بررسی منفیشدن بازار سهام
وقتی نااطمینانی افزایش پیدا میکند و دوز اخبار و شایعات سیاسی بالا میرود، آدمهای معمولی ترس برشان میدارد و خیلی زود بازار را ترک میکنند. این ترس که ریشه در سوگیریهای شناختی مانند «زیانگریزی» دارد، باعث میشود سرمایهگذاران خرد، که اغلب اطلاعات محدودتری دارند، به جای تحلیل عمیق به رفتارهای احساسی و تقلیدی روی بیاورند. در بورس تهران، این پدیده در هفتههای اخیر به وضوح مشاهده شده است؛ زمانی که شاخص کل در ۲۷ بهمن با افت قابل توجه مواجه شد، بسیاری از سرمایهگذاران حقیقی با شنیدن شایعات درباره تشدید تحریمها، تنشهای منطقهای با اسرائیل و شکاف در تیم اقتصادی دولت سهام خود را فروختند و به سمت داراییهای امنتر مانند دلار و طلا هجوم آوردند.
اغلب تازهواردها با عباراتی مانند «بورس دیگر امن نیست»، «سرمایهام سوخت» یا «دولت کاری نمیکند»، احساس ناامیدی و بیاعتمادی را بازتاب دادند. این رفتار گلهای که یکی از شاخصههای اصلی بورس تهران است نه تنها بازار سهام را بیثباتتر که چرخه نزولی را تشدید میکند؛ خروج سرمایهگذاران خرد، ارزش معاملات را کاهش میدهد و اعتماد عمومی را بیشازپیش از بین میبرد. در این میان، سرمایهگذاران حقوقی و بزرگتر، که دسترسی به اطلاعات دقیقتری دارند، ممکن است از این وضعیت بهره ببرند و در کف قیمتها خرید کنند اما این امر به ضرر سرمایهگذاران کوچک تمام میشود. نااطمینانیهای سیاسی مانند درگیریهای چند ماه گذشته یا تغییرات احتمالی در سیاستهای ارزی دولت پزشکیان، این ترس را تغذیه میکند و باعث میشود، بازار به یک میدان نبرد روانی تبدیل شود. در این شرایط، دولت و سازمان بورس با چالش بزرگی مواجهاند: چگونه میتوانند با سیاستگذاریهای شفاف و تلنگرهای رفتاری، ترس را کاهش داده و اعتماد را بازگردانند؟
متخصصان اقتصاد رفتاری میگویند آنها که با تجربهتر هستند معمولاً در چنین شرایطی صبر پیشه میکنند و در بازار میمانند. وضعیت کنونی بورس تهران با افت شاخص کل، خروج نقدینگی و کاهش اعتماد سرمایهگذاران، نمونهای از تأثیر عوامل رفتاری است. رفتار گلهای، زیانگریزی، اعتمادبهنفس کاذب، احساسات منفی، و تاثیر تازهواردها ازجمله عواملی هستند که این وضعیت را شکل دادهاند. نااطمینانیهای اقتصادی (تورم، تحریمها، ناترازیهای انرژی) و سیاسی (تنشهای منطقهای) نیز این رفتارها را تشدید کردهاند. برای بهبود وضعیت، نیاز به سیاستگذاریهایی مبتنی بر اقتصاد رفتاری مانند کاهش ریسکها و ارائه تلنگرهای مثبت وجود دارد که دولت در چنین شرایطی از آن محروم است.
به این ترتیب یک هفته معاملاتی دیگر در بازارهای دارایی به اتمام رسید و در این میان قیمتها در بازار طلا و سکه با رشد قابلتوجهی همراه شدند و طلا و سکه بهترین بازار دارایی به لحاظ کسب بازدهی لقب گرفتند. شاخصهای بورس نیز در این هفته با افت همراه شدند. دلار نیز دوباره وارد کانال ۹۳ هزار تومان شد.
بازار سهام هفته گذشته با نوسانهای قابلتوجهی مواجه شد. شاخص کل بورس تهران، که معیار اصلی عملکرد این بازار است، در این هفته با کاهش نسبی روبهرو شد. براساس دادههای موجود شاخص کل که در روز یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ در کانال ۲ میلیون ۸۰۰ هزار واحد سیر میکرد، در پایان هفته به کانال ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار واحد تنزل پیدا کرد که نشاندهنده افت تقریبی ۸۷/۱ درصد نسبت به هفته قبل است.
بانک مرکزی در سه روز (۲۸ تا ۳۰ بهمن) از طریق مرکز مبادله ارز و طلای ایران پیشفروش سکه را انجام داد. این کار بانک مرکزی با هدف جمعآوری نقدینگی سیال و سرگردان از سطح جامعه صورت گرفت. یکشنبه انواع قطعات سکه با موعد تحویل ۳۱ خرداد سال بعد به فروش رسیدند و دوشنبه نیز سکهها با موعد تحویل ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ به فروش رسیدند. سهشنبه نیز سکههای با موعد تحویل ۳۰ مهر ۱۴۰۴ به فروش رسیدند. با توجه به اختلاف قیمت سکهها با بازار آزاد، این پیشفروش از جذابیت قابلتوجهی برخوردار بود و استقبال جالب توجهی از این طرح به عمل آمد. برای مثال یکشنبه پیشفروش تمامسکه با موعد تحویل ۳۱ خرداد سال بعد به قیمت ۶۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان انجام شد؛ این درحالی است که در همان روز سکه امامی در بازار در قیمت ۷۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان مورد معامله قرار گرفت. بنابراین شکاف قیمتی قابلتوجه میان قیمتهای پیشفروش و قیمت بازار آزاد سبب شد تا این طرح برای برخی از سرمایهگذاران بهرغم موعد تحویل چند ماهه جذاب شود و اقدام به ثبت سفارش برای خرید این سکهها کنند. همچنین یکشنبه درحالی نیمسکه با موعد تحویل خرداد ۱۴۰۴ در قیمت ۳۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان انجام شد که در بازار این فلز ارزشمند به قیمت ۴۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان مورد معامله قرار میگرفت. افزون بر این، ربعسکه نیز در پیشفروش روز یکشنبه به قیمت ۱۸ میلیون و ۱۵۰ هزار تومان عرضه شد؛ درحالی که قیمت همین قطعه در بازار ۲۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بود. میتوان گفت طرح پیشفروش سکه یکی از مهمترین مواردی بود که به شتاب گرفتن خروج پول از بازار سهام منجر شد. همچنین در معاملات هفته گذشته، میانگین ارزش کل بازار سرمایه به ۹ هزار و ۸۵۵ هزار میلیارد تومان رسید که با احتساب میانگین دلار ۹۱ هزارتومانی در بازار آزاد، ارزش دلاری کل بازار سهام ۱۰۷ میلیارد دلار است.
علتها و عوامل تاثیرگذار
کاهش قابل توجه ارزش سهام در هفته گذشته به عوامل متعددی مرتبط است ازجمله سیاستهای بانک مرکزی مبنی بر عرضه گسترده طلا، تداوم نااطمینانیهای سیاسی ناشی از تنشهای منطقهای، چالشهای اقتصادی مانند تورم بالا و ناترازیهای انرژی. همچنین نگرانی سرمایهگذاران درباره سیاستهای ارزی، نرخهای سود بانکی و ریسکهای سیستماتیک افزایش یافته و این عوامل باعث شده که سرمایهگذاران به سمت بازارهای جایگزین مانند دلار و طلا حرکت کنند.
اقتصاد رفتاری چه میگوید؟
اقتصاد رفتاری، شاخهای از علم اقتصاد است که روانشناسی را با تحلیلهای اقتصادی ترکیب میکند و به بررسی رفتار واقعی سرمایهگذاران در بازارهای مالی میپردازد. این رویکرد، برخلاف مفروضات عقلانی سنتی بر سوگیریهای شناختی، احساسات، و رفتارهای گروهی تمرکز دارد که میتوانند بر تصمیمگیریها و نوسانات بازار تاثیر بگذارند. وضعیت کنونی بورس تهران که در هفتههای اخیر با افت شاخص، خروج نقدینگی و نااطمینانیهای متعدد مواجه بوده، نمونهای بارز از تأثیر این عوامل رفتاری است.
یکی از مهمترین مفاهیم اقتصاد رفتاری، «رفتار گلهای» (Herd Behavior) است که در آن سرمایهگذاران بدون توجه به تحلیلهای بنیادی، رفتار دیگران را تقلید میکنند. در بورس تهران این رفتار در هفتههای اخیر به وضوح مشاهده شده است.
یکی دیگر از اصول اقتصاد رفتاری، «زیانگریزی» است که نشان میدهد، سرمایهگذاران ترس از دست دادن داراییها را بیشتر از لذت کسب سود احساس میکنند. در بورس تهران، این اثر در رفتار سرمایهگذاران حقیقی به ویژه در هفتههای اخیر مشهود است.
برخی سرمایهگذاران به ویژه در دورههای رونق گذشته (مانند سال ۱۳۹۹) دچار سوگیری اعتمادبهنفس کاذب شده بودند و معتقد بودند، میتوانند به راحتی سودهای کلان کسب کنند. اما با افتهای متوالی در سالهای اخیر، این اعتماد کاذب فرو ریخته و اکنون بسیاری از این سرمایهگذاران با تردید و ناامنی به بازار نگاه میکنند. این سوگیری که در مطالعات اقتصاد رفتاری بهعنوان یکی از دلایل حبابهای قیمتی و سپس ریزشها شناخته میشود، در بورس تهران نیز نقش داشته است. برای مثال در سال ۱۴۰۳ هنگامی که شاخص کل در برخی دورهها رشد داشت، سرمایهگذاران با خوشبینی بیشازحد وارد بازار شدند اما با تشدید نااطمینانیها، این خوشبینی به ترس تبدیل شد.
احساسات بازار که یکی از محورهای اصلی اقتصاد رفتاری است در بورس تهران به شدت تحت تأثیر شرایط اقتصادی و سیاسی قرار دارد. تنشهای منطقهای، تحریمها، تورم بالا و ناترازیهای انرژی، نااطمینانی را در میان سرمایهگذاران افزایش داده است. این نااطمینانی به ویژه در میان سرمایهگذاران حقیقی، باعث شده که آنها از بازار سهام فاصله بگیرند و به داراییهای امنتر روی آورند. در نهایت اینکه ورود تازهواردها به بورس بهویژه در سالهای گذشته، یکی از موضوعات مورد توجه اقتصاد رفتاری بوده است. در سالهای رونق (مانند ۱۳۹۹) اقبال عمومی به بورس باعث شد که افراد بدون آموزش کافی وارد بازار شوند. این موضوع که در مطالعات اقتصاد رفتاری به «فرآیند تجربهآموزی با آزمونوخطا» اشاره دارد، در سالهای اخیر به ضررهای بزرگ برای این گروه منجر شده است. درحال حاضر، بسیاری از این سرمایهگذاران با تجربه زیانهای مداوم، انگیزه خود را برای ماندن در بازار از دست دادهاند که یکی از دلایل کاهش حجم معاملات و خروج نقدینگی است.