خرید پلاسما از مردم نیازمند، به کسبوکاری پرسود در ایران تبدیل شده است

«هم کار خیر، هم درآمدی کوچک؛ فقط با یک ساعت زمان در هفته میتوانید در هر نوبت بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان کسب کنید.» این پیام، دعوتی است که این روزها روی دیوارهای برخی خیابانهای شهر نصب شده است. گزارشها حاکی از افزایش فعالیت مراکز جمعآوری پلاسما در نقاط مختلف کشور است. در برخی از این مراکز، افراد برای فروش پلاسمای خود مراجعه میکنند و در ازای هر نوبت اهدای پلاسما مبلغی بین ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان دریافت میکنند. اگرچه این مبلغ قابل توجه نیست و بیشتر شبیه پول توجیبی بهنظر میرسد اما همین مبلغ ناچیز، کافی است تا برخی افراد بهویژه جوانان و ساکنان مناطق کمبرخوردار را ترغیب کند، هفتهای دو بار به این مراکز مراجعه کنند؛ موضوعی که با تکذیب انجمن تامینکنندگان پلاسما مواجه شد و آنها میگویند، مراکز قانونی اجازه دریافت پلاسما را خارج از قاعده و بیش از توان جسمی مراجعهکنندگان نمیدهند و احتمالا مراکز زیرزمینی بدون مجوز، مبادرت به این کار میکنند.
بازار پلاسمافروشی در ایران از حدود یک دهه پیش با ورود بخش خصوصی به جمعآوری پلاسما آغاز شد. در سال ۱۳۸۷ مرکز اهدای پلاسمای کشور تاسیس شد و پس از تجهیز در بهمن ۱۳۸۸ بهگونهای رسمی افتتاح شد. در همان سالها، برخی مراکز خصوصی با مجوز از وزارت بهداشت، جمعآوری پلاسما را آغاز کردند که بهتدریج به تجارتی پرسود تبدیل شد.
پلاسما بخشی از مایع زردرنگ خون است که حاوی پروتئینهای مهمی همچون آلبومین و پادتنهای مختلف است. داروهای مشتق از پلاسما برای بیماران هموفیلی، نقص ایمنی و بسیاری از بیماریهای دیگر ضروریاند؛ این داروها گرانقیمت هستند و در عین حال، جان هزاران بیمار را نجات میدهند. بنابراین توسعه صنعت پلاسما میتواند در صرفهجویی ارزی و پوشش بخشی از نیازهای درمانی کشور موثر باشد. بهگفته رئیس انجمن تامینکنندگان پلاسما، ارزش بازار جهانی فرآوردههای پلاسمایی آنقدر بالاست که ۷۰ درصد پلاسما مورد نیاز دنیا توسط آمریکا تولید میشود و ارزش هر لیتر پلاسما در بازار جهانی حدود ۱۰۰ دلار است (حدود ۲۰۰ دلار با احتساب فرآوری). این ارقام نشان میدهد که هم تولید داروهای پلاسمایی از صادرات نفتی بهصرفهتر است و هم از منظر مقاومت ملی (پدافند غیرعامل) اهمیت دارد. همچنین مسئولان سازمان غذا و دارو تاکید کردهاند که افزایش مراکز اخذ پلاسما در بخش خصوصی به خودکفایی دارویی کمک میکند و سلامت اهداکنندگان بهطور کامل پایش میشود.
در دوران کرونا نیز کشورهایی که پلاسمای صنعتی داشتند از فروش آن حتی با قیمت بالاتر از فروش به دیگران خودداری کردند تا اولویت با مردم خودشان باشد. به این ترتیب، میتوان نتیجه گرفت که توسعه صنعت پلاسما در ایران میتواند ضمن تامین داروهای حیاتی از خروج ارز جلوگیری کند و بخشی از نیاز وارداتی کشور را کاهش دهد.
با این حال، پلاسمافروشی در ایران، نقطه تقاطع فرصتهای دارویی پرسود و چالشهای عمیق اجتماعی و اخلاقی است؛ جایی که جان هزاران بیمار نیازمند به داروهای پلاسمایی با پول اهداکنندگان گره خورده است و همزمان سایه نگرانیها درباره سلامت اهداکنندگان، شفافیت مالی و آسیب به فرهنگ اهدای داوطلبانه سنگینی میکند. در حالی که این صنعت میتواند کلیدی برای خودکفایی دارویی و کاهش وابستگی ارزی باشد اما فقدان نظارت دقیق و رقابت میان مدلهای تجاری، ایران را در معرض مخاطراتی قرار داده است که فراتر از پزشکی به هویت انسانی و عدالت اجتماعی مربوط میشود.
چالشهای بهداشتی و اخلاقی پلاسما فروشی
روند پلاسمافروشی (پرداخت پول به اهداکنندگان) نگرانیهای جدی بهداشتی و اخلاقی بههمراه دارد؛ نخست اینکه برخی مراکز خصوصی بدون نظارت کافی، با فاصله زمانی کوتاهتری از اندازه مجاز، از افراد پلاسمای خون میگیرند. مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران هشدار داده است در حالی که پزشکان یک نوبت اهدای پلاسما در هفته را ایمن میدانند، بعضی مراکز خصوصی بدون نظارت تا دو نوبت در هفته پلاسما جمع میکنند. این فرآیند مکرر میتواند به کاهش پروتئینهای بدن و ضعف سیستم ایمنی منجر شود؛ بهگفته مدیرعامل سازمان انتقال خون، خونفروشی (و بهتعبیری پلاسمافروشی) «در درازمدت باعث کاهش پروتئین و از دست دادن سیستم ایمنی بدن افراد میشود و استثمار طبقه فقیر» به شمار میآید. تحقیقات نشان میدهد اهدای مکرر پلاسما، هرچند با رعایت حداقلهای پزشکی، میتواند عوارض کوتاهمدت نظیر خستگی و تهوع داشته و در طولانیمدت سلامت اهداکنندگان را تحتتاثیر قرار دهد.
دوم اینکه، انگیزه مالی ممکن است صداقت اهداکنندگان را در اعلام وضعیت پزشکی خود خدشهدار کند. «مصطفی جمالی» (مدیرعامل سازمان انتقال خون) با انتقاد از «پلاسمافروشی» گفته است: «زمانی که در ازای دریافت پول پلاسما داده میشود، انگیزه مالی میتواند، باعث شود افراد اطلاعات پزشکی خود را بهدرستی اعلام نکنند؛ موضوعی که جان بیماران دریافتکننده داروهای پلاسمایی را تهدید میکند». بهعبارتی دیگر، اهداکنندگان گرسنه و نیازمند ممکن است مسمومیتهای خود یا سابقه بیماریهای مسری را پنهان کنند و این مساله سلامت بیماران را بهمخاطره اندازد. از منظر اخلاقی نیز فروش اجزای بدن انسان مورد انتقاد است: رئیس سازمان انتقال خون تاکید کرده است که اجزای بدن انسان «بهدلیل کرامت انسانی قابل معامله نیست» و نباید به اجزای بدن انسان «اجازه معامله داده شود».
آثار اجتماعی؛ اهدای داوطلبانه و شفافیت مالی
پلاسمافروشی به اهدای داوطلبانه موجود نیز آسیب میزند. تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که پرداخت پول به اهداکنندگان پلاسما از انگیزه جوانان برای اهدای خون داوطلبانه میکاهد. بهگفته یک داروساز ایرانی، «تجربه آمریکا ثابت کرده است که به دلیل گسترش پلاسمای پولی، رغبت جوانان به اهدای داوطلبانه خون به شدت کاهش یافته است». در ایران نیز در شبکههای اجتماعی، هشتگ «# پلاسمافروشی» داغ شده و نگرانیها درباره افت مشارکت داوطلبانه مطرح شده است. روزبهروز افرادی دیده میشوند که بهجای هدف خیرخواهانه، برای کسب درآمد ناچیز به مراکز پلاسما میروند. مطالعات نشان میدهد در آمریکا، بعضی افراد هفتهای دو بار پلاسما اهدا میکنند نه از سر نوعدوستی بلکه برای رفع نیازهای مالی روزمره. مسئولان ایرانی هشدار دادهاند که این روند میتواند فرهنگ نوعدوستی و حس همبستگی اجتماعی را درازمدت از بین ببرد.
از سوی دیگر، نحوه شفافیت در تراکنشها و رگولاتوری صنعت پلاسما در ایران مورد سوال است. خواسته سندیکای هموفیلی ایران، «شفافسازی حجم جمعآوری پلاسما و حجم داروهای ساختهشده از آن» از سوی نهادهای ذیربط است. عدم ثبت دقیق پلاسمای اهدایی و صادرات آن، ابهامات فراوانی ایجاد کرده است. از یکسو، گزارشها حکایت از ادامه «صادرات پنهان» پلاسمای خون دارد که در ظاهر از طریق بخش خصوصی با نظارتی اندک انجام میشود؛ از سوی دیگر، کارشناسان هشدار دادهاند که وزارت بهداشت «باید اطلاعات دقیقی از میزان صادرات پلاسما در اختیار داشته باشد» زیرا فقدان نظارت کافی بر این تجارت «تبعات سنگینی» دارد. برای رفع این فقدانها، سازمان غذا و دارو سامانه جامع شناسنامهگذاری پلاسما را راهاندازی کرده است؛ رئیس اداره خون این سازمان میگوید «راهاندازی این سیستم باعث ایجاد بستر شفافیت میشود و به حاکمیت و سیستمهای نظارتی کمک میکند، حوزه پلاسما را رصد کنند». این سامانه مشخص میکند چه مقدار پلاسما جمعآوری شده، چه میزان به پالایشگرهای خارجی ارسال شده است و چه سهمی در داخل میماند. افزون بر این، سخنان رئیس اسبق سازمان غذا و دارو یادآور میشود که رگولاتوری فرآوردههای پلاسمایی نباید در اختیار سازمان انتقال خون باشد و «تضاد منافع» ایجاد کند؛ بلکه نظارت قوی و مستقل غذا و دارو بر این صنعت لازم است.
پاسخ انجمن به انتقادات
با این حال در نشست خبری صنعت پلاسما که دیروز (دوشنبه) در محل اتاق بازرگانی تهران با حضور اعضای هیاترئیسه انجمن تامینکنندگان پلاسما و داروهای پلاسمایی تشکیل شد، «نریمان صدری» رئیس انجمن و دیگر حاضران به برخی از انتقادات پاسخ دادند. بهگفته او؛ «تاکنون هیچ قطره پلاسمایی از مراکز قانونی فروخته نشده؛ درآمد صنعت از فروش داروی تولید شده از پلاسماست، نه فروش مستقیم پلاسما. تاکید میکنم ما با نیت خیریه نیامدهایم؛ صنعت هستیم و باید درآمد داشته باشیم».
او در واکنش به تبلیغاتی درباره پلاسمافروشی اعلام کرد که؛ «ما نمیگوییم صنعت بدون خطاست اما مسئول برخورد، نهاد ناظر است. اگر مراکزی هستند که خارج از این پروتکلها عمل میکنند باید شناسایی و بسته شوند». او تاکید کرد که «ما بارها گفتهایم که اگر کسی خلافی در زمینه فروش پلاسما یا پرداخت غیرقانونی یا فراتر از استاندارد انجام داده است، لطفاً این اقدامات گزارش شود. چون اگر واقعاً اتفاق افتادهاند، یا نرمافزار دور زده شده یا اصلا در مراکز رسمی انجام نشده است باید با آن برخورد شود».
مطابق با اظهارات اعضای این انجمن «اگر یک نوجوان اهدا کرده یا از او پلاسما گرفتهاند، لطفاً گزارش بدهید؛ چون نرمافزار رگولاتوری اصلاً اجازه نمیدهد زیر ۱۸ سال کسی وارد سیستم شود. اگر این اتفاق افتاده، یا خارج از صنعت قانونی بوده یا به مراکز غیرمجاز و زیرپلهای مربوط میشود». او تاکید کرد که؛ «در صنعت قانونی پلاسما، اهدا بین ۱۸ تا ۶۰ سال با کد ملی و تحت نرمافزار سازمان غذا و دارو انجام میشود. نرمافزار طوری طراحی شده که برای مثال، اگر شما هفتهای یک بار اهدا کنید، در هفته سیوششم، دیگر اجازه ادامه ندارید. بنابراین ادعاهای مراجعه خارج از پروتکل باید مستند باشند». صدری همچنین از فقدان همراهی دولت نیز با این صنعت انتقاد کرد و گفت: «اگر اختلافنظری میان دستگاههای مختلف وجود دارد، ابتدا این موضوعات درونسازمانی حلوفصل شود و بعد آییننامههای هماهنگ به بخش خصوصی ارائه شود. ما امروز به چیزی شبیه «شورای گفتوگوی دولت با دولت» نیاز داریم؛ نهفقط دولت با بخش خصوصی».
سیاستهای کشورهای پیشرو در حوزه پلاسما
سیاستهای جهانی در مورد پرداخت به اهداکنندگان پلاسما متفاوت است. در ایالات متحده، دولت اجازه میدهد، شرکتهای خصوصی به اهداکنندگان پلاسما پول پرداخت کنند تا ذخایر کافی تامین شود. بر اساس گزارشها، اهداکنندگان آمریکایی به طور متوسط ۳۰ تا ۷۰ دلار (یا حتی ۸۵-۸۰ دلار با احتساب پاداشها) بابت هر بار اهدای پلاسما دریافت میکنند. افراد متمایل میتوانند هفتهای دو بار پلاسمای خود را اهدا کرده و ماهیانه تا حدود ۱۰۰۰ دلار درآمد کسب کنند. در نتیجه آمریکا امروز بهطور تقریبی ۷۰ درصد پلاسماهای جهان را تامین میکند. در آلمان و اتریش (و نیز مجارستان و جمهوری چک) مدل نصفه داوطلبانه با پرداخت مبلغ ثابت اجرا میشود. برای نمونه در اتریش، به اهداکنندگان پلاسما بهطور متوسط ۳۰ یورو (حدود ۱۵۰ هزار تومان) پرداخت میشود و اهداکننده میتواند، سالانه تا حدود ۵۰ نوبت پلاسمای خود را اهدا کند. آلمان نیز همچون اتریش به اهداکنندگان پاداش نقدی میدهد (معمولا حدود ۱۷-۳۰ یورو برای هر نوبت). این کشورها اذعان دارند که پرداخت انگیزهای برای مشارکت در اهداست ولی تلاش میکنند با رعایت استانداردهای سختگیرانه، کیفیت و سلامت اهدا را تضمین کنند. در این مناطق، رگولاتوری محصولات پلاسمایی بیشتر در دست نهادهای عمومی (سازمان غذا و دارو) است تا منافع خصوصی بر آن سایه نیفکند.
در مقابل، فرانسه، انگلستان و کانادا رویکرد اهدای کامل داوطلبانه را حفظ کردهاند؛ در این کشورها، پرداخت نقدی قانونی نیست و فقط ممکن است تسهیلاتی همانند معافیت از کار یا هدایا (غیرنقدی) برای داوطلبان در نظر گرفته شود. منتقدان مدل پرداختی نگرانند که گسترش پولیشدن پلاسما انگیزه داوطلبان خون را تضعیف کند. برای مثال، در فرانسه و کانادا ابراز نگرانی شده که پلاسمافروشی ممکن است مشارکت داوطلبانه را کاهش دهد. این کشورها به مدل «اهدا از روی نوعدوستی» تمایل دارند و البته با چالش کمبود عرضه پلاسما روبهرو هستند.
در ایران تاکنون بیشتر مدل اهدا با انگیزههای محدود پیاده شده است. در مراکز خصوصی جمعآوری پلاسما به هر اهداکننده مبلغ ناچیزی پرداخت میشود- برای نمونه، بهتازگی حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان برای هر بار اهدای پلاسما (رقمی در اندازه هزینه رفتوآمد)- تا انگیزهای برای مراجعه فراهم شود. مقایسه این مبلغ با حدود ۸۰-۳۰ دلار در آمریکا یا ۳۰ یورو در اتریش، نشاندهنده تفاوت بزرگی است؛ بهعبارتی، پاداشهای نقدی در ایران بهنسبت کم است و بیشتر شبیه بازپرداخت هزینه اهدا تلقی میشود. به همین دلیل، مسئولان ایرانی مدل مرسوم غربی را گزینه مناسبی برای اجرایی شدن در ایران نمیدانند؛ آنها بیشتر مایل به مدلی نزدیک به الگوی آلمانی هستند که اهدای داوطلبانه با پرداخت محدود (برای مثال، هزینه رفتوآمد) تلفیق شده است.
جمعبندی مقایسهای نشان میدهد هیچ کشوری الگوی کاملاً ایدهآل ندارد: مدل آمریکایی تولید را به شدت افزایش داده اما نگرانیهای اخلاقی و بهداشتی بههمراه آورده است؛ مدل اروپاییِ کاملاً داوطلبانه از نظر اخلاقی پذیرفتهتر است اما در عمل با کسری تامین پلاسما مواجه است. در ایران نیز رویکرد ترکیبی (پرداخت اندک در کنار تاکید بر داوطلبی) در حال تجربه است. از نظر بهداشتی و اخلاقی، توصیه اصلی کارشناسان این است که اهدای پلاسما همچون اهدای خون «با انگیزه نوعدوستی» باقی بماند و نظارت جدی بر مراکز اهدای پولی اعمال شود تا سلامت اهداکنندگان و بیماران تضمین شود؛ در عین حال، توسعه زیرساختهای فنی و قانونی (از جمله سامانههای رگولاتوری شفاف) میتواند به کنترل بهتر فعالیتها و جلوگیری از سوءاستفادهها کمک کند. در نهایت، منطقیترین مسیر برای ایران ممکن است ترکیبی از انگیزههای محدود مالی (مانند مدل آلمانی) با نظارت دقیق دولتی و فرهنگسازی عمومی باشد تا ضمن تامین پایدار داروها، اخلاق اهدای داوطلبانه صیانت شود.

