رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : اتحاد یک‌طرفه؟

اتحاد یک‌طرفه؟

چرا بار انسجام ملی اغلب بر دوش اصلاح‌طلبان است؟

در روزهایی که تنش‌های سیاسی داخلی از سطح رسانه‌ها تا صحن مجلس کشیده شده، دو چهره باسابقه و از چهره‌های مورد اعتماد نظام، علی لاریجانی و مصطفی پورمحمدی، هر دو در موضعی مشابه نسبت به «افزایش اختلافات سیاسی» هشدار داده‌اند. لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، گفته است که «زعمای سیاسی هنوز حساسیت موقعیت فعلی را درک نکرده‌اند؛ به محض حادثه‌ای به جان هم می‌افتند و فضای کشور را به هم می‌ریزند» و در ادامه تأکید کرده که خداوند، گذشت را برای چنین روزهایی قرار داده است. پورمحمدی، دبیر جامعه روحانیت مبارز نیز در تأیید سخنان او نوشته: «به دلسوزان سیاست توصیه می‌کنم از فعال کردن شکاف‌ها پرهیز کنند و منافع ملی را در اولویت بگذارند؛ دشمن مترصد فرصت است و باید اتحاد مقدس را حفظ کنیم». این سخنان، گرچه از سویی بیانگر دغدغه مشترک دو سیاستمدار برجسته درخصوص حفظ آرامش سیاسی کشور است اما از سوی دیگر، پرسشی جدی را پیش می‌کشد. اینکه چرا هر بار که اصلاح‌طلبان در مقابل موج تخریب‌ها در مقام دفاع از خود برمی‌آیند، سخن از «انسجام ملی» به میان می‌آید و چرا همواره فقط آنان مخاطب اصلی این توصیه‌ها قرار می‌گیرند؟ علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در نشست اصحاب علوم انسانی همچنین گفت: «برخی از زعمای سیاسی کشور هنوز حساسیت و خطیر بودن موقعیت کنونی را به‌خوبی درک نکرده‌اند. به‌ محض اینکه حادثه‌ای رخ می‌دهد به‌راحتی به جان یکدیگر می‌افتند و فضای کشور را به هم می‌ریزند. این نشان می‌دهد، بزرگی صحنه برای آنان درک نشده است». وی افزود: «البته اختلاف‌نظر در کشور وجود دارد اما وقتی در عرصه‌ای قرار دارید که جنگ مهمی در جریان است و همه‌ غرب نیز با یکدیگر تبانی کرده‌اند باید بسیاری از مسائل را برای وقت دیگری کنار گذاشت. خداوند، گذشت را برای همین روزها قرار داده است». لاریجانی تأکید کرد: «این وضعیت نیازمند گذشت و بزرگواری است. نمی‌گویم که افراد حق ندارند اما گذشت زمانی معنا دارد که حقی وجود داشته باشد. این یک اشکال است که باید به زبان‌های مختلف تذکر داده شود زیرا اگر درک نشود به کشور لطمه می‌زند. در این شرایط باید از اختلافات عبور کرده و برای تقویت انسجام ملی تلاش کنیم». مصطفی پورمحمدی، دبیر جامعه روحانیت مبارز نیز در تأیید سخنان علی لاریجانی در حساب کاربری خود نوشت: «به دلسوزان و عقلای سیاست توصیه می‌کنم از اختلاف و فعال‌ کردن شکاف‌ها پرهیز کنیم و منافع ملی را در اولویت بگذاریم. دشمن مترصد فرصت است؛ همان‌طور که رهبر انقلاب فرمودند باید «اتحاد مقدس» را حفظ کنیم تا انسجام ملی خدشه‌دار نشود و به ایران عزیزمان آسیبی نرسد».
اما پرسش مهم این است که خطاب این توصیه‌ها دقیقا چه کسانی هستند؟ در سال‌های اخیر، هرگاه فضای سیاسی کشور ملتهب شده، تیغ نقد و تذکر بیشتر متوجه جریان اصلاح‌طلب بوده است؛ جریانی که برخلاف رسانه‌های تندرو و چهره‌های پرنفوذ اصولگرا، دسترسی گسترده‌ای به تریبون‌های رسمی ندارد و حتی کوچک‌ترین نقدش، گاه با برخورد قضایی یا محدودیت رسانه‌ای مواجه می‌شود.

رسانه‌هایی که وحدت را تهدید می‌کنند
در ساختار سیاسی ایران، مفهوم «انسجام ملی» در مواقع بحران و تنش، بیش از پیش برجسته می‌شود. اما تجربه نشان داده که این فراخوان‌ها اغلب در یک جهت عمل می‌کنند؛ زمانی که اصلاح‌طلبان مورد هجمه قرار می‌گیرند و بنا بر حق طبیعی خود در مقابل موج تخریب‌ها می‌ایستند از آنان خواسته می‌شود در جهت حفظ وحدت ملی سکوت کنند، انتقاد را کنار بگذارند و واکنشی نشان ندهند.
در مقابل، جریان‌های رسانه‌ای نزدیک به اصولگرایان، از جمله روزنامه کیهان، رسانه ملی و برخی تریبون‌های رسمی عملا بدون هیچ محدودیتی به دامن زدن به اختلافات و حمله به چهره‌های سیاسی و اجتماعی اصلاح‌طلب مشغولند.
همین روزها نیز در مجلس در برنامه‌های تلویزیونی و یادداشت‌های روزنامه‌های تندرو، شاهد حجم گسترده‌ای از اتهام‌زنی، تحریف و برچسب‌زنی به منتقدان هستیم؛ بدون آنکه نهادهای ناظر، از جمله شورای عالی امنیت ملی، واکنشی نشان دهند. در حالی که نطق یک نماینده مجلس را نمی‌توان و نباید محدود کرد، حداقل انتظار از نهادهای ناظر این است که به صداوسیما و رسانه‌هایی که تحت حمایت ساختار رسمی فعالیت می‌کنند، یادآور شوند که رسانه و تریبون ملی، جای تصفیه‌حساب سیاسی نیست.
نمونه‌های متعدد برنامه‌های تلویزیونی که در آنها اصلاح‌طلبان و حتی منتقدان در غیاب خود تخریب می‌شوند، یا تیترهای روزنامه‌هایی که با ادبیات تند و قضاوت‌محور، فضای سیاسی را به سمت تقابل سوق می‌دهند عملا بر خلاف همان «اتحاد مقدس» عمل می‌کند که آقایان لاریجانی و پورمحمدی از آن سخن می‌گویند. اگر قرار است شورای عالی امنیت ملی دغدغه‌ انسجام داشته باشد، نخستین گام منطقی باید اصلاح رفتار رسانه‌هایی باشد که عملا به ابزار مشروعیت‌زدایی از گروهی از شهروندان و سیاسیون تبدیل شده‌اند. صداوسیما، که طبق قانون اساسی باید منعکس‌کننده دیدگاه‌های مختلف جامعه باشد، در عمل به رسانه‌ای یک‌سویه بدل شده است که بخش بزرگی از جامعه را یا نادیده می‌گیرد یا با زبان تخریب از آنان سخن می‌گوید. در کنار آن، روزنامه‌هایی چون کیهان با تیترها و تحلیل‌های روزانه‌ خود نه تنها اختلافات را کاهش نمی‌دهند بلکه اختلاف را به سیاست رسمی بدل کرده‌اند.
با این حال، هیچ مرجع رسمی امنیتی یا قضایی، این رفتارها را مصداق تهدید علیه امنیت روانی جامعه یا انسجام ملی نمی‌داند. این در حالی است که به ‌سختی می‌توان اظهارنظر یک فعال سیاسی یا روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب را عامل تفرقه‌ای بزرگ‌تر از تریبون‌های رسمی‌ای دانست که هر روز از رسانه ملی تا صفحات اول برخی روزنامه‌ها، بذر نفرت و بدبینی می‌پراکنند.

ضرورت بازتعریف مسئولیت‌ها
واقعیت این است که انسجام ملی صرفا با توصیه به صبر و گذشت یک جناح شکل نمی‌گیرد؛ بلکه نیازمند رفتار عادلانه، کنترل تریبون‌های رسمی و پرهیز از دوگانگی در برخوردهاست.
وقتی رسانه ملی خود نقش بازیگر جناحی می‌گیرد، چگونه می‌توان از دیگران انتظار خویشتن‌داری داشت؟ وحدت ملی زمانی شکل می‌گیرد که گروه‌های مختلف جامعه، از جمله مخالفان و منتقدان، احساس کنند که سهمی در روایت رسمی کشور دارند. وحدتی که بر پایه سکوت و انفعال یک جناح شکل بگیرد، بیشتر شبیه «انضباط اجباری» است تا «اتحاد مقدس». وقتی از اصلاح‌طلبان خواسته می‌شود برای حفظ وحدت، سکوت کنند در واقع از آنان خواسته می‌شود از حق طبیعی خود برای دفاع از حیثیت، منافع و تحلیل‌های سیاسی‌شان صرف‌نظر کنند. این در حالی است که همان نهادهایی که باید مانع تخریب شوند، خود بستر اصلی آن هستند. به بیان دیگر «اتحاد مقدس» وقتی معنا دارد که طرفین دعوا، قواعد یکسانی داشته باشند. نمی‌توان یک جناح را به سکوت و خویشتن‌داری دعوت کرد و جناح دیگر را به ابزارهای رسمی قدرت مجهز ساخت تا هر روز در تریبون‌های عمومی حمله کند.
همان‌طور که لاریجانی و پورمحمدی گفته‌اند، مهم‌ترین دغدغه‌ امروز کشور، حفظ منافع ملی و جلوگیری از فرسایش اجتماعی است. اما در تجربه سیاسی چند دهه گذشته، این اتحاد اغلب به‌صورت گزینشی تفسیر شده است. زمانی که اصلاح‌طلبان خواستار شفافیت، پاسخگویی و نقد سازنده می‌شوند به «برهم‌زننده وحدت» متهم می‌شوند اما هنگامی که جریان مقابل، از تریبون‌های رسمی، چهره‌ها و نهادهای اصلاح‌طلب را آماج حمله قرار می‌دهد، آن رفتار به نام «انقلابی‌گری» یا «روشنگری» توجیه می‌شود.
در این چارچوب، لازم است ابتدا به این پرسش پاسخ داده شود که چه کسی بیشترین سهم را در فرسایش اعتماد عمومی دارد؟ اصلاح‌طلبان‌ که دهه‌هاست با وجود همه محدودیت‌ها از گفت‌وگو و انتخابات سخن می‌گویند، یا رسانه‌هایی که سال‌هاست با دوگانه‌سازی، حذف و برچسب‌زنی، جامعه را دوقطبی کرده‌اند؟ انتظار از اصلاح‌طلبان برای مراقبت از انسجام ملی تا زمانی که دستگاه‌های رسمی در برابر نفرت‌پراکنی داخلی سکوت می‌کنند نه‌تنها منصفانه نیست بلکه نشانه‌ای از وارونگی مسئولیت‌هاست. انسجام ملی تنها در سایه‌ عدالت رسانه‌ای، انصاف در برخورد با صداهای مختلف و مهار تخریب‌گران ممکن است. اگر قرار باشد امنیت فقط برای یک جناح معنا داشته باشد، آن ‌وقت چیزی که باقی می‌ماند، نه اتحاد مقدس بلکه سکوت مقدور است.
دعوت به آرامش و پرهیز از نزاع‌های سیاسی در شرایط حساس امروز، سخنی درست و ضروری است؛ اما این دعوت تنها زمانی اثر دارد که خطابش عام باشد، نه خاص. شورای عالی امنیت ملی اگر به‌ دنبال تقویت انسجام واقعی است باید شجاعانه به صداوسیما، تریبون‌های رسمی و روزنامه‌هایی که از خط قرمز انصاف عبور کرده‌اند، هشدار دهد چراکه وحدت با سرکوب تفاوت‌ها و تحمیل سکوت بر نیمی از جامعه به دست نمی‌آید آن هم در شرایطی که تفرقه‌ همچنان از حاکمیت تریبون‌های یک‌سویه تغذیه می‌کند.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

برابری در فرصت‌ها

رهبر انقلاب: رسانه‌ها مراقب باشند ترویج‌دهنده تفکر غلط غربی درباره زن نباشند…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ترمیم یا تقابل؟

استیضاح ۴ وزیر، جدی‌ترین چالش دولت و مجلس در ماه‌های اخیر مجلس…

۱۳ آذر ۱۴۰۴

ملاقات در مسکو

نمایندگان ترامپ به دیدار پوتین رفتند گروه بین‌الملل: استیو ویتکاف، فرستاده ویژه…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید