سخنان “عارف” درباره انتصابات استانی
گروه سیاسی: همانطور که مسعود پزشکیان دولت خود را با نام دولت وفاق معرفی کرد و با همان اسم رمز، انتصابهایی انجام داد که انتقاد بسیاری از تحلیلگران و اصلاحطلبان را در پی داشت، روز گذشته محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور هم انتخاب استانداران را جلوه دیگری از وفاق و همدلی در دولت دانست و گفت: «استانداران با انتخاب چهرههای شایسته و برجسته در حل مشکلات منطقه خود، در عمل وفاق را در جامعه نشان دهند و معتقدیم استانداران حاکم استان خود هستند و باید از همه پتانسیل کشور برای حل مشکلات مردم و توسعه و رشد اقتصادی استفاده کنند».
این درحالی است که بسیاری انتظار داشتند طبعاً چنین دولتی باید از حضور تندروهایی که با مواضع خود فضای سیاسی و اجتماعی را دچار تنش میکنند، خالی باشد اما برخی انتصابات در وزارتخانهها یا نهاد ریاست جمهوری به گونهای است که وصف «وفاق» درباره دولت پزشکیان را به چالش میکشد. از معرفی وزرای کابینه به مجلس که باعث شد اکنون علیرضا کاظمی، وزیر آموزشوپرورش باشد. فردی که شهریور ۱۴۰۰ طی حکمی از طرف ابراهیم رئیسی به سمت سرپرست این وزارتخانه منصوب شده بود. اسماعیل خطیب هم وزیر اطلاعات دولت سیزدهم بود که مجددا فرمان این وزارت را به دستان او سپردند. امینحسین رحیمی، وزیر دادگستری دولت سیزدهم بار دیگر به عنوان وزیر دادگستری دولت چهاردهم به مجلس معرفی شده بود که بدین ترتیب با رای اعتماد پارلمان، او وزیری است که در دو دولت متفاوت رئیسی و پزشکیان حضور دارد. جالب است که احمد دنیامالی، چهره نزدیک به محمدباقر قالیباف که بیشترین تصدی را در کابینه دوم احمدینژاد داشته، چهرهای است که توسط مسعود پزشکیان برای سکانداری وزارت ورزش و جوانان معرفی شده است. همچنین انتصاب جواد اوجی، وزیر نفت دولت سیزدهم به عنوان قائم مقام سازمان انرژی اتمی توسط محمد اسلامی، رئیس این سازمان که خودش هم توسط پزشکیان از دولت قبل مجددا ابقا شد.
از وزرا که بگذریم، انتصاب برخی از استانداران تحت عنوان وفاق ملی و آن هم از جریان رقیب، باری دیگر تعجب همگان را برانگیخت. بهعنوان مثال؛ تعیین محمدصادق معتمدیان به عنوان استاندار تهران توسط هیات دولت که سابقه استانداری آذربایجان غربی را در دولت ابراهیم رئیسی دارد. معتمدیان کسی بود که با دستور ابراهیم رئیسی برای تغییر دبیر کارگروه و مدیر اجرایی احیای دریاچه ارومیه هم جایگزین عیسی کلانتری در این جایگاه شده بود. کمی پیش از تعیین استاندار تهران، مهدی جمالینژاد است که به عنوان استاندار اصفهان منصوب شد. بسیاری او را چهره نزدیک به جبهه پایداری میدانند و حتی شایعه استاندار شدن او مدتها داد مردم اصفهان را نیز درآورده بود. و همینطور استاندار یزد و…
دولت پاسخگوی رای دهندگان باشد
محمدرضا عارف در جلسه هیات دولت روز چهارشنبه از وزرای دولت خواست پس از نهایی شدن انتخاب استانداران آییننامههای برنامه هفتم توسعه هر چه سریعتر به استانداران ابلاغ شود تا مسیر آینده کاری آنان روشن باشد. وی خطاب به استانداران دولت چهاردهم تاکید کرد:«از استانداران میخواهیم که اولویتهای استانی خود را تا پایان سال مشخص کنند تا دولت بتواند در پایان سال به مردم گزارش دهد تا کارنامه قابل قبولی در مسیر خدمترسانی به مردم در انتهای سال داشته باشیم.»
اما خالی از لطف نیست که آقای عارف هم مانند رئیس جمهور این موضوع را فراموش نکند که استانداران در هر استان، نماینده دولت در آن شهر هستند. لذا زمانی که فردی از نزدیکترین افراد به جریان مخالف دولت انتخاب شود که حتی تفکر و شعارهایش هم زمین تا آسمان فرق کند، دیگر چه نمایندگیای برای قوه مجریه دارد و حامیان دولت چگونه میتوانند پاسخگوی رای دهندگانی باشند که هرگز نمیخواستند پای صندوق رای بیایند. بنابراین هر چقدر هم دولت چهاردهم خطاب به استاندارانش (از طیف رقیب) از وفاق و یکرنگی سخن بگوید، نکته مهم این است که بسیاری بر این باورند که مسعود پزشکیان و دولتش بهتر بود که وفاق مدنظرش را کمی با نکتهسنجی بیشتری پیش ببرد زیرا به ظن آنها مادامی كه در عمل، نشانههایی دال بر این دیده شود که مخالفان او دست از اندیشه مخرب و واپسگرا برای مردم و انزواآفرین برای كشور نكشیده باشند به مبارزه با این اندیشه خواهند آمد. البته همین طور هم شد و درحالی که هرچند رئیس دولت چهاردهم تلاش دارد تا راه تداوم راهبرد آشتی سیاسی را پیش بگیرد و یک گفتمان جدید سیاسی بیافریند اما گویا خودش هم به تدریج در دام حقههای جریان رقیبش که چندان دل خوشی از او و همراهانش ندارند، گرفتار میشود! به طوری که از او حد وحدود میخواهند و برخی وزرایش که رسما الان در کابینه هستند و قوه مقننه آنها را تایید کرده است را به چالشهای جدی میکشند.
به هر رو، دولت چهاردهم ضمن اینكه باید به سمت همه دست دوستی دراز كند باید در حوزه كنشهای عمیق عقیدتی و فرهنگی این موضوع را مدنظر قرار دهد که قطعا دو رویكرد مخالف و متفاوت در مدیریت كشور به نقطه مبارزه با هم رسیدهاند و یكی بر دیگری پیروزی یافته و مردم به این گفتمان و گفتوگو و روش رأی دادند. اگر مردم فردا خلاف این را ببینند، خواهند گفت این جنگ زرگری بود و اعتمادشان را از دولت پس میگیرند و این برای كشور، توسعه ملی و همه كسانی كه این اتفاق و این شرایط و حضور را فرصت، دستمایه و سرمایه برای جمهوری اسلامی تلقی میكردند، آفت است. در نتیجه رئیسجمهور چهاردهم نباید این موضوع را فراموش کند همانطور که تلاش دارد در همان قالب شخصیتی و رفتاری که وارد کارزار انتخابات شد و با شفافسازی و صداقت سخن بگوید، اما نکته مهم این است که هر روشی بدون در نظر گرفتن علم سیاست و احزاب ممکن است رئیس جمهور جدید را در آیندهای بسیار نزدیک در باتلاق مخالفانش که چندان دل خوشی از او و همراهانش ندارند، گرفتار کند.