فرشید عابدی، روزنامهنگار و فعال اجتماعی سیستان
بارندگی سیلآسا در حوضههای آبریز افغانستان به ویژه حوضه آبریز هیرمند موجب طغیان رودخانهها و محاصره شدن منازل در میان آب شد که متعاقب آن تلفات مالی و جانی بسیاری را به دنبال داشت. سیلابهای عظیم رودخانه هیرمند و ارغنداب به حدی رسید که پس از ۷۰ سال باعث سرریز شدن سد کجکی شد. حکومت طالبان هر آنچه توانستند ذخیره کردند، بخشی از سیلاب را به کشاورزی اختصاص دادند و تا حد امکان در دشتهای اطراف ولسوالی زرنج آبخوانداری کردند. پس از ورود آب به منطقه سیستان شاهد اظهارنظرهای عجیب از جانب مقامات ایرانی مرتبط با حوزه دیپلماسی آب و افغانستان هستیم که مصداق گل به خودی در حوزه دیپلماسی رسانه است، گویی که مقاماتی در حد معاون رئیسجمهور، سفیر و معاون سفیر با دیپلماسی رسانه بیگانه هستند. در بدو امر، نماینده رئیسجمهور در امور افغانستان طی دیدار با سرپرست وزارت خارجه طالبان مراتب سپاسگزاری خویش را در مورد رفع موانع رسیدن آب رودخانه هیرمند به سیستان ابراز و آب را یک عامل مهم در گسترش روابط دوجانبه قلمداد کرد. همانطور که در مقدمه این یادداشت هم ذکر شد، بند کمالخان غالب سیلاب رودخانه هیرمند را به سمت گودزره منحرف میکند و فقط حدود ۳۰۰ مترمکعب بر ثانیه به پاییندست بند مذکور سرازیر میشود. حال پرسش این است که از نگاه نماینده و سفیر ایران در افغانستان، سامانه انحرافی بند کمال، بند و نهر لشکری مانع محسوب نمیشوند؟ وزیر آب و انرژی طالبان در دیدار با معاون سفارت ایران در کابل عنوان کرد که با تمهیدات و اقدامات اصلاحی صورت گرفته، تاکنون حقابه هیرمند در دو مرحله رهاسازی شده و حجم قابل توجهی از حقابه ایران تامین شده است. سیدحسن مرتضوی نیز در این دیدار با تایید اقدامات اصلاحی حکومت سرپرست افغانستان و تلاش او برای تعامل در این زمینه اظهار کرد: امیدواریم روند اصلاح در بند کمالخان تکمیل شده و موضوع آبی به یک عنصر همگراکننده میان تهران و کابل تبدیل شود! تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که حدود ۸۰ درصد وسعت گودزره آبگیری شده و یکی از پژوهشگران دیپلماسی آب، میزان سیلاب منحرف شده به سمت گودزره را ۳ میلیارد مترمکعب برآورد کرده است. با توجه به اینکه دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی عملکرد قابل توجهی نداشته به نظر میرسد که با ابزارهای رسانهای و تبلیغاتی به دنبال دستاوردسازی در حوزه دیپلماسی آب است. سال گذشته اجازه بازدید هیات ایرانی از ایستگاه سنجش آب دهراوود که طبق معاهده دلتا حق طرف ایرانی است را به عنوان دستاورد معرفی کرد و امسال نیز بهرغم وجود موانع متعدد، نماینده رئیسجمهور بابت رفع موانع رسیدن آب رود هیرمند به سیستان از طالبان تشکر میکند و معاون سفارت ایران در کابل، اقدامات اصلاحی را تایید میکند و در ادامه میگوید که امیدواریم روند اصلاح در بند کمالخان تکمیل شده و موضوع آبی به یک عنصر همگراکننده میان تهران و کابل تبدیل شود. به نظر میرسد که سفیر و معاون سفیر ایران در افغانستان درک درستی از حوضه آبریز هیرمند، سامانه انحرافی بند کمالخان و معاهده دلتا ندارند زیرا اگر چنین نبود، واقعیت سامانه انحرافی بند کمالخان که مغایر ماده پنجم معاهده دلتاست و باعث انحراف حدود سه میلیارد مترمکعب شده را نادیده نمیگرفتند و با تایید اقدامات اصلاحی در مسیر رودخانه هیرمند، راه را برای پیگیری حقوقی در قالب کمیساران آب هیرمند نمیبستند. براساس معاهده دلتا در سال نرمال آبی حقابه ایران از رودخانه هیرمند ۸۲۰ میلیون مترمکعب است که تاکنون حدود ۲۰۰ میلیون مترمکعب آب از حقابه هیرمند وارد منطقه سیستان شده که آمار منتشر شده وزارت نیرو مبنی بر میزان آب ذخیره شده در چاهنیمهها گواه این ادعاست، موضع نگرفتن معاون سفیر ایران در افغانستان در برابر اظهارنظر وزیر آب و انرژی طالبان مبنی بر تامین حجم قابل توجهی از حقابه ایران در شرایطی که حدود یکهشتم حقابه تامین شده، جای تامل دارد!
پس از نشر خبر دیدار وزیر آب و انرژی طالبان با معاون سفارت کشورمان در کابل، خبرگزاری ایرنا خبری با تیتر عجیب، «دیپلماسی حقابه ۳۰۰ میلیون مترمکعب واصل شد؛ آب با دبی ۹۰ مترمکعب بر ثانیه درحال ورود به کشور است» منتشر کرد که نشان میدهد که خبرگزاری دولت نیز مانند دولتمردان با الفبای دیپلماسی رسانه بیگانه است. تایید اقدامات اصلاحی، موضع نگرفتن در برابر ادعای طالبان مبنی بر تامین حجم قابل توجه حقابه از جانب مقامات ایرانی با اصل دیپلماسی رسانه و منافع ملی مغایرت دارد و نشان میدهد که طالبان در رویکردهای هیدروپلیتیکی خود حتی در زمینه دیپلماسی رسانه نیز برنامه دارند و از مقامات ایرانی بهتر عمل میکنند.