به جای حل ریشهای مشکلات به دنبال محکوم کردن هستند
گروه راهبرد: کارگزاران فرهنگ و سیاســت و اقتصاد دولت سیزدهم مشغول سخنرانی هستند. در حالی که چالشها و بحرانهای متعدد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با سخنرانی و طرح ایدههای غیرواقعبینانه نهتنها حلوفصل نخواهد شد بلکه بحرانها را پیچیده و چند لایهتر میکند. اصرار بر ســخنرانی و مواضع غیرواقعبینانه نهتنها صدای انتقاد مردم بلکه نقد چهرههای متعدد سیاســی هم در پی داشته است. در تازهترین طرح انتقاد معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم مواضعی به شـرح ز یر را تبیین کرده است.
اسحاق جهانگیری؛ معاون اول رئیسجمهور در دولتها یازدهم و دوازدهم
اهمیت امنیت و پایـداری تولید انرژی مسالهای روشن در توسعه ملی است؛ انرژی قوه محرکه اقتصاد هر کشوری بوده و بدون آن نهتنها چرخ تولید از حرکت میایستد بلکه همه نظامات زندگی اجتماعی و فردی را دچار اختلال جدی میکند.
سالهاسـت به دلیل تحریمها و برخی سیاستهای داخلی، ورود تکنولوژی جدید و سرمایه لازم در بخش نفت و گاز و برق متناسب با ظرفیت کشور و نیاز جامعه انجام نگرفته است. حاال تاثیر تحریمها و عدم سرمایهگذاری مناسب در بحران اخیر آشکار شده است. این بحران که هر چند ماه یک بار خودش را در قطع برق یا گاز نشــان میدهد به دلیل عدم توازن تولید و مصرف است. تا سالها قبل این عدم تــوازن با قطعی گاز و برق بخش صنعت و نیروگاهی، سالانه میلیاردها دلار خســارت به بار میآورد و اکنون بهرغم قطعی گسـترده گاز و برق در صنایع به ناچار در بخش خانگی نیز اتفاق افتاده است.
متاسفانه برخی به جای پرداختن به علت اصلی مشکل و حل ریشــهای آن طبق معمول دنبال محکوم کردن یکدیگر هستند. دیگر کار از این سخنها و از شعارهای بیپایه و اساس و وعدههای پوچ گذشته و زمان اتخاذ تصمیمهای سخت فرا رسیده است. قطعی گاز امسال در ایام سرما به منازل مردم رسید و مرزنشینان محروم از جمله خواهـران و برادران اهل سنت را در تربتجام و شهرها و روستاهای دیگر در برگرفت. در همین حال نیروگاهها به جای سوخت تمیز گاز،مازوت مصرف کرده و هوای آلوده، آلودهتر شده نتیجهاش تعطیلی پیاپی مدارس و دانشگاههاست.
در ســندهای تهیه شده، مشخص شـده است که این بحران سالبهسال بدتر میشود. راهکار، تنها در گرو توسعه ظرفیتهای تولیدی و مدیریت مصرف بهطور همزمان است،اجرای آن نیازمند دسترسی به فناوریها روز و چند صدمیلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز و برق است. تجربه ملی جهانی به وضوح نشان میدهد که این منابع را باید از بازارهای بینالمللی تامین کرد. نفت و گاز بزرگترین سرمایه مردم ایران و بهتعبیر اصحاب توسعه «مرغ تخمطلایی توسعه»است که میتواند هم به تامین انرژی داخلی توسعه و رفاه مردم کمک کند و هم با صادرات درست و روان به دور از محدودیتها، ارز مورد نیاز توسعه اقتصادی را فراهم کرده و با ریال آن بودجه دولت را یاری برساند. این ضرورت در هر دو وجه داخلی و خارجی نگرانکننده است؛ از منظر داخلی تابستان و نیز اوج سرمای امسال گذشت اما تابستان و زمستان بعدی در راه است. از منظر خارجی هم با تداوم شرایط کنونی، موقعیت و جایگاه ایران بهرغم ذخایر سرشار نفت و گاز در بازارها بینالمللی بیش از گذشته بهمخاطره میافتد.لازم است با تغییر سیاستها به این چالش مهم توجه عملی کنیم و امروز و آینده ایران و جایگاه انرژی را در رفاه و توسعه کشور دریابیم.
دیدگاه خود را بنویسید