رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : اتوبان یک‌طرفه

اتوبان یک‌طرفه

درباره انعطاف “پزشکیان” و “ظریف”، هجمه تندروها و انفعال تیم رسانه‌ای دولت

ادعای عجیب حمید رسایی، نماینده نزدیک به پایداری مجلس دوازدهم درباره مسعود پزشکیان که به زعم خودش نوعی افشاگری به حساب می‌آمد از قضا این ‌بار واکنش‌های بسیاری نداشت و دولتی‌ها هم صحبت تازه‌ای نداشتند. درحالی که هرچند شاید از رئیس‌جمهور پزشکیان انتظار نرود که پاسخ یک نماینده مسبوق به سابقه در ادعاهای عجیب و غیرشفاف را بدهد اما بدون هیچ تردیدی تیم رسانه‌ای و حتی سخنگوی دولت باید پاسخگوی چنین ادعایی باشند. رسایی در حساب کاربری خود در شبکه ایکس نوشته بود: «در جلسه دیشب نمایندگان تهران با رئیس‌جمهور از ابقای غیرقانونی ظریف در جایگاه معاونت ریاست‌جمهوری پرسیدم. پزشکیان پاسخ داد، آقای ظریف بیرون مانده بود، اپوزیسیون ما می‌شد. داخل دولت که باشد، کنترل می‌شود». این ادعا با واکنش یوسف پزشکیان، فرزند رئیس‌جمهور مواجه شد که چنین توئیت کرد: «از رئیس‌جمهور پرسیدم، گفتند حرفم همان بوده که همیشه گفته‌ام. نتیجه تنگ‌نظری‌ها بیرون راندن دلسوزان توانمند از دایره انقلاب است. مواضع وفاق‌ستیز به صلاح ایران ‌نیست. دوستی و برادری‌ام با آقای دکتر ظریف خدشه‌ناپذیر و خیرخواهی و وفاداری ایشان به نظام و ایران انکارناپذیر است. بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود». اما رسایی باز هم ساکت نماند و به فرزند پزشکیان گفت که اگر صداقت دارید، صوت جلسه را منتشر کنید! او در کانال رسمی‌اش اینطور پاسخ داد که برای صحت‌سنجی وجود دارد: «۱- دفتر رئیس‌جمهور فایل سخنان پزشکیان را منتشر کند. به خصوص که سخنان ایشان هیچ نکته محرمانه‌ای نداشت. ۲-‌ نمایندگان حاضر ادعای بنده را تکذیب کنند. اگر صوت منتشر نشد(که نمی‌شود) ظریف حتماً خودش صوت‌جلسه را گوش کند!»
تلاش پایداری‌ها برای تخریب دولت چهاردهم و آن هم از طریق یکی از شناخته شده‌ترین چهره‌هایش، محمدجواد ظریف به بازی‌ای فرسایشی و روتینی تبدیل شده است. ظریف تلاش دارد تا وانمود کند باید با تندروها ساخت و از طرفی هم افرادی مانند حمید رسایی دست از تنش برنمی‌دارند. ظریف متاسفانه فقط در حدی بر طبل وفاق بین احزاب مختلف می‌کوبد که چند روز پیش با تمام انتقاداتی که اصلاح‌طلبان و صاحب‌نظران به انتصاب‌های اخیر استانداران دولت داشتند، در نهایت مهدی جمالی‌نژاد استاندار اصفهان شد. آن هم در شرایطی که حتی مردم اصفهان هم گلایه خودشان را در فضای مجازی به گوش رئیس‌جمهور رسانده بودند. زیرا جمالی‌نژاد که زمانی هم شهردار اصفهان بوده است و حالا هم گفته می‌شود که با تاکید شخص ظریف به این سمت منصوب شده، حامی سرسختی مانند امیرحسین بانکی‌پور، طراح لایحه حجاب و عفاف نماینده مجلس دارد. آمران و عاملان انسداد فرهنگی اجتماعی چند سال اخیر استان اصفهان هم از رفقای جمالی‌نژاد محسوب می‌شوند که احتمالاً با انتصاب او از صندلی‌های دولتی تکان نخورند. فراموش نکنیم که اتفاق ورزشگاه نقش‌جهان و کنسرت علیزضاقربانی که حتی در دولت ابراهیم رئیسی نیز منجر به اختلاف عیان بین مسئولان استانی و دولتی شد تنها نمونه‌های کوچکی از طرز تفکر بسته دوستان جمالی‌نژاد در اصفهان است.
بنابراین اگر استاندار اصفهان را از بدنه پایداری ندانیم قطعاً یکی از چهره‌های تندرو محسوب می‌شود که البته محمدجواد ظریف در کمال تعجب در سفر روز پنج‌شنبه‌اش به اصفهان می‌گوید: «استاندار جدید را از خودمان بدانیم. این استاندار نماینده دولت پزشکیان است و نماینده یک قشر خاص نیست و من به‌ عنوان کسی که ۲۰ سال است ایشان را می‌شناسم، این را می‌گویم». اما گویا آقای ظریف فراموش کرده که هیچ‌کدام از جریان مخالف دولت، او را از خودشان نمی‌دانند. در نتیجه چنین توئیت‌هایی از سمت حمید رسایی و هجمه‌های تندروهای داخل و خارج مجلس چندان دور از ذهن هم نباید باشد. بنابراین وقتی رئیس‌جمهور پزشکیان بر هشدارهای اصلاح‌طلبان و تحلیلگران حامی خود وقعی نمی‌نهد باید هم شاهد ادعاهایی مانند آنچه در توئیت اخیر حمید رسایی آمد، باشیم.

پیشینه یک کینه
ظریف در این سال‌ها البته به دلیل دلواپسی‌های گاه‌وبی‌گاه، بارها مود هجمه تندروها قرار گرفت و همچنان و حتی پس از وزارتش نیز پاسخگوی سوالات برجامی و غیربرجامی اقلیت نزدیک به جبهه پایداری هم هست اما حتی یک ‌بار هم از اعتبارش کم نشده بود و هر بار با وجود تلاش دلواپسان، توانست چهره واقعی‌تر و محبوب‌تری از خود را به جامعه نشان دهد اما باید مراقب باشد، چهره‌ای که سال‌ها از خودش ساخته را یک ‌شبه از دست ندهد. در طول ۸ سال ریاست او بر وزارت امور خارجه در دوران ریاست‌جمهوری حسن‌ روحانی تندروها از او و تیمش به‌ عنوان باند نیویورکی‌ها یاد می‌کردند و تمام تلاش‌شان این بود که ظریف را منزوی و حتی خانه‌نشین کنند. هرچند که با روی کار آمدن دولت سیزدهم، فرصتی یافتند تا تمام کینه‌ها را بر سر او خالی کنند و با ادعای اینکه ما بهتر از تیم ظریف می‌توانیم، در این سه سال، نه ظریف بلکه کل کشور را از عرصه بین‌المللی منزوی کردند.
مجلس نهم و دهم که بسیاری از تندروها و اصولگرایان را تشکیل می‌داد تمام تلاشش را برای استیضاح ظریف به کار برد. تندروها و مخالفان با ادعای باخت ایران در برجام در کمیسیون امنیت ملی و صحن مجلس، بار‌ها تریبون گرفته و برد- برد بودن برجام را انکار کردند، به ظریف تاختند و البته دولت را هم بی‌نصیب نگذاشته بودند. یکی از عجایب پایداری‌ها برای استیضاح ظریف در مجلس دهم این بود که می‌گفتند، «مختومه شدن پرونده نظامی ایران (PMD) به طور رسمی در نتیجه مذاکرات برجام از دستاورد‌های شگرف و قطعی جمهوری اسلامی است که مخالفان برجام و ظریف نیز همیشه در این خصوص سکوت کرده‌اند تا مبادا حسنی از محاسن تیم دیپلماسی منتشر شود!» یعنی برای این دستاورد به طور کل تیم سیاست خارجه دولت را نادیده گرفتند. یا اینکه مدعی بودند که دستگاه دیپلماسی درخصوص کشتار حجاج در منا و عدم احقاق حقوق ملت ایران و خانواده‌های آنها موضعی منفعلانه داشت. این سوال حداقل دو بار به ‌طور رسمی هم در ابتدای حادثه منا و هم در سال ۹۶ در کمیسیون امنیت ملی مطرح شده بود و ظریف کل اقدامات وزارت امور خارجه را از بدو حادثه تا پیگیری‌های بعدی و نیز محدودیت‌ها و موانع را به تفصیل تشریح کرده بود.
یکی دیگر از بهانه‌هایی که دو بار در سال ۹۶ و ۹۷ در مجلس نهم توسط چند نماینده اصولگرا مطرح شده بود تا با آن ظریف را استیضاح کنند این بود که ظریف به اقتصاد در دیپلماسی بی‌توجهی می‌کند. اما مهم‌ترین بهانه آنها درخصوص موضوع FATF بود. همان زمان اسماعیل گرامی‌مقدم در رابطه با علل و انگیزه حقیقی استیضاح‌کنندگان گفته بود: «برخی ثروتمندان برای اینکه اسنادی برای دارایی خودشان ندارند از تصویب مقررات پولشویی واهمه و نگرانی دارند. در کل به نظر نمی‌رسد، استیضاح‌کنندگان دارای استدلال قوی و منطقی به نفع مردم داشته باشند».
فارغ از انگیزه‌های پیدا و پنهان اقلیت نزدیک به جبهه پایداری در مجلس که این‌چنین با تمام قوا دست به کار استیضاح وزیر امور خارجه شدند آنچه شاید بیش از این حائز اهمیت باشد، یافتن پاسخ پرسش دوم درباره اهمیت این استیضاح است و صحبت درباره اینکه استیضاح ظریف به چه معنایی بود. ۲۴ نماینده متعلق به اقلیت جبهه پایداری در فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس دهم خود را برای استیضاح محمدجواد ظریف آماده کرده بودند و با این همه هم خود این ۲۴ نماینده اصولگرا، هم ۲۶۶ نماینده دیگر مجلس، هم دولتی‌ها و هم فعالان و ناظران عرصه سیاست داخلی و خارجی به‌ خوبی می‌دانستند که برکناری وزیر امور خارجه در پی استیضاح تقریباً غیرممکن است. مجلس دهم اگرچه برای دلواپسانی همچون حاجی‌دلیگانی و کریمی‌قدوسی جا داشت اما واقعیت حاکم بر این مجلس اعتدالی، بیش از آنچه دلواپسان می‌پندارند بر منطق و خردورزی متکی بود و با این حساب بعید بود طرحی همچون استیضاح فردی مانند ظریف بتواند این مرد را از وزارتش در آن سال‌ها به زیر کشد.
تااکنون که مهرماه سال ۱۴۰۳ هست، می‌توان ظریف را اولین وزیر امور خارجه‌ای دانست که این‌چنین در معرض استیضاح قرار می‌گرفت. ظریف مرد اول کابینه حسن روحانی بود و همچنان مرد اول سیاست خارجی و سیاستمدار محبوب ایران است به این اعتبار که برجام، مهم‌ترین دستاورد دولت تدبیر و امید بوده و هست. برجامی که اگرچه امروز عده‌ای داخل کشور به دلیل بدعهدی آمریکا و خروج ترامپ از آن، از شکستش سخن می‌گویند اما همچنان مهم‌ترین سند رسمی و بین‌المللی در بحث هسته‌ای ایران محسوب می‌شود که علاوه بر حمایت ۵ قدرت جهانی به تایید سازمان ملل و شورای امنیت این سازمان نیز رسیده و همزمان سازمان انرژی اتمی نیز آن را به رسمیت می‌شناسد.

sazandegi

پست های مرتبط

قربانی حزب توده

به بهانه سالروز تیرباران “مرتضی کیوان” غربت مرتضی کیوان حقیقی بود، از…

۲۷ مهر ۱۴۰۳

پاسخ به ادعای بی‌اساس

موضع مقامات ایران علیه مدعیان جزایر سه گانه نشست مشترک سران اتحادیه…

۲۷ مهر ۱۴۰۳

رایزنی بیخ گوش اسرائیل

سفر “عراقچی” به اردن و مصر گروه بین‌الملل: رایزنی و گفت‌‌وگوهای وزیر…

۲۵ مهر ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید