسائل ایران را بزرگنمایی و افکار عمومی را برای هرگونه عملیات احتمالی علیه ایران آماده میکنند. در این فضا، پاسخهای پرخاشگرانه و به ظاهر از موضع قدرت،دقیقاً بازی در زمین جنگسالاران است. این نوع موضعگیریها تنها شواهد مورد نیاز آنان را تکمیل میکند. اگر پیش از جنگ اوکراین تنها لابی اسرائیل در غرب در پی امنیتی کردن پرونده ایران بود، اکنون این مساله عمومیت یافته و این آستانه پرمخاطرهای برای هیچ اســت. به خاطر داشته باشیم که نتانیاهو با توجه به بحرانی کــه در درون دارد حتماً در پی صدور بحران به خارج اســت. از اینرو در این شرایط باید از هرگونه رویارویی مستقیم خودداری کرد. باید فضا را آرام کرد.
در فضای پیشگفته، حل مساله اوکراین برای ایران در وضعیت حاضر نسبت به حل مساله هستهای مذاکرات برجام از فوریت بیشتری برخوردار است. غربیها به واقع از بحث هستهای ایران هیچگاه نگرانی جدیای نداشــتهاند و از آن بیشتر بهعنوان یک بهانه و ابزاری برای کنترل ایران در نظام بینالملل استفاده میکردهاند و میکنند.این دامی بود که آنان برای ایران پهن کردند و ایران شــوربختانه، وارد آن شد و ۲۰ سال است که کشور گرفتار است. ایران از توسعه عقب ماند، تجارت مختل شد،تورم سر به فلک کشید و فقر همهگیر گشت جامعه فروپاشید و روند سراشیبی همچنان ادامه دارد. با این وجود، کمتر رابطه ایران و غرب به رویارویی مستقیم کشیده شد. لیکن اروپاییان در مورد اوکراین، حساسیت دیگری دارند. چون آنجا صحنه رویارویی تمام عیار غرب و روسیه است،امنیت زندگیشان مطرح است. روسها با رندی و نامردی تمام و ما هم با بیتدبیری و موقعیت ناشناسی تمام وارد بازی روسها شدیم. کشورها درباره امنیت خود با هیچکس شـوخی ندارند.همچنانکه ما با هیچکس در دوران جنگشوخی نمیکردیم. ایران باید به نحو اطمینانبخشی و مستقل از مذاکراتبرجام خود را از بحثدرگیری روسیه-اوکراین جدا کند. یک ساعت زودتر بهتر.
ایران هیچگونه منافعی در این جنگ ندارد. لجبازی و مقاومت در این ارتباطهیچ مبنای منافع ملی یا توجیه اخلاقی ندارد. دستگاه سیاســت خارجی باید بهصورت شفاف و آشکار با اتحادیه اروپا وارد مذاکره مسـتقیم و بیواسطه شود و بگوید کـه در این ارتباط آمادگی دارد که از غرب ابهامزدایی کامل کند و بیطرفـی خود را در عمل به اثبات برساند.این اقدام بهمفهوم ضعفنیست. توضیح، رفع ابهام و اجتناب از نزاع شرط عقل است. روسها نیز باید موقعیت ایران را درک کنند و از ایران درخواست درگیری در نزاعی که ایران هیچ سمتماجرا نیست، نداشته باشند.
دیدگاه خود را بنویسید