به قلم؛ نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران

بانک آینده ابتدا به اسم بانک تات فعالیت اقتصادی خود را با تبلیغات عظیم نمایشی در تاریخ ۸/۸/۸۸ از مشهد تحت عنوان نگاه به آینده صنعت بانکداری در کشور آغاز کرد. بانکی که از ابتدا با اما و اگرهای مختلف و حواشی متعدد شروع به کار کرده بود و پس از طی دورهای چند ساله اسم آن همواره به عنوان بانکی با ضرر افزوده در میان بانکها شنیده میشد. سالهاست که سهامداران خرد و صاحبان حساب در این بانک با خبر احتمالی تعطیلی این بانک روبهرو بودند تا بالاخره با بیش از ۷۵۰ هزار میلیارد تومان ناترازی و ضرر بانک مرکزی، تصمیم به تعطیلی و ادغام این بانک در بانک ملی گرفت.
فلسفه تاسیس بانکهای خصوصی در اوایل دهه ۸۰ و در دولت دوم خاتمی بر اساس چابکسازی و تقویت نظام بانکداری و اولویت فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد کشور گرفته شد، هدفی که به سرعت به بیراهه کشیده شد و بانکداری به جای رشد و توسعه، تبدیل به صنعت تولید خلق رانت گردید. سیاستگذاری دو دهه گذشته در کشور به جای اولویت رقابت در اقتصاد و رشد اقتصادی بر پایه خلق ایجاد رانت استوار بود، روشی که رشد و توسعه در کشور را متوقف و با تولید سازوکارهایی مثل بانک آینده، بابک زنجانی، چای دبش و بسیار اسامی مشابه به اسم دور زدن تحریمها با ایجاد فضایی حبابی و بادکنکی اثبات کند که تحریمها بیاثر است تا بتواند، سیاستهای کلان اشتباه را پنهان کند و با ایجاد سود انحصاری، طبقه حامی مورد نظر خود را تقویت کند.
فیلیپ آگیون و پیتر هویت دو اقتصاددانی که امسال با طرح ایده تخریب خلاق برنده جایزه نوبل اقتصادی شدند، نشان دادند که اگر کشورها فرآیند و سازوکاری را تعبیه نکنند تا شرکتها و سازمانهای کهنه، ناکارآمد نابود نشوند سود انحصاری این سازمانها چگونه از رشد اقتصادی و تحول در جامعه جلوگیری میکنند و باعث زیان به جامعه به نفع گروههای ذینفود میشوند. در واقع تخریب خلاق باعث میشود که توزیع منافع اقتصادی به طور دائم جابهجا شود و گروههای سیاسی برای تثبیت و تحکیم مزایا و امتیازات ویژه از طریق توزیع رانت با مشکل مواجه شوند.
مدتهاست که اقتصاد و جامعه ایران در چرخه سود ناشی از رانت انحصاری بر اثر سیاستگذاریهای گروههای ذینفع گرفتار گرداب شده، سیاستگذاری گروههای پرنفوذ به صورت انحصاری و بسته رشد و توسعه در کشور، ایران را دههها منجمد کرده و نوآوری و خلاقیت را در جامعه ایرانی از بین برده است.
تبعات اجتماعی و امنیتی عدم رشد اقتصادی و بهرهوری آینده، کشور ایران را با چالش روبهرو کرده است. بانک آینده نمونه عینی سیاستگذاری اشتباه چند دهه گذشته کشور است. بانک آینده نتیجه ائتلاف گروههایی است که با توزیع رانت و ایجاد دسترسی محدود سعی میکنند با از بین بردن الگوهاي تعاملی و تغییر قواعد بازی و ایجاد نهادهای مالی، جامعه را کنترل کنند. بیهوده نیست که طرفداران این جریان با حمله به بخش خصوصی و بانکداری خصوصی و اعلام بانک آینده به عنوان بانکی خصوصی، سعی در نابودی بخش خصوصی نیمهجان و واقعی کشور دارند. در واقع گروههایی که امروز طلبکار بهوجود آمدن بانک آینده هستند با ایجاد انحصار در اقتصاد و عدم اجازه به ایجاد رقابت در کشور چه در سیاست و چه در اقتصاد و سرکوب جامعه، بیشترین نقش را در به وجود آمدن امثال بانک آینده داشتهاند.

