هدا احمدی، گروه سیاسی
با پایان رایگیری، ترکیب دو مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری مشخص خواهد شد انتخابات امسال زیر فشار توأمان مخالفان جمهوری اسلامی که بر طبل تحریم میکوبیدند و نیز اختلافات سیاسی دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا برگزار شد نتایج این انتخابات چه خواهد بود و جریانهای سیاسی پس از این چه آرایشی خواهند داشت؟
روز موعود فرار رسید و یازدهم اسفند ماه ۱۴۰۲ تمام کسانی که قصد رای دادن به لیست یا فرد دلخواهشان را داشتند پای صندوقهای رای رفتند. روز گذشته حسینیه جماران، حسینیه ارشاد، مسجد لرزاده، ستاد انتخابات وزارت کشور و… نیز میزبان سیاسیونی بودند که برای رای دادن در انتخابات مجلس دوازدهم و خبرگان ششم پای صندوقهای رای رفتند. این درحالی است که اختلافات حزبهای مختلف کشور برای تصاحب کرسیهای مجلس در چند ماه اخیر به اوج خودش رسیده بود و این موضوع در جناحهای مختلف اصولگرا به وضوح دیده میشد. تا جایی که ائتلافهایی تعجببرانگیر صورت گرفت و رقابت سنگین مدعیان انقلابیگری با خودشان در انتخابات ۱۴۰۲ با ارائه لیستهای متنوع، خود را برای پیروزی نهایی آماده کردهاند اما این امر چندان برای اصلاحطلبان صدق نمیکند. آنها شاید در سالهای متمادی برگزاری انتخابات تا این حد دستوپایشان بسته نبود. هرچند اصلاحطلبان باز هم از کوچکترین روزنههای باقیمانده در جامعه استفاده کردند و پای صندوقهای رای آمدند. حال سوالی که امروز که فردای انتخابات است، پیش میآید این است که آیا لیستهای معرفی شده از سمت جناحهای مختلف رای خواهند آورد؟ اگر جواب مثبت باشد و فرض را بر این بگذاریم که رای بیاورند، پیروزی با کدامیک از آنهاست؟ و چه لیست یا افرادی شانس بیشتری دارند. کاندیداهای انتخابات مجلس با حضور در فهرستهای انتخاباتی مختلف در برابر یکدیگر صفآرایی کردهاند اما تعدد فهرستهای انتخاباتی به ویژه در اردوگاه اصولگرایان باعث شده که رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی (شانا) نیز زبان به اعتراض بگشاید، اعتراضی که البته با واکنشهایی همراه شد. رحمتالله بیگدلی، فعال رسانهای اصلاحطلب در این خصوص نوشت: «مشکل مخالف دولت نبودن کاندیداها را که شورای نگهبان برای شما حل کرده است! آن دعوای شما خانوادگی و بر سر منافع شخصی بیشتر است! جناب حدادعادل». این سخنان در واکنش به حرفهای غلامعلی حدادعادل درباره تعدد فهرستهای انتخاباتی ویژه مجلس بود که گفت: «همیشه در کنار چنار بلند، چند پاجوش هم متعدد زده میشود؛ امری طبیعی است. همیشه اسامی ۲۴ ساعته خلق میشود و ۴۸ ساعت بعد از انتخابات هم فراموش میشود».
اما این متلکها پایان نداشت و حمید رسایی، چهره سرشناس جبهه پایداری که پس از کنار گذاشته شدن از این جبهه، شریان را متولد کرد نیز در پاسخ به حداد نوشت: «رئیس فرهنگستان ادب! انتخابات این دوره مجلس، انقلاب پاجوشها علیه چنارهای بیمیوه است. در انتخابات دور قبل هم اگر موفق بودید، چون توانستید خواب جعلی یک نفر را به عنوان پیام رهبر انقلاب بر وجوب وحدت به دیگران تحمیل کنید. این بار راه را بر شما بستند…».
اصولگرایانی که ۴ سال پیش به ترکیب مشابهی رای داد، بسیار امیدوار است که مجلس جدید بتواند کارنامه موفقی به نام اصولگرایان ثبت کند. با این حال، یکی از پرحاشیهترین و ضعیفترین مجالس بعد از انقلاب شکل گرفت که بستری بود برای دعواهای درونجناحی تیم قالیباف و طیف پایداری. بیراه نگفتهایم که اگر بگویم این دو گروه در چهار سال گذشته، تمام پتانسیلشان را صرف حمله و افشاگری علیه یکدیگر کردند که البته سهم پایداری و دولتیها از همه بیشتر بود.
رای دادن و تا اعلام نتایج نهایی انتخابات از طرفی و آرایش مجلس پس از این روزهای مهم از طرف دیگر شاید حائز اهمیتترین موضوع باشد. اینکه پایداریها فعلاً با قالیباف صلح برقرار کردند هنوز معلوم نمیکند که چه برنامهای با دشمن دیرینه خود دارند اما باز هم این سوال ممکن است کنج ذهن افکار عمومی باشد که آیا باز هم رئیس بعدی پارلمان محمدباقر قالیباف خواهد بود یا دشمنان نمایشی او که گویا به ظاهر ائتلاف کردهاند، اجازه ماندن قالیباف را بر مسند قدرت قوه قضائیه خواهند داد یا خیر؟ در چه شرایطی رئیس میشود و در چه شرایطی دیگر نمیتواند رئیس باشد؟
در این راستا، محمد مهاجری، فعال اصولگرا به سازندگی میگوید که مشارکت بالا احتمال رایآوری اصولگرایان میانهرو را افزایش میدهد اما اگر کمتر از ۳۰ باشد، تندروها رای خواهند آورد.
به گفته مهاجری اگر بخواهیم گمانهزنی کنیم که آقای قالیباف به مجلس دوازدهم ورود پیدا کند باید به این نکته توجه کنیم که آقای محصولی و آقای قالیباف هر دو کاسب هستند بنابراین اینگونه افراد ادبیات یکدیگر را بلدند و میدانند که کجا باید تفاهم کنند. اینها در نهایت بر منافع مشترک سیاسیشان متمرکز میشوند تا پیروز شوند. به همین دلیل با وجود اختلاف شدید بین جبهه پایداری و آقای قالیباف رضایت دادند که در لیست قالیباف بمانند. هرچند که دیگر موضع آقای قالیباف، موضعی قوی مانند گذشته نیست.
این فعال اصولگرا درخصوص احتمال ریاست دوباره قالیباف بر قوه مقننه میگوید: «کرسی ریاست مجلس برای آقای قالیباف بهانهای است برای اینکه رئیسجمهور شود. ایشان در واقع از دست دادن کرسی ریاست برایش از دست دادن تمام آرزوهایش است. زیرا ایشان اگر رئیس مجلس نشود هیچ فرقی با یک سردار بازنشسته نمیکند. بنابراین ایشان روابط خاص بیرون از مجلس خودشان را دارد و احتمال ریاستش بر قوه مجریه بالاست.
هرچند در انتخابات دور دوازدهم مجلس کاملاً مشخص است که اصلاحطلبان محصور شدند اما به هر حال حتی در این تنگنا نیز میانهروها یکدیگر را پیدا کردند. مسعود پزشکیان، علی مطهری و محمدباقر نوبخت ازجمله کسانی هستند که از یکدیگر و به پشتوانه احزاب سیاسی حمایت کردند. پزشکیان از تبریز، مطهری با ارائه لیست صدای ملت از تهران و محمدباقر نوبخت از رشت کاندیدا شدند و حال باید منتظر ماند که آیا آنها در سطح کشور رای میآورند یا خیر؟ و اگر رای بیاورند، وضعیت میانهروها چه خواهد شد؟
جوادیحصار، سخنگوی حزب اعتماد ملی به سازندگی گفت: «لیستی که میانهروها مخصوصاً در تهران ارائه دادند صددرصدی نخواهد بود زیرا ممکن است از لیست ارائه شده در تهران به شرط تشتت در آرای لیست دیگر اصولگرا نهایتاً ۷ درصد رای بیاورند. احتمال این هم در شهرستانها با مشارکت بالا البته برخی از چهرههای میانه رای بیاورند یا به دور دوم برسند، بالاتر است. بنابراین تا عصر امروز باید منتظر باشیم تا وزارت کشور نتایج نهایی را اعلام کند».
او میگوید که اگر میانهروها رای نهایی را نیاورند، نشان میدهد دوستانی که میگفتند در انتخابات شرکت نمیکنیمف پیشبینی درستی انجام دادند. آن وقت آنها دو نتیجه میگیرند. نخست اینکه گمانهزنی درستی داشتند، زیرا میگفتند که شرکتکنندگان و مردم اصلاً به ما رای نمیدهند اما اگر مشارکت زیاد بود، معلوم میشد که پیشبینی این دوستان بهخصوص در حوزه احزاب اشتباه بوده است. یعنی اگر آنها محکمتر به انتخابات ورود کرده و کاندیداهای مهمتری را مطرح میکردند، احتمال اینکه بخشی از کاندیداهای آنان رای آورده و وارد مجلس شوند، بیشتر بود. اگر میانهروها رای بیاورند، مخالفان مشارکت در انتخابات و احزاب باید به این موضوع فکر کنند که تاکنون کجا را اشتباه کردهاند.
سخن آخر
حداقل در چند ماه اخیر، مردم به وضوح دیدند که در راستای رهنمودهای رهبری، این اصلاحطلبان و میانهروها بودند که با کمترین امکانات سیاسی، بیشترین فعالیت را برای مشارکت حداکثری مردم کردند. درحالی که ردصلاحیتهای پیدرپی نشان تمایل جناح مقابل بر حداقل مشارکت داشت، زیرا ثابت شده که هر چقدر مشارکت جامعه کمتر باشد، شانس پیروزی آنها بیشتر است.
در عین حال به نظر میرسد، ائتلاف دو گروه سیاسی که ۴ سال با هم جنگیدهاند؛ نه تنها به همافزایی منجر نخواهد شد بلکه میتواند با سرخوردگی ایجاد شده به ریزش آرا نیز بینجامد کمااینکه یکی از رسانههای اصلی جریان پایداری بعد از ائتلاف، تلویحاً اعلام کرد که هر چند ما ائتلاف کردهایم ولی شما به آنها رای ندهید! به گزارش عصر ایران، حسین نقویحسینی از نیروهای اصولگرا کل این ماجرا را به درستی چنین خلاصه کرده است: «لیست مشترکی که اخیراً داده شد تمام ساختههای ذهنی ما را فرو ریخت».