“محمد عطریانفر”
مجلس فعلی یک مجلس اصولگرای رادیکال است. اکثریت نیرومندی از نمایندگان گفتمان غالب رادیکالی دارند. رفتارهای سیاسی رادیکالها معمولاً صفر و صدی است؛ یا با کسی خوب هستند یا بد. مقولهای به نام نسبیت و تعادل اساساً در دیدگاههای آنها راه ندارد. نامزد انتخابات ریاستجمهوری این مجلس اصولگرا در شرایط متعارف آقای جلیلی بود و در شرایط دیگر، با کمی انتقاد، آقای قالیباف. به هر حال، دو گزینه مدنظر آنها به موفقیت دست پیدا نکردند و شخصیت دیگری به قدرت رسید که صلاحیت انتخابات مجلس او در مقطعی توسط شورای نگهبان رد شده بود. در انتخابات ریاستجمهوری هم مورد تایید قرار نگرفته بود.
دولت آقای پزشکیان اولاً با پشتیبانی و حمایت شخص رهبری به قدرت رسید. تایید صلاحیت ایشان با توصیه و تاکید رهبری توسط شورای نگهبان رقم خورد. آقای پزشکیان برخلاف میل نیروهای رادیکال حاکم در مجلس به قدرت رسید. این نیروها از این موفقیت به شدت عصبانی بودند.
در گام اول، در مرحله تایید صلاحیت کابینه، قرار بود بنا به تکالیف و پایبندی سیاسی، خطی، جناحی و فرقهای خود با این دولت و کابینه برخورد کنند. حدود ۵۰ درصد از اعضای کابینه احتمالاً کنار گذاشته میشدند و طبیعتاً افرادی تایید میشدند که انتخابشان تا حدی خارج از کنترل رئیسجمهور بود یا دیگران تاثیر زیادی در تصمیمگیری برای معرفی آنها داشتند.
اتفاقی که افتاد این بود که دولت رای کامل آورد. این به خاطر تذکر جدی رهبری بود که کشور در شرایطی نیست که مجلس با دولت بازی کند یا بخواهد برخی از منویات حزبی، جناحی و فرقهای خود را اعمال کند. آن تذکر پنهان و نانوشته رهبری باعث شد که مجلس یکپارچه به این حضراتی که در کابینه توسط رئیسجمهور معرفی شدند، رای قاطع بدهد. کابینه در گام نخست تاسیس و تشکیل شد. زمان زیادی نگذشته است، کمتر از هفت، هشت ماه از دولت آقای رئیسجمهور میگذرد. نمایندگان، به اعتقاد بنده بهویژه چهرههای موثر آن مجموعه در تدارک بدعهدی هستند. در آن نقطه، دولت با حمایت رهبری به قدرت رسید و مجلس هم ناخواسته تمکین کرد. اما در این نقطه، اینها میخواهند گذشته را جبران کنند. به این معنا که با دولت، به معنای کلی، به لحاظ سیاسی برخورد کنند. اولین گام برخورد آنها با آقای همتی بود. آقای همتی بدون هیچ استدلال و منطق محکمهپسندی استیضاح شد و رای او شکسته شد. وگرنه همه میدانند که اگر موضوع اینها قیمت دلار بود، نقش وزیر اقتصاد در رابطه با ارزش برابری دلار و ریال در حداقل تعریف میشود. درواقع، برخوردی که صورت گرفت، برخورد سیاسی بود.
به اعتقاد بنده، هرگونه برخورد دیگری در این بازه زمانی کوتاه که اساساً عمر چندانی از دولت نگذشته، با دولت فعلی صرفاً تعبیری سیاسی دارد. به ویژه وقتی به مفردات استیضاح مراجعه کنید، این موضوع خود را نشان میدهد. ما در مفردات، در جزئیات، در بندها و توضیحات متن طرح استیضاح آقای همتی شاهد بودیم که سخن به صواب و درستی مطرح نشده بود و عمدتاً جهتگیریهای سیاسی داشت.
درباره خانم صادق هم میبینیم در ۶، ۷ بندی که آنها مطرح کردند، کلیگوییهای غیرقابل قبولی وجود دارد. مگر میشود بحران مسکن در ایران که سابقهای ۴۰ ساله دارد را تماماً به پای یک وزیر نوشت!؟ یا مثلاً موضوع سرپناه برای جوانان کشور یا بحث بنادری که به آن اشاره کردند، اینها مسائلی نیستند که محصول عملکرد این دولت یا شخص این وزیر یا خانم وزیر باشند. اینها سابقهای طولانی دارند که ریشهشان عمدتاً در بیکفایتی برخی مسئولان در گذشته بوده اما بیشتر ناشی از مشکلات اقتصادی است که بر کشور حاکم شده. از این جهت حتی یک بند از مفاهیمی که به عنوان دلایل استیضاح خانم وزیر مطرح شده به نظرم قابل رد و اشکال است و میتوان آنها را صرفاً برخوردی سیاسی قلمداد کرد. هیچ بیان مثبت و محکمهپسندی در این موضوع وجود ندارد. در ادامه این ماجرا چه بسا دیگر وزرا را هم زیر فشار و پوشش استیضاح ببرند.
دولت، دولت ملی است؛ دولت گروهی و جناحی نیست. امروز، نه میتوانیم بگوییم دولت آقای پزشکیان اصلاحطلب است و نه میتوانیم بگوییم اصولگراست. این دولتی است که براساس یک ظرفیت زمانی خاص و با توجه به دغدغههای رهبری به قدرت رسیده و تلاش میکند تا گامهای موثری برای پیشبرد اهداف و مسئولیتها بردارد.