رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > فرهنگ و موسیقی : هم‌خوانی هزاران صدا

هم‌خوانی هزاران صدا

درباره کنسرت “علیرضا قربانی” که این شب‌ها در ورزشگاه آزادی در حال برگزاری است

این شب‌ها، فضای غربی استادیوم آزادی تهران میزبان پدیده‌ای کم‌نظیر است؛ هزاران نفر گرد هم آمده‌اند تا در کنسرت علیرضا قربانی، یکی از تأثیرگذارترین خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی، شرکت کنند. اما این رویداد فراتر از یک اجرای موسیقی صرف است؛ این‌جا با صحنه‌ای از همبستگی اجتماعی، اشتراک فرهنگی و بازتعریف هویت جمعی روبه‌رو هستیم.

بازگشت به ریشه‌های فرهنگ شفاهی
یکی از لحظات ماندگار این کنسرت‌ها، زمانی است که حدود ۷۵۰۰ نفر هم‌زمان با قربانی قطعۀ‌ معروف «روزگار غریب» را می‌خوانند. این صحنه یادآور سنت‌هایی چون شاهنامه‌خوانی و تعزیه است؛ آیین‌هایی که در آن‌ها مخاطب تنها تماشاگر نبود بلکه نقشی فعال در اجرا ایفا می‌کرد.جامعه‌شناسان بر این باورند که ایرانیان به‌دلیل پیشینۀ تاریخی‌شان همواره گرایش به فرهنگ شفاهی و مشارکت جمعی داشته‌اند. کنسرت علیرضا قربانی با تبدیل مخاطبان به کنشگران اصلی صحنه، این ویژگی عمیق فرهنگی را در قالبی مدرن بازآفرینی کرده است. در روزگاری که فردگرایی و انزوای ناشی از فضای مجازی رو به گسترش است، چنین تجربه‌های جمعی می‌تواند پیوندهای اجتماعی را بازسازی کند.

معماری همبستگی
برگزاری کنسرت در استادیوم آزادی با ظرفیت بیش از ۷۵۰۰ نفر، انتخابی معنادار است. این استادیوم که معمولاً محل رقابت‌های ورزشی ا‌ست، این بار به صحنه‌ای برای همدلی و اشتراک فرهنگی بدل شده است. طراحی خاص فضای کنسرت با بهره‌گیری از سیستم‌های پیشرفتۀ صوتی و تصویری، ویدئومپینگ حرفه‌ای و صندلی‌های مناسب، امکان تجربه‌ای یکسان را برای تمام حاضران فراهم کرده است. این در حالی‌ است که بسیاری از سالن‌های کنسرت در کشور با مشکلات زیرساختی مواجه‌اند. گزارش‌ها حاکی از آن است که در برخی سالن‌ها حتی سیستم تهویه در میانۀ اجرا از کار می‌افتد اما در این رویداد، استانداردهای حرفه‌ای به‌درستی رعایت شده‌اند.

الگویی برای توسعۀ صنایع خلاق
فروش بیش از ۲۰ هزار بلیت در کمتر از ۳۰ دقیقه و تمدید چندبارۀ شب‌های اجرا، نشان‌دهندۀ ظرفیت بالای اقتصادی موسیقی اصیل ایرانی است. این موفقیت، حامل چند پیام مهم است:
۱- بخش خصوصی می‌تواند با مدیریت حرفه‌ای و سرمایه‌گذاری هدف‌مند، رویدادهای فرهنگی بزرگ و استاندارد برگزار کند.
۲- مخاطبان ایرانی آمادگی دارند برای تجربه‌های فرهنگی باکیفیت هزینه کنند.
۳- موسیقی اصیل می‌تواند در رقابت با تولیدات بازاری نیز موفق باشد.

توریسم فرهنگی
تور کنسرت «ایرانم» علیرضا قربانی که قرار است در هفت شهر مختلف از شیراز تا تبریز و اهواز برگزار شود، نمونه‌ای موفق از توریسم فرهنگی داخلی است. این کنسرت‌ها نه‌تنها اجراهای موسیقی‌اند بلکه فرصتی برای اتصال فرهنگ‌های محلی و تقویت هویت ملی فراهم می‌کنند. در سطح بین‌المللی نیز اجراهای قربانی در کشورهایی چون کانادا، آلمان و استرالیا نقش مهمی در معرفی فرهنگ ایرانی به جهان داشته‌اند. این همان «دیپلماسی فرهنگی» است که می‌تواند تصویر ایران را در عرصه‌ جهانی متحول کند.

آواز جمعی برای فردایی بهتر
کنسرت علیرضا قربانی در استادیوم آزادی، فراتر از یک رویداد موسیقایی، یک آزمون اجتماعی موفق است که نشان می‌دهد:
– ایرانیان همچنان مشتاق تجربه‌های جمعی و اشتراک فرهنگی‌اند.
– هنر می‌تواند پل ارتباطی میان اقشار مختلف جامعه باشد.
از نگاه مردم‌شناسانه، حضور طیف گسترده‌ای از اقشار مختلف جامعه در کنسرت‌های علیرضا قربانی، نمادی از تنوع اجتماعی و هم‌زمان، میل مشترک به تجربۀ زیستن جمعی است. در این رویداد، افراد با سن، پیشینه، طبقۀ اجتماعی و حتی سلایق فرهنگی گوناگون، گرد هم آمده‌اند تا در لحظه‌ای واحد، صدای خود را در دل یک آواز جمعی بیابند. آن‌چه این تجربه را یگانه می‌سازد، نه فقط شکوه موسیقی یا جلوه‌های فنی اجرا، بلکه پیوند عاطفی‌ای ا‌ست که میان افراد شکل می‌گیرد؛ پیوندی که از دل اشعاری برمی‌خیزد که طیفی از عواطف انسانی، از اندوه و سوگ تا امید، عشق و شور زیستن را دربرمی‌گیرند. در فضایی که غم و شادی به نرمی در هم تنیده‌اند، همخوانی جمعی نه‌فقط اجرای یک قطعه که بازتابی از یک تجربه‌ی زیسته‌ی مشترک است؛ گویی افراد در آن لحظه، نه تنها مخاطب موسیقی، که بازگوکنندۀ روایت‌های درونی خویش‌اند. حضور جمعی و هماهنگی آوایی در دل این شعرها، می‌تواند نوعی «کاتارسیس جمعی» ایجاد کند؛ لحظه‌ای از رهایی عاطفی و آرامش در میانه‌ی روزمرگی‌ها و فشارهای اجتماعی. این نوع تجربه‌های جمعی، از منظر مردم‌شناسی، نقش مهمی در بازسازی پیوندهای اجتماعی، تقویت همبستگی فرهنگی و بازتعریف هویت جمعی ایفا می‌کنند. در جامعه‌ای که به واسطۀ بحران‌های گوناگون با شکاف‌های اجتماعی روبه‌روست، چنین آیین‌های فرهنگی می‌توانند زمینه‌ای برای بازگشت به احساس تعلق، مشارکت و همدلی فراهم آورند.
هم‌خوانی هزاران صدا در استادیوم آزادی، تصویری زنده از امکان «وحدت در کثرت» ارائه می‌دهد. این همان نیروی شگفت‌انگیز هنر است که می‌تواند، جامعه را متحول و الهام‌بخش سیاست‌گذاران فرهنگی باشد. این رویداد فرهنگی، نه یک استثنا بلکه باید الگویی برای تکرار و تکثیر در سراسر کشور باشد. تجربۀ موفق کنسرت «ایرانم» نشان می‌دهد که مردم ایران، صرف‌نظر از موقعیت جغرافیایی یا طبقۀ اجتماعی، تشنه‌ی تجربه‌های فرهنگی اصیل، جمعی و معنادارند. ظرفیت نهفته در شهرهای کوچک و بزرگ ایران برای میزبانی چنین آیین‌هایی از مدت‌ها پیش وجود داشته اما نیازمند سیاست‌گذاری هوشمند، سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های فرهنگی و اعتماد به هنرمندان مستقل و بخش خصوصی است. تکثیر این مدل می‌تواند نه‌تنها به شکوفایی اقتصاد فرهنگ و صنایع خلاق کمک کند بلکه بستری برای گفت‌وگوی میان‌فرهنگی و بازسازی روابط انسانی در بستری از احترام، زیبایی و مشارکت فراهم آورد. اگر موسیقی و شعر می‌توانند این‌چنین انسان‌ها را گرد هم آورند، پس چرا این تجربه تنها به چند شب محدود بماند؟ تکرار چنین رویدادهایی در قالب جشنواره‌ها، تورهای فرهنگی و برنامه‌های فصلی می‌تواند ضرب‌آهنگ تازه‌ای به زندگی شهری و اجتماعی ببخشد؛ ضرب‌آهنگی که ریشه در میراث فرهنگی دارد و چشم به افق‌های تازه دارد.

sazandegi

پست های مرتبط

عذرخواهی نماوا

راه نمایش “سووشون” باز می‌شود؟ پلتفرم نماوا با انتشار بیانیه‌ای از انتشار…

وداع با تهیه‌کننده نفس عمیق

به یاد “امیر سمواتی” پیکر «امیر سمواتی» تهیه‌کننده فیلم «نفس عمیق» میان…

پایان جاسوسی‌نویسی

“فردریک فورسایت” درگذشت فورسایت، نویسندۀ نام‌دار و خالق رمان کلاسیک «روز شغال»…

دیدگاهتان را بنویسید