توانمندی جامعه و آگاهیبخشی دو راهبرد کلان مهدی بازرگان در حیات فکری و سیاسیاش بود
راهبرد: ۲۸ سال از مرگ مهدی بازرگان گذشت. ایدههای روشــنفکری دینی، اصلاح تدریجی همچنین تقویت فعالیتهای مدنی و جمعی اضلاع مختلف نظام فکری و معرفتی این سیاســتمدار فقید بود. در سیاستورزی همین ایدهها را پی گرفت، سعی داشت با سعهصدر و مدارا مسیرها و گذرهایی برای توسعه پایدار و شکل دادن جامعه مدنی در ایران را بگشاید. مســیری که از سالهای دهه ۲۰ آغاز شد و تا نیمقرن بعد در واپسین ماههای حیات او ادامه یافت. به بهانه سالگرد درگذشــت این سیاستمدار و چهره مطرح روشــنفکری دینی، مبانی گفتمان او در قبال ریشه بحرانهای تاریخی ایران و راهبردهای مورد توجه و عمل او بهطور مشخص در عرصههای اجتماعی و سیاسی ارائه شده است. متن زیر نسخه خلاصه و تنقیح شده سخنرانی محمد توسلی است که قرار بود در مراسم بزرگداشت آن سیاستمدار فقید ایراد شود.
محمد توسلی؛ فعال سیاسی
گفتمان مهندس بازرگان به تعبیر فوکو، discourse، مجموعه بینش، منش،خطمشی و اقدامات آن زندهیاد در عرصههای علمی، دینی، اجتماعی و سیاسی در طول بیش از ۶ دهه اســت که در مجموعه آثار، خاطرات و اســناد تاریخی منتشر شــده ایشان قابل دسترسی است. زمینههای شکلگیری شخصیت مهندس بازرگان از یکسو فضای خانواده اوســت، خانوادهای که پدر او از تجار معروف ملی است،در عرصه اجتماعی و سیاسی فعال بود. از سوی دیگر او فرزند انقلاب مشروطه است و از دوران نوجوانی با شرایط فرهنگی-اجتماعی ایران در دوران انقلاب مشروطه و پس از کودتای ۱۲۹۹ و در دو دهه دوران حکومت رضاشاه از نزدیک با مسائل ایران آشنا میشود.
در هفت سال دوران ادامه تحصیــل در اروپا با جوهر تمدن غرب و مدرنیته آشـنا میشود، بهویژه با تحولات دوران قرونوسطی در اروپا و فرآیند طولانی جدا شدن نهاد دین و روحانیت مسیحیت از نهاد حکومت. پس از بازگشــت به ایران ابتدا خدمات خود را در ســطح علمی دانشگاه سپس همزمان پس از باز شدن فضای سیاسی در شهریور ۱۳۲۰ بهصورت تلاشهای فرهنگی و اجتماعی آغاز و تا سال ۱۳۷۲ در مقاطع مختلف با توجه به شرایط ضرورتها (عمل صالح) ادامه میدهد. مبانی بینش مهندس بازرگان درسه محور اصلی متمرکز بود؛ آموزههای قرآنی که ابتدا از محیط خانواده آغاز میشود، در مرحله بعد در دوران دبیرستان در کلاسها میرزا ابوالحسنخان فروغی ادامه پیدا میکند و با مطالعات متمرکز خودشان توســعه و تکمیل میشود.
محور دوم مطالعه و شناخت تاریخی شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران است که در بسیاری از آثار ایشان برجسته است. محور سوم آشـنایی با مدرنیته و جوهر تمدن غرب است که بهویژه محصول هفت سال دوران تحصیل در اروپاست. مهدی بازرگان از همان شهریور ۱۳۲۰ همراه آیتالله طالقانی،دکتر سحابی،ریشه اصلی بحرانهای اجتماعی ایران را در دو عامل توسعهنیافتگی تشخیص و در برنامههایش مورد توجه قرار دادند.
اولین عامل مشکل فرهنگ ۲۵۰۰ ساله استبداد سیاسی است که بهدفعات از جمله در دادگاه نظامی سال ۱۳۴۳ مطرح کردند که چرا ما دچار استبداد شدیم و چرا با استبداد مخالف هستیم. دومین عامل مشکل پیرایهها و خرافهها و ضرورت اصلاح دینی است.
راهبردهای بازرگان
آگاهیبخشـی محور اصلی راهبرد مورد تاکید مهندس بازرگان اســت. این راهبرد در مرحله اول متکی به آموزههای قرآنی شناختی است که از رسالت پیامبران و ایمان آورندگان در آیههای قرآن مورد تاکید قرار گرفته اســت. در مرحله بعد عقلانیت و تجربه بشری است. مهندس بازرگان و همراهان ایشــان از همان شهریور ۱۳۲۰ بخشـی از آیه ۱۱ سوره رعد را سرلوحه کار خود قرار دادند. آن آیه میفرماید: خدا وضع هیچ جامعهای را تغییر نخواهد داد تا آنگاه که اندیشــه و روش خود را تغییر دهند. این دیدگاه که بدون تحول فرهنگی اجتماعی در جامعه امکان تحول وجود ندارد، مبنا و اولویت تلاشهای آنان در تمام طول حیات اجتماعی بوده است. تاسیس و توسعه نهادهای مدنی هم از دیگر راهبردهای مهدی بازرگان بود؛ نهادسازی در کنار آگاهیبخشی و توانمندسازی جامعه سه ضلع راهبردهای او بود. از جمله به تاسیس و بنیاد نهادن نهادها مدنی از قبیل کانون اسلام، انجمنهای اسلامی دانشجویان، انجمن اسلامی مهندسین« و... میتوان اشــاره کرد. هدف و برنامه این نهادهای مدنی عمدتا همکاریهای اجتماعی و سیاسی و تقویت روحیه کار جمعی بوده اســت. در شــرایطی که عموماً ایرانیها، خلقوخوی تکروی را با خود دارنــد و کمتر روحیه کار جمعی دارند مهندس مهدی بازرگان با دنبال کردن هدفهای یاد شده فکر تقویت فعالیتهای اجتماعی، مدنی و جمعی بود و نیز در پی آن بود تا همکاریهای سیاسی دموکراتیک و موثر در حیات اجتماعی ایرانیان تحقق پیدا کند.
توانمندسازی جامعه
مهنـدس بــازرگان و همراهان ایشان از همان دهه ۲۰ همزمان برنامههای آگاهیبخشی، راهبرد توانمندسازی جامعه را نیز از طریق ایجاد و تقویت نهادها مدنی در اولویت برنامههایش قرار دادند تا ضمن فراهم شــدن بستر آگاهیبخشی زمینه برای تقویت روحیه کارجمعی فراهم شود. روحیه تکروی و خودشــیفتگی ایرانیان همواره مانع بزرگی برای تحولات اجتماعی بوده است. این راهبرد در دهههای بعد از جمله در دهه ۳۰ با تاسیس متاع، انجمن اسلامی مهندسینو...، در دهه ۴۰ تاسیس نهضت آزادی ایران با مشارکت کادرها تربیت شده در نهادهای مدنی و نهضت مقاومت ملی برای تداوم رسالت آگاهیبخشی و رفع موانع گذار به آزادی و دموکراسی، در دهه ۵۰ تاسیس جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشــر که نقش موثری در مدیریت انقالب ۱۳۵۷ داشــت همچنین در دهه ۶۰ تاســیس جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیــت ملت ایران دارنده نقش موثر آگاهیبخشــی در فاصله سالهای ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۱ تداوم یافت. پس از درگذشــت مهندس بازرگان هم چهرههای متعددی راه ایشان را ادامه دادند از آن جمله زندهیاد ابراهیم یزدی،سایر یاران مهندس بازرگان پس از سال ۱۳۷۳متناسب با شرایط، همان راهبرد آگاهیبخشی را هماهنگ با جنبش اجتماعی ادامه دادند.
دیدگاه خود را بنویسید