گروه سیاسی
درحالی که انتخابات مجلس روزهای آخر را سپری میکند، هنوز چراغ آن خاموش است و شوری برانگیخته نشده. در شهرهای بزرگ مثل تهران کمتر کسی در این خصوص صحبت میکند. برنامهها و مناظرههای تلویزیونی نیز جز برای برخی از شبکههای اجتماعی، گرمی و شور به وجود نمیآورد. فضا سرد است و این سردی نشأت گرفته از جامعه است. روزگاری که شورای نگهبان و نهادهای دیگر با خالصسازی به دنبال یکدست کردن حاکمیت بودند، پیشبینی نمیکردند روزی برسد که شورای نگهبان حتی در چندین مرحله نامزدهایی که ردصلاحیت کرده بود را تایید صلاحیت کند اما باز هم شور و شوقی که میخواهد راه نیفتد. این وضعیت روی کاندیداها نیز اثر قابل توجهی گذاشته است. چنانکه برخی از آنها به دنبال آن رفتند تا حوزه انتخابیه خود را از شهر تهران تغییر دهند.
کاهش مشارکت در تهران؟
حداقل دو نامزد سرشناس از دو جناح میانهرو و اصولگرای سنتی حوزه انتخابیه خود را تغییر دادند و از زادگاههایشان کاندیدای انتخابات مجلس شدند. محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت حسن روحانی و محمدرضا باهنر از لابیگران اصولگرا که هر دو نامزدها و چهرههای سرشناسی بودند، با اینکه از تهران کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شده بودند، حوزه انتخابیه خود را تغییر دادند. نوبخت به شهر رشت رفت و باهنر به کرمان.
تغییر حوزه انتخابیه این دو کاندیدا، نشان دهنده آن است که آنها بنابر نظرسنجیهای موجود که درصد مشارکت در تهران را پایین نشان میدهد، شانسی برای خود در تهران قائل نیستند. باهنر با آنکه ریشه اصولگرایی دارد اما نمیتواند با جبهه پایداری از یک سو و تیم قالیباف از سوی دیگر در یک فهرست جای بگیرد. زیرا نه جبهه پایداری باهنر را سر لیست خود خواهد کرد و نه تیم قالیباف حاضر میشود، سرلیستی را به باهنر بدهد. از طرفی، محمدباقر نوبخت نیز همین وضعیت را دارد. در تک لیست اصلاحطلبان و میانهروهایی که در انتخابات مجلس شرکت میکنند، طبعا شانس علی مطهری بیشتر از دیگران است و اگر مسعود پزشکیان هم در تهران کاندیدا شده باشد، شانس این دو از محمدباقر نوبخت بیشتر خواهد بود.
قالیباف زیر تیغ
به هرحال انتخابات مجلس از دو سمت در جریان است. اصولگرایان با خیال راحت از اینکه اصلاحطلبان در انتخابات شرکت نمیکنند، درگیر یک اختلافات درونی شدهاند و دو تیم قالیباف و پایداریها به شدت به یکدیگر چنگ میزنند. ضعف تیم قالیباف، فساد است و پایداریها از این موضوع حداکثر استفاده را میبرند. به خصوص موضوع چکپولهایی که مشاور قالیباف آنها را پخش کرد و خبرش در شبکههای اجتماعی منتشر شد، کار را به جایی رساند تا در میانه راهپیمایی ۲۲ بهمن، یک نفر خود را به قالیباف برساند و او را به پرسش بگیرد که ماجرای سفر خانوادهاش به ترکیه و دریافت تراول چک از سوی دستیارش چه بود و قالیباف ناگزیر توضیح دهد: «مگر خانواده آدم به ترکیه برود، گناه است؟» و در توضیح چکپولها هم بگوید: «دستیارم گرفته برای تبلیغات مجلس؛ نقد هم نبوده، کارت پول بوده.»
البته ریشه هر دو موضوع در خبری است که یک عضو جبهه عدالتخواهی به نام وحید اشتری منتشر کرد. خبری که معلوم بود، سرنخ آن از جای دیگری به اشتری رسیده و او نیز در شبکه ایکس (توئیتر) منتشر کرد. خبر اول او درست در زمانی منتشر شد که قالیباف تاکید میکرد نباید جنس خارجی مصرف کرد و قبلتر از آن هم به وزیر روحانی خرده گرفته بود که چرا دخترش به ایتالیا رفته و جنس ایتالیایی وارد کرده و به تولید ملی بیاعتنایی کرده است. در ادامه این ماجرا، ناگهان وحید اشتری خبر داد که دختر و داماد قالیباف برای خرید سیسمونی نوه قالیباف به ترکیه رفتهاند.
خبر بعدی هم همین اواخر منتشر شد. رائفیپور که تیغ انتقاد از قالیباف را از رو بسته است در توئیتی از محمدسعید احدیان، مشاور قالیباف پرسید: «در باره عملکرد خودتان توضیح دهید. جریان پولپاشیهایتان با عنوان هدیه به اشخاص نامعلوم چیست؟ آیا این درست است که این پول خرج پروژه بگیرهای رسانه ای برای جهاد تبیین حول شخصیت گرانبهای جناب قالیباف می شود؟ چرا این پولها که صرفا دو مورد آن را به عنوان سند آوردم، نقدی و به صورت تراول پرداخت میشود؟ چرا روابط عمومی مجلس مستقیم پرداخت نکرده و به شما داده شده است؟ هر ماه چند مورد اینچنین از بودجه بیتالمال خرج اقداماتی از این دست میشود؟ بر اساس اصل شفافیت لیست دریافتکنندگان را به همراه رسید برای اطلاع عموم مردم منتشر فرمایید.»
اینکه دستیار قالیباف بدون حساب و کتاب در حال پولپاشی در مجلس و بیرون مجلس است، یک بمب خبری بود. احدیان البته جواب رائفیپور را اینگونه داد که تو خودت بیا توضیح بده از کجا پول و بودجه میگیری و فرقه درست میکنی. در واقع احدیان نوشت:« مگر پرداخت رسمی در سربرگ مجلس که چند مجموعه بر نحوه هزینهکرد آن نظارت میکنند محل اشکال است؟! هزینههای مرتبط و مشابه، ذیل روابطعمومی تمام دستگاهها وجود دارد و نهادهای ناظر بر جزئیات آن اشراف دارند. یکبار توضیح دهید این هزینههای مصاف و عوامل شما از کجا تامین میشود؟ هزینه کارگروهها و گردانها را چه کسی میدهد؟ چه کسی تامین مالی میکند؟ آیا تامینکننده در ماههای اخیر تغییر کرده؟ پروژه تعریف شده ۴۰ روز تا انتخابات چیست؟ این فرقهسازی را با دوستان چند حساب میکنید؟»