بورس تهران بدونشک یک نمونه خاص برای بررسیهای روانشناسانه است. بازار افسردهای که خبرهای خوب حالش را تغییر نمیدهد اما خبرهای بد حالش را به شدت دگرگون میکند، طوری که دیگر امکان بازگشت ندارد. مثل تیمی که گل اول را میخورد اما آنقدر خسته و ناتوان است که قدرت کامبک ندارد و حتی نمیتواند، نتیجه را مساوی کند.
در چنین شرایطی دیروز شاخص اصلی بورس تهران دوباره منفی شد و همان مسیری را رفت که از یک هفته پیش در پیش گرفته است. تپیکس از دوشنبه هفته گذشته توان رشد ندارد و فضا به قدری منفی است که در همین مدتزمان کوتاه بیش از ۲ هزار و ۶۰۰ میلیارد تومان نقدینگی از بازار خارج شده است.
تپیکس در پایان معاملات روز دوشنبه ۶ هزار و ۶۶۴ واحد افت کرد به ۲ میلیون و ۱۴۶ هزار و ۵۴۸ واحد رسید. شاخص کل هموزن نیز با ۴ هزار و ۵۳۰ واحد کاهش در محدوده ۷۳۹ هزار و ۷۷۲ واحد قرار گرفت.
در جریان معاملات روز گذشته بورس تهران، شاخص کل افت ۳۱/۰ درصدی را ثبت کرد و نهایتاً در سطح ۲ میلیون و ۱۴۶ هزار واحدی کار خود را به اتمام رساند. نماگر هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان کلیه نمادهای معاملاتی است و چهره بازار را به نحو مطلوبتری نمایش میدهد افت ۶۱/۰ درصدی داشت. در فرابورس نیز شاخص کل این بازار ۵۷/۰ از ارتفاع خود را از دست داد. ارزش معاملات خرد بازار سهام که شامل سهام و حق تقدم میشود، رقم ۴ هزار و ۵۴۴ میلیارد تومان را ثبت کرد. همچنین در روز گذشته ۴۷۵ میلیارد تومان از گردونه معاملات سهام خارج شد.
در همین حال، دلار با نگاه دقیقی که به تحولات منطقه دارد، در آمادهباش کامل به سر میبرد تا با کوچکترین تحولی آماده جست و خیز باشد. به این ترتیب برای ششمین روز متوالی و در حالیکه قیمت دلار تقریبا بدون تغییر بود، افت شاخص بورس تهران ادامه پیدا کرد. گزارشها از بازارهای غیررسمی ارز در تهران نشان میدهد که دلار دیروز حدود ۵۳ هزار و ۸۰۰ تومان مبادله شده است. این در حالی است که برخلاف روند دلار، قیمت دیگر ارزهای شاخص بازار نظیر یورو و پوند افزایشی بود. یورو در مبادلات عصرانه بازار تهران با حدود ۴۰۰ تومان رشد نسبت به نرخ روز پیشین در رقم ۵۸ هزار و ۹۰۰ تومان معامله شد. پوند نیز با رشد قیمتی ۵۰۰ تومانی در رقم ۶۸ هزار و ۸۰۰ تومان به فروش رسید.
در بازار سهام چه میگذرد؟
بورس تهران در حالی مجددا به روند کاهشی خود بازگشته که پیش از این، اوضاع و احوالش به این بدی نبود. اگرچه حجم مبادلات رشد زیادی نداشت اما دستکم روند نزولی بازار متوقف شده بود. با این توصیف میتوانیم بگوییم، وضعیت بورس در حال بهبود بود و معاملات رو به افزایش که ناگهان ابلاغیه جدیدی ظهور کرد که دوباره بازار را به هم ریخت. این ابلاغیه جدید که مربوط به پالایشگاهیها بود، آب سردی بود بر تن بازار افسرده و نشان داد بیاعتمادی فعالان بازار به دولت، بیدلیل نیست.
به هر حال بورس تهران در شرایطی در حال سپری کردن دومین ماه زمستان است که شرایط کلی بازار همچنین پیشبینی بورس تحت تاثیر ریسکهای سیاسی در منطقه است. از نظر تکنیکال شاخص کل بورس تهران، واکنشهای مثبتی در محدودههای حمایتی از خود نشان داده بود و میتوانست با توجه به انتشار خوب گزارشهای ۹ ماهه شرکتها طی هفته جاری و وضعیت سودآوری شرکتهای موجود در بازار، روند خوبی را در پیش بگیرد اما بازار طی روزهای اخیر تحت تاثیر چند عامل از جمله نحوه قیمتگذاری نرخ خوراک و فرآوردههای نفتی و گازی و تنشهای منطقهای، عرضه زیاد در گروههای خودرویی با افت مواجه شد. تغییر مرجع قیمتگذاری بنزین از فوب سنگاپور به فوب خلیج فارس یکی ازعوامل واکنش منفی بورس تهران بود زیرا نرخ خلیج فارس به طور میانگین حدود سه یا چهار دلار کمتر از نرخ سنگاپور است که این تصمیم به ریزش گروههای پالایشی در کوتاهمدت منجر شد. از آنجا که بازار سرمایه به تحولات سیاسی داخلی و بینالمللی واکنش منفی بیشتری از خود نشان میدهد در تنشهای منطقهای که طی این مدت در خاورمیانه اتفاق افتاد، واکنش خوبی نشان نداد و با افزایش عرضه از سوی سهامداران مواجه شد. همچنین شایعه ممانعت از عرضه ۱۲۰ هزار خودرو به قیمت حاشیه بازار نیز از دیگر عوامل کاهش قیمت نمادهای گروه خودرویی به عنوان شاخصسازان اصلی بود که به ریزش بیشتر بازار سرمایه کمک کرد.
این تحلیلگر بورسی عنوان کرد: به نظر میرسد بازار سرمایه در کوتاهمدت و میانمدت تحت تاثیر وضعیت جدید قیمت دلار باشد. دلاری که در بهترین حالت تا پایان سال فکر نکنم بتواند کانال کمتر از ۵۲ هزار تومانی را به خود ببیند. اکثریت کارشناسان بر این معتقدند که روند کنونی بازار سرمایه جزو ذات بورس است و در نهایت نیز بازدهی بازار سرمایه بیشتر از تورم خواهد بود.
البته اعلام خبر حمایت ویژه دولت و مجلس از بازار سرمایه در لایحه بودجه ۱۴۰۳ از محرکهای مثبت بورس است که میتواند به بازگشت اعتماد سهامداران و افزایش جذابیت این بازار و در نهایت به رشد بازار سرمایه کمک کند. البته سازمان بورس نیز برنامههای خوبی در راستای رضایتمندی سهامداران از جمله عملیاتی کردن ناشر پذیرهنویسی الکترونیکی حق تقدم برای صاحبان سهام خود از طریق درگاه یکپارچه ذینفعان بازار سرمایه انجام داده است اما هرچه در بازار سرمایه ابزارهای مالی متنوعتر و متناسب با سلیقه مخاطب از لحاظ ریسکپذیری و یا ریسکگریزی و توقع آنها از سودآوری باشد به طور حتم به بازار سرمایه و درنهایت به اقتصاد کشور کمک بیشتری خواهد کرد. در مجموع به نظر میرسد با توجه به اتفاقات رخ داده، رشد بازار سرمایه تا پایان سال چندان بالا نباشد و بازار روند متعادل و درنهایت رشد متوسط ۱۰ درصدی را در پیش بگیرد. اما پیشبینی میشود که با شروع سال جدید و افزایش نرخ دلار، بازار تحت تاثیر قیمت دلار رشد خوبی داشته باشد.
رابطه دلار و سهام
معمولا اینگونه است که وقتی قیمت دلار بالا میرود، قیمت سهام نیز خود را با دلار جدید تعدیل میکند اما در روزهای گذشته چنین اتفاقی رخ نداده و میان دلار و سهام واگرایی شاهد بودهایم. در حال حاضر دلار در نیمه دوم کانال ۵۳ هزار تومان و نیمه نخست کانال ۵۴ هزار تومان نوسان دارد و بیتوجهی بازار سهام به چنین تغییراتی برای برخی عجیب به نظر میرسد. برخی این واگرایی را نتیجه بیاعتمادی به سیاستهای دولت میدانند و برخی معتقدند اگر حرکت دلار در مسیر صعودی ادامهدار باشد، این بیتوجهی از سوی سهامداران و خریداران بالقوه دیگر ادامهدار نخواهد بود. سال گذشته نیز پس از افزایش قیمت دلار در بازار آزاد در نیمه دوم سال، بازار سهام تا اوایل اسفند ماه به این موضوع واکنش خاصی نشان نداده بود و اکثر تحلیلگران بازار به این نکته تاکید داشتند که بازار سهام نسبت به قیمت ارز و تورم عمومی جامعه دچار نوعی جاماندگی شده است و مطمئنا رشد بورس در ادامه مسیر از بازار ارز و بازار طلا و سکه بیشتر خواهد بود. همین موضوع نیز رنگ واقعیت به خود گرفت و از اوایل اسفند سال گذشته تا میانههای اردیبهشت ماه سال جاری، بازار رشد فوقالعادهای را تجربه کرد که نهایتا در اواسط اردیبهشت این رشد با شوکی که در آن مقطع به بازار وارد شد به ایستگاه پایانی رسید و پس از آن بازار گرفتار رکود معاملاتی شد. (دنیای اقتصاد)
دلیل رشد دلار در روزهای اخیر به ریسکهای سیستماتیک و سیاسی که در حوالی کشور پرسه میزد، برمیگردد. اما در برخی مواقع شعله انتظارات تورمی به گونهای در اذهان نفوذ و رسوخ پیدا میکند که اکثر خانوارها، نگاهی به اسم و رسم بازار ندارند و فقط سعی در تملک داراییهای مختلف میکنند تا ارزش سرمایه خود را از گزند تورم حفظ کنند. موضوعی که در میان صاحبان سرمایه در مقطع کنونی به چشم نمیخورد. ریشههای این موضوع را میتوان در ارتباط تاریخی روابط سیاسی کشور و متغیرهای کلان اقتصادی جستوجو کرد. از اواخر سال گذشته اخباری در حوزه سیاست خارجی کشور مخابره شد که موجب تغییر جهت افکار منفی و بدبینانه به ذهنیتهای مثبت و خوشبینانه در فضای اقتصادی کشور شد. از سرگیری روابط با برخی همسایگان از جمله عربستان، موفقیتهایی که در زمینه دیپلماسی خارجی به دست آمد (مثل آزادسازی داراییهای مسدود شده ایران در کرهجنوبی در قبال تبادل زندانیان) موجبات تغییر جهت انتظارات در بازارها و فضای اقتصاد کلان کشور را فراهم کرد. بهعلاوه در عرصه اقتصادی کشور نیز فعل و انفعالاتی حادث شده که سبب شد، انتظارات منفی در برهه کنونی از اقتصاد کشور گریزان شود. (دنیای اقتصاد)
در کنار این موضوعات بانک مرکزی نیز توانسته از طریق سیاست کنترل ترازنامهای، رشد نقدینگی را به محدودههای میانگین تاریخی برساند و از این ناحیه نیز اقتصاد کلان کشور، سیگنالهای مثبتی را دریافت کند. مجموعه این عوامل در حوزه روابط خارجی سیاسی و اقتصادی سبب شده که بازار ارز در مقطع کنونی (به جز نوسانات اخیر که به دلیل ریسکهای سیاسی به وقوع پیوست) یکی از آرامترین دورههای خود در سنوات اخیر را تجربه کند و همراستا با این موضوع، سایر بازارهای دارایی داخلی نیز از ثبات و سکون نسبی برخوردار باشند که در این اثنا بورس نیز از ترکش این رکود حاکم شده بر بازارهای دارایی مصون نمانده است.