رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : ترامپ و نظم جهانی

ترامپ و نظم جهانی

“محمود سریع‌القلم”

پنجاه‌وپنجمین اجلاس مجمع جهانی اقتصاد در شهر کوچک داووس (Davos) که ۲۰ تا ۲۴ ژانویه (اول تا پنجم بهمن ‌ماه ۱۴۰۳) برگزار شد ازجمله مجامعی بود که در سطح جهانی مورد نظر قرار گرفته است؛ چراکه ماهیت سیاسی- اقتصادی این رویداد بین‌المللی حالا با روی کار آمدن دونالد ترامپ مصادف شده و از سوی دیگر روزبه‌روز در حال مشاهده انقلاب جدید در عرصه تکنولوژی هستیم. بر همین اساس داووس ۲۰۲۵ را باید یکی از مهم‌ترین و کلیدی‌ترین رویدادهای بین‌المللی از حیث ماهیت و محتوا دانست.
در این راستا محمود سریع‌القلم، استاد تمام دانشگاه شهید بهشتی که در این اجلاس حضور داشته، گزارش مفصلی از این رویداد سالانه جهانی در وب‌سایت شخصی خود (sariolghalam.com) منتشر کرده و نوشته است: داووس امسال ۵ محور اعم از ۱) محافظت از کره‌زمین ۲) بنای مجدد اعتماد میان ملت‌ها و دولت‌ها ۳) صنعت در عصر هوش مصنوعی ۴) سرمایه‌گذاری روی انسان‌ها و ۵) افق‌های نوین در رشد و توسعه را در بر می‌گرفت.
سریع‌القلم در گزارش خود، جنبه‌های مختلف این اجلاس را چه در حوزه تکنولوژی و چه در حوزه اقتصاد و سیاست بین‌الملل مورد تحلیل و تشریح قرار داده اما تحلیل او در مورد سایه ترامپ بر سر نظام بین‌الملل بسیار مهم بوده که بدین شرح است:

حداکثرگرایی ترامپ
ترامپ و دولت او به علتِ همزمانی سوگند او و شروع داووس ۲۰۲۵ در اجلاس حضور نداشتند اما به ندرت در جلسه‌ای از پیامدهای محتمل ریاست‌جمهوری او صحبتی به میان نیامد. یک نکتۀ کانونی که بسیاری مطرح کردند این بود که او Maximalist (حداکثرگرا) است. بالاترین خواسته خود را مطرح می‌کند سپس در فرآیند مذاکره به سوی تفاهم حرکت می‌کند. از این منظر، او یک دیپلمات و سیاستمدار عادی نیست که سخنانش براساس واقعیت باشد. به ‌عنوان مثال ولیعهد عربستان، پیروزی ترامپ را به او تبریک گفت و مجدداً خواست که اولین سفر خارجی خود را به عربستان انجام دهد. سپس برای جلب توجه دولت ترامپ، عربستان همچنین اعلام کرد که طی چهار سال آینده ۶۰۰ میلیارد دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری خواهد کرد. سپس ترامپ در سخنرانی خود برای مخاطبان داووس اظهار امیدواری کرد که عربستان سطح سرمایه‌‌گذاری خود را به یک تریلیون دلار ارتقا بخشد. ترامپ همچنین اعلام کرد برای شرکت‌هایی که کالای خود را در آمریکا تولید کنند، نرخ مالیات را به ۱۵ درصد تقلیل خواهد داد. او به موجب احکامی که طی هفتۀ اول ریاست جمهوری خود صادر کرد، فراز و نشیب‌های فراوانی را در نحوۀ عملکرد دولت آمریکا ایجاد کرده است از توقف استخدام در دولت گرفته تا جلوگیری از ورود مهاجران جدید. ارتش آمریکا در مرز مکزیک مستقر شده است و مانع ورود مهاجران از آمریکای مرکزی خواهد شد.

بررسی موردی سیاست ترامپ
اکثر شرکای تجاری آمریکا بیش از آنچه که از آمریکا وارد کنند به این کشور می‌فروشند. این شامل شرکای مهم مانند چین، مکزیک، ژاپن و کره‌جنوبی می‌شود. ترامپ همه این کشورها را با افزایش گمرک تهدید کرده است. عموم اقتصاددانان در داووس معتقد بودند که معلوم نیست در عمل چه اتفاقاتی بیفتد چون افزایش نرخ گمرکی نه ‌تنها در آمریکا به افزایش نرخ تورم می‌انجامد بلکه در هزینه‌های زنجیرۀ کالا در سطح جهانی نیز پیامدهای تورمی دارد. به نظر می‌رسد، دولت ترامپ اعتقاد عمیقی به کارکرد سازمان‌های بین‌المللی و قواعد نسبتاً تثبیت شده اقتصادی از طریق سازمان تجارت جهانی ندارد و برخلاف دولت بایدن که به چند جانبه‌‌گرایی اقتصادی و برون‌سپاری امنیتی معتقد بود، دولت ترامپ در پی توافقات و تعاملات دوجانبه با کشورها باشد تا از این طریق منافعِ ملی آمریکا را تأمین کند.
بسیاری معتقد بودند که اختلالات ناشی از دولت جدید آمریکا عموماً موقتی خواهند بود و ممکن است بدنۀ دستگاه اجرایی و طبقه بوروکرات‌ها، واکنش‌های منفی اما نامحسوس نسبت به این تحولات و سیاست‌های جدید نشان دهند. از این‌رو، سیاست‌های این دولت را باید مورد به مورد بررسی کرد. ترامپ در روابط بین‌المللی، نزدیک‌ترین روابط را با رؤسای جمهور آرژانتین و چین، نخست‌وزیر هند و ولیعهد عربستان خواهد داشت. همین‌طور پیش‌بینی می‌شود که عموم کشورهای عربی در خلیج‌فارس و مصر، اردن، عراق و اسرائیل از روابط نزدیکی با دولت ترامپ برخوردار باشند. روابط با ترکیه تابع میزان تطابق منافع آن‌ها در ناتو، سوریه همچنین دیدگاه‌های ترکیه به اسرائیل خواهد بود.
انتظار می‌رود که دولت ترامپ به صورت Package مسائل خود را با روسیه شامل اوکراین، ناتو، سلاح‌های هسته‌ای، صادرات انرژی و ایران حل کند و صرفاً بر جنگ اوکراین متمرکز نشود. به میزانی که اروپا و آمریکا حاضر باشند ۲۲۰۰۰ تحریم فرد و سازمان روسیه را تخفیف دهند، مسکو نیز در موارد package معامله خواهد کرد. پیش‌بینی می‌شود، اعراب خلیج‌فارس در دوره ترامپ از بهترین شرایط مالی، اقتصادی و فناوری برخوردار شوند.

جنگ تجاری با چین
مهم‌ترین چالش بین‌المللی ترامپ با چین خواهد بود. هرچند روابط دو رهبر دوستانه است ولی موضوعات فی‌مابین برای حل‌وفصل قابل تامل هستند. ۸۰ درصد پردازش فلزات جهان را چین انجام می‌دهد. تولید انرژی پاک چین ۷ برابر آمریکاست. ۹۰ درصد باتری خودروهای برقی در جهان را چینی‌ها می‌سازند و ترامپ در روز اول ریاست جمهوری، سیاست دولت بایدن در گسترش خودروهای برقی را تغییر داد. ۹۵ درصد Waferهای انرژی خورشیدی را چینی‌ها می‌سازند. چینی‌ها طی ۳ سال گذشته ۴۰۰ جنگنده ساخته‌اند و برای هزار موشک بالیستیک هسته‌ای جدید، سیلو تولید کرده‌اند. چینی‌ها ۶ برابر آمریکایی‌ها در انبارهای خود تسلیحات جمع کرده‌اند و تعداد موشک‌های بین‌قاره‌ای بالیستیک خود را دو برابر کرده‌اند. به موجب این تحولات، بودجۀ نظامی آمریکا در سالِ آینده به ۹۲۶ میلیارد دلار افزایش یافته است.
کانون استراتژی آمریکا نسبت به چین که از اجماع دوحزبی برخوردار است (دموکرات و جمهوری‌خواه)، کاهش نرخ رشد اقتصادی و ثروت چین است که از این طریق سرمایه‌گذاری‌های اقتصادی و نظامی آن را کاهش دهد. دولت بایدن این روند را آغاز کرد و تا اندازه‌ای موفق شد تا نرخ رشد را کاهش دهد به‌ گونه‌ای که در سال ۲۰۲۴، ۱۶۰۰۰ میلیونر چینی و غیرچینی، آن کشور را ترک کردند و بین ماه ژوئن ۲۰۲۳ تا ژوئن ۲۰۲۴، ۲۵۴ میلیارد دلار سرمایه از چین خارج شد. در عین حال، وابستگی کشورها به چین انکارناپذیر است. در حال حاضر چین این ارقام را در کشورهای مختلف سرمایه‌گذاری کرده است: آمریکا (۲۰۰ میلیارد دلار)؛ برزیل (۷۳ میلیارد دلار)؛ استرالیا (۱۰۶ میلیارد دلار)؛ سنگاپور(۴۵ میلیارد دلار)؛ اندونزی(۴۷ میلیارد دلار) و اتحادیه اروپا (حدود ۳۰۰ میلیارد دلار). سرمایه‌گذاری آمریکا در چین به رتبۀ دهم تنزل پیدا کرده است.
جنگ تجاری ضمن همکاری میان دو کشور در حدی است که اخیراً دولت بیجینگ ۳۸ شرکت تولید تسلیحات آمریکا را تحریم کرده به صورتی که نمی‌توانند بسیاری از مواد اولیه و تراشه را وارد کنند. در عین حال در صورتی که چینی‌ها کسری تجاری خود را با آمریکا از طریق واردات بیشتر کاهش دهند و سرمایه‌گذاری خود را افزایش دهند، ممکن است در بعضی از فناوری‌های غیرحساس بتوانند همکاری کنند. حضور و بهره‌برداری از بازار کالا، خدمات، علم و فناوری آمریکا به قدری برای چینی‌ها مهم است که امکان تفاهم آن‌ها با دولت ترامپ که اهل تعاملات موردی و موفقیت‌های کوتاه‌ الی میان‌مدت است را افزایش می‌دهد.
اهرم‌های چین و آمریکا را در نهایت باید بخش به بخش (Sector by Sector) مورد بررسی قرار داد. به‌ عنوان نمونه، دولت ترامپ در پی تشویق سرمایه‌گذاری در تولید کشتی‌های باری تجاری است؛ زیراکه ۷۰ درصد تولید این نوع کشتی‌ها در چین است و اگر آمریکا این نوع فعالیت تولیدی را شروع کند ۷ سال زمان خواهد برد تا اولین کشتی آماده شود. طی ۵ سال گذشته چینی‌ها بخشی از فعالیت تولیدی خود را در کشورهای دیگر مانند مکزیک، برزیل، کشورهای آ سه آن (ASEAN) منتقل کرده‌اند تا از مخاطرات گمرکی و تحریمی آمریکا در امان باشند و همزمان زمینه‌های سرمایه‌گذاری و مصرف داخلی را افزایش داده‌اند تا نرخ رشد ۵ ‌درصدی خود را حفظ کنند.
هنر حکمرانی چینی‌ها در این است که به صورت دائمی در حال انطباق با شرایط و پیدا کردن آلترناتیو هستند و آنقدر انعطاف‌پذیرند تا به درصد قابل توجهی از افق‌های خود دست یابند. پراگماتیسم چینی که ریشه در مکتب کنفوسیوس دارد به خوبی طبع بشر را درک می‌کند و از هر فرصتی برای تحقق اهداف خود استفاده می‌کند. این رهیافت باعث شده تا آمریکایی‌ها از مذاکره و کسب و اعطای امتیاز ناامید نشوند. چینی‌ها در حدی مسائل را شبکه‌ای و به هم مرتبط می‌بینند که باب مذاکره پیرامون حل‌وفصل موضوع اوکراین را در تعاملات دوجانبه با آمریکا باز گذاشته‌اند.

عصر ترامپ چگونه پیش می‌رود؟
از مجموعه جلسات و اظهارنظرها همچنین‌ مطالعات موسسات تحقیقاتی برمی‌آید که آمریکا در عموم زمینه‌های فناوری، بازار مالی، اقتصادی، علمی و دانشگاهی برای نیم‌قرن آینده قدرتِ مسلط جهانی خواهد بود و چین با فاصله هم کمی و هم کیفی، قدرت دوم باقی خواهد ماند. معلوم نیست سیاست‌های دولت ترامپ تا چه میزانی به توانمندی یا تضعیف قدرتِ اقتصادی و نظامی چین مساعدت بخشد. محتوای توافق یا تفاهم چین و آمریکا طی یک سال آینده بر روندهای دوجانبه آن‌ها و اقتصاد بین‌الملل اثرات بنیادی به جای خواهد گذاشت.
در نظم جهانی عصر ترامپ، روسیه با فاصله قابل توجه صرفاً یک قدرت نظامی و انرژی باقی خواهد ماند بدون آنکه توانمندی اثرگذاری جهانی داشته باشد. دولت ترامپ تلاش خواهد کرد از ورود فناوری‌های پیشرفته به روسیه جلوگیری به عمل آورد تا بین آمریکا و روسیه فاصله استراتژیک را حفظ کند. از طرفی دیگر دولت ترامپ سعی خواهد کرد تا سطح تبادلات روسیه و چین از ۳۵ میلیارد دلار قبل از جنگ اوکراین به ۲۸۵ میلیارد دلار فعلی را به ‌شدت کاهش دهد.
دولت ترامپ در پی راهبرد Primacy (آمریکا اول) این اصل را هم دنبال خواهد کرد که همکاری با چین را منوط به کاهش همکاری چین و روسیه نماید، هرچند چینی‌ها در روز اول ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر تعمیق روابط خود با روسیه برای افزایش اهرم‌ها در مذاکرات آتی با آمریکا را اعلام کردند(Hedging). چینی‌ها از هر فرصت برای کار و حضور در آمریکا استفاده خواهند کرد کما اینکه در مقابل۸۰۰ دانشجوی آمریکایی در چین ۳۶۰ هزار دانشجوی چینی در آمریکا درس می‌خوانند.

 

sazandegi

پست های مرتبط

تصمیم‌گیری در ریاض

نشست وزرای خارجه آمریکا و روسیه در عربستان برای پایان دادن به…

۱ اسفند ۱۴۰۳

مردم‌سالاری پدافندی

باید از آخرین فرصت‌ها برای احیای مشارکت عمومی استفاده کنیم و ممنوعیت‌های…

۱ اسفند ۱۴۰۳

کالابرگ حمایتی

▫️کالابرگ سه دهک اول، برای هر نفر ۵۰۰هزار تومان و کالابرگ چهار…

۱ اسفند ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید