حسن روحانی کاندیدای انتخابات مجلس خبرگان که توسط شورای نگهبان ردصلاحیت شده بود به تصمیم شورای نگهبان اعتراض نکرد و برخی از مخالفان خود که منتظر اعتراض او بودند را آچمز کرد. این نشان از عصبانیت روحانی از تصمیم شورای نگهبان دارد و اینچنین اعتراض خود را نشان داد. روحانی ازجمله کسانی بود که تا آخرین لحظه بر مشارکت حداکثری و صندوق رای ایمان داشت و در چند سخنرانی قبل از ردصلاحیتش بر این مهم تاکید کرده بود. البته او در بیانیهای که پس از ردصلاحیت منتشر کرد، اعتراضش را به نوعی بیان کرد و تنها آن را به عمل نرساند. او از مشارکت در انتخابات با رای اعتراضی گفت، یعنی بیان اعتراض از طریق مشارکت در انتخابات.
حسن روحانی هماکنون عضو مجلس خبرگان است و برای دوره بعدی نیز ثبتنام کرده بود. کاندیداتوری او وحشت بسیاری از اصولگرایان و مخالفانش را برانگیخت. به طوری که حتی مجری برنامهای در صداوسیما تلویحاً از شورای نگهبان خواست تا روحانی را ردصلاحیت کند. روحانی پس از ردصلاحیتش در بیانیهای اعتراض خودش را اعلام کرد و نوشت: «با این شواهد روشن، دیگر تردیدی نمیماند که اقلیت حاکم رسماً و علناً کاهش حضور مردم در انتخابات را میخواهند. آنها میخواهند انتخابات و صندوق را از تعیینکنندگی در سرنوشت مردم بیندازند تا خود بتوانند با تصمیمات محفلی، سرنوشت مردم را تعیین کنند. به این سبب هماکنون نیز بیشازپیش باید بر اهمیت رای مردم و تعیینکنندگی صندوق رای پای فشرد و به نقشه حذف صندوق و حذف جمهوریت از نظام اعتراض کرد. راه اعتراض هم جز صندوق نیست. باید راهی یافت که «رای اعتراضی» صدای رسای مردم ایران شود. باز هم معتقدم باید در انتخابات شرکت کرد، اگرچه مرا هم رد کرده باشند. باید با رای، اعتراض کرد. رای ندادن، عمل به خواست آنهاست که میخواهند ما رای ندهیم و به تدریج مردم را از حق مسلم «انتخاب» محروم نمایند. لذا وظیفه نمایندگان مقبول سیاسی مردم است که شیوه رای اعتراضی را به آنان نشان دهند».
حال مخالفان قسم خورده حسن روحانی شاید گمان کنند که پررنگ نبودن او در صحنه سیاسی، جایگاه قدرت را برای آنها یکدست میکند و دیگر نه منتقدی باقی میماند و نه جایی که فسادها، دروغها و کمکاریشان را به رویشان بیاورد اما اینطور نبوده و اینطور نیز نخواهد بود. خاستگاه روحانی و مردم همان سال ۹۲ به یکدیگر رقم خورد و اکنون ردصلاحیت او و مجبور شدن او برای عدم اعتراضش، نه تنها میزان مشارکت را بالا نمیبرد بلکه به احتمال زیاد جامعه در یک افسردگی سیاسی فرو خواهد رفت.
ردصلاحیت روحانی درحالی رخ داد که رهبر انقلاب از ابتدای امسال درباره حضور پرشور مردم در انتخابات چندین بار سخنرانی کردند و حتی مخالفان انتخابات را مخالف اسلام و جمهوری اسلامی خواندند و در سخنرانیهای دیگری گفتند: دو کلمه جمهوری و اسلامی هر دو وابسته به انتخابات است. اگر انتخابات در کشور نباشد یا دیکتاتوری است یا هرجومرج. حضور پرشور مردم در انتخابات وحدت ملی و انگیزه ملت ایران برای حضور در صحنه را نشان میدهد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس هم ضعیف خواهد شد. بعضیها مردم را از انتخابات دلسرد میکنند این اشتباه و به ضرر کشور است. راهحل مشکلات، انتخابات است و برای رفع مشکلات باید در انتخابات شرکت کرد».
نزدیکان روحانی و هواداران او نیز معتقدند که ردصلاحیت با این همه سابقه در جمهوری اسلامی به ضرر مشارکت و انتخابات است. اکنون باید این پرسش را مطرح کرد که ردصلاحیت حسن روحانی چه تاثیری در انتخابات مجلس و آینده سیاسی او میگذارد. روحانی خود در بیانیهای که در خصوص ردصلاحیتش منتشر کرد تلویحاً به این موضوع پرداخت و تاکید کرد که هدف در واقع انتخابات بود و اصلاحطلبان و مدیران میانهرو او نیز تاکید کردند که روحانی با این ردصلاحیتف اعتبارش بیشتر شد.
به هر حال روحانی روز یکشنبه اعتراض نکرد و این درحالی بود که شورای نگهبان پنجشنبه صلاحیت او که چندین سال عضو این نهاد انتخابی بود را رد کرد تا مخالفان او هم نفسی راحت بکشند و هم به شادی و پایکوبی برخیزند. جماعت نگران از تایید صلاحیت روحانی تا پیش از این حیات سیاسی او را تمام شده، میخواندند و میگفتند مردم از وی رویگردان شدهاند و هیچکس به وی دوباره رجوع نخواهد کرد اما همین جماعت پس از ردصلاحیت او آنچنان غریو شادی سر دادند که نشان میداد نه تنها حیات سیاسی روحانی به پایان نرسیده است بلکه حتی از رای آوری او در انتخابات خبرگان به شدت نگران هستند.
حسن روحانی، سومین رئیسجمهور ایران بعد از آیتالله هاشمیرفسنجانی و محمود احمدینژاد است که از سوی شورای نگهبان ردصلاحیت میشود. در واقع پس از ردصلاحیت آیتالله هاشمیرفسنجانی در سال ۱۳۹۲ شورای نگهبان نشان داد که در مسیر حذف، یک قدم پا را پیش گذاشته و دیگر ابایی از آنکه چهرههای اصلی نظام را رد کند، ندارد. چنین بود که پس از هاشمی، علی لاریجانی نیز در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۰ ردصلاحیت شد و اکنون هم در انتخابات خبرگان، حسن روحانی رد میشود. این اتفاق درحالی رخ داد که روحانی هماکنون عضو رسمی خبرگان است و علاوه بر دوره فعلی در دو دوره سوم و چهارم عضو مجلس خبرگان بود، دو دوره رئیسجمهور ایران شد و ضمن آنکه سالها نماینده رهبر انقلاب در شورای عالی امنیت ملی بود، در سابقه فعالیتهای خود سابقه ۵ دوره نمایندگی مجلس، دبیر شورای عالی امنیت ملی و عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم دارد.
در راستای عدم اعتراض روحانی به ردصلاحیتاش از سوی شورای نگهبان همچنان با واکنشهای زیادی از سوی اهالی سیاست و رسانه روبهرو هستیم، واکنشهایی که ضمن انتقاد از شورای نگهبان این رویکرد را زمینهساز انتخاباتی حداقلی میدانند. محمدباقر نوبخت، دبیرکل حزب اعتدال و توسعه با بیان اینکه از ردصلاحیت روحانی متعجب و متاسفیم، گفت: «شخص آقای روحانی نمادی از اعتدال و خدمت در کشور است. اینکه کسی با سوابق انقلابی نمیتواند عضو مجلس خبرگان شود، قابل درک نیست. تا اینجا که من اطلاع دارم، اعتراض آقای روحانی متعین در بیانیه بود». مسعود پزشکیان، نماینده مجلس که او هم برای کاندیداتوری مجلس از طرف شورای نظارت ردصلاحیت شد اما شورای نگهبان البته با توصیه رهبری تاییدش کرد به جماران گفت: «چطور میشود روحانی نمیتواند صلاحیت داشته باشد؟! عمل شورای نگهبان قابل هضم نیست. رفتارهای ما هیزم در آتش دشمنان ریختن است».
محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتوگو با انصافنیوز یادآور شد: «مبنای تلاش آقای روحانی بر این بوده که بین تلاش بخشی از حاکمیت برای انتخابات بدون رقابت که اقلیتی حاکم است و قهر مردم که اکثریتی عصبانی هستند، راه سومی ارائه بدهد. این امر هم بسته به یک نفر نیست. آن یک نفر مسئولیت خود را انجام داده و حالا بار آن مسئولیت از دوشش برداشته شده است».
در گفتوگویی که انصافنیوز با چند فعال سیاسی یعنی رسول منتجبنیا، مهرداد خدیر، علی باقری و صادق زیباکلام داشت این نکته در بیانیه روحانی «مشارکت در انتخابات با رای اعتراضی» را بررسی کرده است. نکته قابل تامل در مورد حتی موافقین این ایده ترس از سالم نبودن شمارش آرا بود که هر طراحیای از رای اعتراضی را هم میتواند زایل کند.
رسول منتجبنیا، دبیرکل حزب جمهوریت درباره رای اعتراضی گفت: با این روش نمیشود مساله را حل کرد. بهترین کار مسئولان نظام این است که سعهصدر به خرج دهند؛ دست از ردصلاحیتهای فلهای بردارند و اجازه دهند که نخبگان و کاندیداهای مردمی وارد صحنه شوند تا خود مردم تصمیم بگیرند. مهراد خدیر، روزنامهنگار نیز درباره پیشنهاد مطرح شده از سوی حسن روحانی درباره رای اعتراضی گفت: رای اعتراضی بهتر از رای ندادن است اما مشکل این است که در شرایط فعلی جناح حاکم بیشتر بر نرخ مشارکت تاکید دارد و بعید نیست که آراء باطله و اعتراضی را هم به حساب خود مصادره کند.
علی باقری، دبیر سابق جبهه اصلاحات میگوید: مساله طراحی رای اعتراضی است؛ کاری که در انتخابات محلی مانند مجلس و خبرگان سختتر است. به گفته این فعال سیاسی این نوع از رای دادن در انتخابات محلی ممکن است فقط مشارکت را بالا ببرد و هیچ پیامی انتقال ندهد. صادق زیباکلام، استاد دانشگاه بر این باور است که پیشنهاد روحانی برای رای اعتراضی کاملاً بیمعناست و میگوید: این کار را کنیم که چه شود؟ که بعد بگویند ۶۰ درصد، ۷۰ درصد در انتخابات شرکت کردند!