رنگ‌زمینه

جادوگر واژه‌ها

به مناسبت روز “سعدی شیرازی”

همزمان با سقوط شهر بغداد توسط هولاکوخان و غارت این شهر به وسیله ارتش مغول، سعدی شیرازی آنچنان غرق در تألم بود که تصمیم داشت دیگر چیزی ننویسد. او در دیباچه گلستان در این ‌باره آورده است: «در تامل ایام گذشته بر عمر تلف‌ کرده، تاسف می‌خورم و سنگ سراچه دل به الماس آب دیده می‌سفتم و مصلحت چنان دیدم که در نشیمن عزلت نشینم و دامن صحبت فراهم چینم و دفتر از گفت‌های پریشان بشویم و من بعد پریشان نگویم» یکی از دوستان سعدی از تصمیم او با خبر شد، این تصمیم را خلاف راه صواب دانست و طی یک گپ و گشت و گذار نهایتاً فصلی تازه در شعر فارسی ایران گشوده شد. سعدی در نخستین روز اردیبهشت، نگارش گلستان را آغاز کرد و در یک روز، یک فصل از گلستان را نوشت. مرکز سعدی‌شناسی ایران اول اردیبهشت ‌ماه روز آغاز نگارش گلستان را به‌ عنوان روز سعدی پیشنهاد کرد و سال ۱۳۸۱ این روز با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم ایرانیان نشست. سازندگی به همین مناسبت به بخشی از زندگی و تاثیر این شاعر و نویسنده ایرانی که بیشتر به سرودن در سبک عراقی شناخته می‌شود، پرداخته است.

جوانی و آغاز راه
ابومحمد مُشرف‌الدین مُصلِح بن‌عبدالله بن‌مشرّف متخلص به سعدی در سال ۵۸۵ هجری قمری در شیراز به دنیا آمد اما خیلی زود در سن ۱۲ الی ۱۵ سالگی پدر خود را از دست داد. در جوانی در مدرسه نظامیه بغداد به تحصیل ادب، تفسیر، فقه، کلام و حکمت پرداخت و همزمان به‌عنوان خطیب، سفرهای خود را آغاز کرد و بعد پایان تحصیلات، سفرهایش را برای موعظه و سخنرانی ادامه داد. سعدی در دوره‌ای از زندگی خود در کوه و بیابان‌های دمشق، گرفتار صلیبیون شد، اگرچه بعد از مدتی نهایتاً آزاد شد، به شیراز برگشت و دیگر هرگز این شهر را ترک نکرد. او یک ازدواج ناموفق داشت و از ازدواج دوم، دختری حاصل شد که او هم بر اثر بیماری درگذشت و سعدی را در حسرت گذاشت.

حمله مغول‌ها
بازگشت سعدی به ایران بعد از ۳۰ سال همزمان بود با حمله مغول‌ها به ایران؛ حمله‌ای که نهایتاً با تصرف بیشتر قسمت‌های سرزمین ایران و عراق توسط هولاکوخان به انجام رسید. ویرانی شهرها، سوختن کتابخانه‌ها و غارت و کشتار مردم، تصویر ثابت آن روزهای ایران بود اما به هر ترتیب در سال‌های نخستی که به شیراز بازگشت، بوستان که در حین سفر سروده بود را تالیف کرد. بوستان ۱۰ باب دارد و هر باب به موضوعی خاص مرتبط است. نشریه گاردین این کتاب را جزو ۱۰۰ کتاب برتر تاریخ بشریت برگزیده شده ‌است.

نگارش گلستان
سعدی اما از محنت روزگار افسرده شده بود و می‌خواست دست از نوشتن بردارد. محمدعلی همایون‌کاتوزیان، منتقد ادبی، هم معتقد است که سعدی پس از نگارش بوستان دچار نوعی افسردگی شد و با این فکر که عمر خود را به بطالت گذرانده و به ایام پیری رسیده ‌است، دست از کار کشید. البته طبق شواهد دوست یا دوستانی او را به نوشتن کتاب جدیدی مصمم کردند. نگارش کتاب گلستان ۵ یا ۶ ماه زمان برد که به اعتقاد محمدعلی همایون‌کاتوزیان شبیه به معجزه است و می‌تواند نشانی از فرح و انبساطی باشد که پس از یک دوره افسردگی به ‌صورت موقت بروز می‌کند. یان ریپکا، شرق‌شناس ممتاز چکی، مترجم و استاد زبان فارسی و زبان ترکی در دانشگاه کارلف پراگ هم می‌گوید اینکه سعدی توانسته در این مدت کوتاه این دو اثر بلیغ را در نهایت کمال تصنیف کند از این مساله نشات می‌گیرد که مطالبش را پیش‌تر نگاشته بوده ‌است. گلستان از تاثیرگذارترین کتاب‌های نثر در ادبیات فارسی است که ۸ باب دارد: «سیرت پادشاهان»، «اخلاق درویشان»، «فضیلت قناعت»، «فوائد خاموشی»، «عشق و جوانی»، «ضعف و پیری»، «تاثیر تربیت» و «آداب صحبت». «علی سلطانی گردفرامرزی»، استاد و پژوهشگر ادبيات درباره نقش گلستان در ادبيات منثور به ایرنا گفته است: «ظاهراً شروع چنين كاری با «مقامات حميدی» اثر «قاضی حميدالدين بلخی» بود و «نوشته مسجع» كه قبلاً هم بود و «خواجه عبدالله» شروع كرده بود. «كليله و دمنه» و «مرزبان نامه» هم آثار منثور هستند. اما گلستان سعدی انگار برآيند همه اينهاست. شما نگاه كنيد، داستان‌های كليله‌ودمنه بسيار دشوار است زيرا نثر فنی دارد. به علاوه چون تمثيل از زبان حيوانات است، درك آن برای غيرادبيان آسان نيست. در مقابل گلستان سعدی ۸ باب دارد و تمام مطالب مهم زندگی به نثری بسيار زيبا گفته شده است. حتی درباره خدا و دين و معرفت، هيچ متن ادبی به زيبايی ديباچه گلستان نداريم».

تفاوت گلستان و بوستان
سعدی در گلستان، زندگی واقعی را ترسيم کرده است و نقدهايی هم برای بهتر شدن زندگی دارد مثلاً خاطره‌ای می‌گويد كه در كودكی، دست در لانه پرنده‌ای كرد؛ پرنده به انگشت او نوك زد و زخم شد. پدر لبخندی زد و گفت: «وطن داری آموز از ماكيان». اما آن‌طور که این استاد ادبیات می‌گوید؛ بوستان نمی‌خواهد بگويد چه هست؛ بلكه می‌خواهد بر آنچه كه بايد باشد و بر ايده‌آل‌ها تاكيد كند. شفیعی‌کدکنی، استاد دانشگاه تهران اما سعدی را اینگونه توصیف کرده است: «اگر محبوبیت و سلطنت هنری او در طول این ۸ قرن را حاصل این امتیازات او بدانیم به تمامی حقیقت اشاره نکرده‌ایم؛ زیرا یک نکته برجسته را از یاد برده‌ایم و آن این است که در هنر سعدی چیزی وجود دارد که دیگر بزرگان ما از آن کمتر بهره داشته‌اند و آن آزمونگری و تجربه‌گرایی سعدی است در آفاق پهناور حیات و ساحت‌های مختلف زندگی اجتماعی و فردی؛ همان چیزی که او خود از آن به «معاملت داشتن» تعبیر می‌کند.» سعدی در نگارش تجربه‌های سفر خود از بغداد تا آفريقا و آسيای ميانه را به کار گرفته است و گستردگی‌ای كه در آثار سعدی هست در هيچ شاعر و نويسنده‌ای دیده نمی‌شود. تاریخ مرگ سعدی در منابع گوناگون یکی از سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر شده است اما مورد اعتمادترین روایت را سعید نفیسی طرح می‌کند که او در ۲۷ ذیحجه سال ۶۹۰ هجری از دنیا رفته و در همان خانقاهی که اقامت گزیده ‌بود به خاک سپرده شده‌ است.

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباس، آوازه، خشم

نگاه “مهرزاد دانش” به حاشیه‌هایی که بر سر “سووشون” در نمایشگاه کتاب…

بغض فروخفته

درباره “حسین علیزاده” چندی پیش در نمایشگاهی که برای نمایش سازهای کهن…

۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید