پرستاران مشهدی در اعتراض به مطالبات صنفی خود ۳روز اعتراض کردند
گروه اجتماعی: پس از سالها گلایه از حقوق ناچیز، فشار کاری، کمبود نیرو و بیاعتنایی به مطالبات صنفی، پرستاران مشهد یکی از گستردهترین اعتراضات یک دهه اخیر را رقم زدند. این اعتراضات درست در زمانی اوج گرفت که در مجلس، طرح استیضاح چند وزیر از جمله وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با بیش از ۵۰ امضا دنبال میشود و انتقادها از سیاستهای مزدی دولت به اوج رسیده است. تجمع پرستاران در بیمارستانهای «قائم»، «امام رضا(ع)» و «اکبر» تصویری روشن از بحران معیشتی و فرسودگی کادر درمان ارائه کرد؛ تصویری که مدتهاست، نادیده گرفته شده است. اعتراضات از ۱۹ آبان آغاز شد و سه روز پیاپی ادامه یافت. پرستاران ابتدا در بیمارستانهای «قائم» و «امام رضا(ع)» تجمع کردند و در سومین روز به بیمارستان کودکان «اکبر» سپس مقابل ستاد مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مشهد راهپیمایی کردند. شعارهای معترضان مستقیماً به تبعیض، تأخیر در پرداختها و بیعدالتی مزدی اشاره داشت. «پرستار له میشود، جیب ستاد پر میشود»، «تعرفه حق ماست، پولش توی جیب شماست»، «پرستار نباشه سیستم از هم میپاشه» و «مسئول بیکفایت استعفا» از شعارهایی بود که بارها تکرار شد. بیانیههایی که پرستاران در این روزها منتشر کردند، خواستههای آنان را «ملی» توصیف میکرد: شفافسازی درباره پرداخت کارانهها، اجرای کامل قانون تعرفهگذاری خدمات پرستاری، عدالت پرداخت میان پزشکان و دیگر اعضای تیم درمان، پرداخت به موقع مطالبات، جذب فوری نیرو و درج فوقالعاده خاص با ضریب ۳ در فیش حقوقی. در این بیانیهها بارها تأکید شد که کمبود نیروی انسانی باعث افزایش حجم کار، خستگی شدید، اضافهکاریهای اجباری و کاهش کیفیت ارائه خدمات درمانی شده است.
ریشههای نارضایتی
طبق برآوردهای کارشناسی، میانگین دریافتی بسیاری از پرستاران حدود ۲۰ میلیون تومان است؛ در حالی که خط فقر نسبی در سال ۱۴۰۴ بیش از ۳۵ میلیون تومان اعلام شده است. این اختلاف فاحش باعث شده بسیاری از پرستاران با وجود شیفتهای ۱۲ تا ۱۸ ساعته مجبور شوند که شغل دوم داشته باشند. افزون بر این همین حقوق نیز غالباً با تأخیر چند ماهه پرداخت میشود. شدت فشارها به حدی بوده که طی یک سال اخیر بیش از ۳ هزار پرستار از کشور مهاجرت کردهاند.
طبق اعلام شورای عالی نظام پرستاری، کشور به ۱۶۵ هزار پرستار جدید نیاز دارد. نسبت پرستار به تخت بیمارستانی در ایران حدود ۰/۹ است در حالی که استاندارد جهانی دستکم سه پرستار برای هر تخت است. نتیجه این شکاف آن است که پرستاران در ایران بهطور متوسط به ۱۲ بیمار رسیدگی میکنند، عددی که چند برابر تحمل استاندارد است. همین وضعیت به گفته فعالان صنفی به کاهش کیفیت مراقبت و حتی افزایش مرگومیر بیماران منجر شده است.
تعرفهگذاری روی کاغذ و شکافهای مزدی
قانون «تعرفهگذاری خدمات پرستاری» که پس از سالها انتظار تصویب شده هنوز ناقص اجرا میشود. بخش زیادی از اقدامات پرستاران در سیستم ثبت به نام پزشکان ثبت میشود و سهم آنان از کارانهها ناچیز است. برخی گزارشها، اختلاف کارانه پزشک و پرستار را تا ۸۰ برابر ذکر کردهاند. قانون «ارتقای بهرهوری» نیز که هدف آن کاهش ساعات کار پرستاران بود به دلیل کمبود شدید نیرو عملاً بیاثر شده و بسیاری از پرستاران ماهانه بیش از ۱۵۰ ساعت اضافهکاری ناخواسته انجام میدهند
مسئولان دانشگاه علوم پزشکی مشهد در واکنش به اعتراضها اعلام کردند که پرداختها «نظم نسبی» دارد و در ۱۰ روز گذشته دو نوبت کارانه پرداخت شده است. آنها همچنین گفتند که میزان معوقات نسبت به گذشته، کاهش یافته و افزایش کارانهها بلافاصله در دانشگاه اعمال شده است. با این حال پرستاران این توضیحات را کافی ندانستند و معتقدند، فاصله میان وعدهها و واقعیت همچنان زیاد است. آنان تأکید دارند که افزایشهای ناچیز یا پرداختهای مقطعی نمیتواند، بحران معیشت و تبعیض مزدی را حل کند.
فراتر از مشهد
اعتراضات مشهد بخشی از اعتراضاتی است که طی امسال در شهرهای یاسوج، زنجان، بوشهر، اهواز، سنندج، شیراز و تهران نیز دیده شده است. در بسیاری از این استانها پرستاران از تأخیرهای طولانی در پرداخت، اختلاف شدید در کارانهها، اجرای ناقص قوانین و کمبود نیرو گلایه داشتهاند .اگر دولت برنامهای ساختاری برای حفظ و جذب نیرو تدوین نکند، کیفیت خدمات درمانی در بیمارستانهای دولتی آسیب جدی خواهد دید و مهاجرت پرستاران، روندی شتابان به خود خواهد گرفت.اعتراضات پرستاران بازتاب سیاسی نیز پیدا کرد. حزب کارگزاران سازندگی خراسان رضوی با انتشار بیانیهای اعلام کرد که «از سال گذشته تاکنون نهتنها گامی در جهت حل مشکلات کادر درمان برداشته نشده بلکه فعالان صنفی تحت فشار قرار گرفتهاند». این حزب ضمن حمایت از مطالبات مشروع پرستاران خواستار پاسخگویی مدیریت بهداشت و درمان استان و رسیدگی فوری به نارضایتیهای ایجاد شده، شد.
اعتراضات پرستاران مشهد را باید جدی گرفت؛ ترکیب حقوق ناکافی، تأخیر در پرداختها، تبعیض مزدی، کمبود شدید نیرو، مهاجرت گسترده و اجرای ناقص قوانین، مجموعهای از بحرانهای مزمن ایجاد کرده که دیگر با مُسکنهای مقطعی درمان نمیشود. آنچه از مشهد شنیده شد نه فقط فریاد یک گروه شغلی بلکه پژواکی از فرسودگی ساختار سلامت و نارضایتی اجتماعی است.

