درباره سوگواری نامتعارف دختران کرجی
بهقلم عمادالدین باقی؛ جامعه شناس و پژوهشگر حقوق بشر
در میان شیعیان کشورهای دیگر، دستههای سینهزنی زنان وجود داشته ازجمله در شیعیان لبنان، زنان موکب و دسته راه میاندازند، درحالی که در ایران، زنان همواره نقش تماشاچی یا طفیلی دستههای مردانه را داشتهاند. سالهای گذشته به ندرت دستههای سینهزنی زنانه توسط همان زنان سنتی با همان پوششهای سنتی مشاهده شد و حتی حضور دختران بدون روسری هم دیده شده و حساسیتی برنینگیخته بود اما در روز سهشنبه ۲۷ تیر عاشورای ۱۴۰۳ در کرج تعدادی از دختران جوان سیاهپوش در یک دسته زنجیرزنی دیده شدند که چون غریب بود، ویدئوی آن بلافاصله تمام شبکههای اجتماعی را درنوردید. به محض مشاهده آن در اندیشه شدم که نظریههای توطئه به کار خواهند افتاد و شاید برای پیشگیری از تکرار این موارد، برخوردی با آنان صورت گیرد. یک روز بیشتر نگذشت که خبر آمد، دختران عزادار کرجی احضار شدهاند و فرمانده انتظامی استان البرز اعلام کرد: با عنایت به انتشار ویدئویی در فضای مجازی مبنی بر حضور چند دختر بیحجاب در دسته عزاداری روز عاشورا و خدشهدار شدن احساسات عزاداران حسینی در سراسر کشور، پیگیری موضوع در دستور کار ماموران پلیس استان قرار گرفت. «همه این افراد پس از شناسایی به پلیس استان البرز احضار شدهاند». لغو مجوز هیات کرجی که افراد بدون حجاب در دسته عزاداری آن حضور پیدا کرده بودند و مسئول هیات نیز احضار شد.
خبرگزاری قوه قضائیه هم اطلاع داد: «هیات متخلف کرجی لغو مجوز شد. رئیس سازمان هیات و تشکلهای دینی از لغو مجوز هیات کرجی که افراد بیحجاب در دسته عزاداری آن حضور پیدا کردند، خبر داد. اقدام صورت گرفته در این هیات متاسفانه برنامهریزی شده بود و با برنامه این فیلم تهیه و منتشر شد و به همین دلیل مجوز هیات لغو شد».
تنها عاملی که میتواند برخورد با این افراد را به لحاظ حقوقی توجیهبردار کند، برنامهریزی شده بودن آن است. دور از ذهن است که افرادی در زمینهای دشوار بخواهند دست به چنین کاری بزنند به ویژه اینکه تصور شود، کسانی از مدتها پیش برنامهریزی کردهاند که هیات مذهبی دایر کنند سپس در چنین زمانی چند دختر را هماهنگ کنند که بدون روسری زنجیر بزنند؛ درحالی که موارد مشابه در سنوات قبل هم اتفاق افتاده است. از طرفی، طرح چنین ادعایی به معنی پرت بودن از دگردیسیهای عظیم در نسل جدید و مقاومت روزمره در برابر حجاب است و نیز حضور همین دختران بدون روسری در تظاهرات ۲۲ بهمن، روز قدس و صندوق رای و در کمپینهای انتخاباتی اصولگرایان را که مورد استقبال قرار گرفته و تلویزیون دولتی هم با افتخار آن را پخش میکند زیر سوال برده و حرکتی برنامهریزی شده و توطئهآمیز معرفی میکند. من صرفاً در مقام توضیح مساله هستم.
نخست اینکه نباید بر این واقعیت که جامعه دچار تغییرات هنجاری شده است، چشم پوشید. نکته مهم این بود که خود جامعه مذهبی و سوگوار و عزاداران حسینی واکنشی نداشتند.
دوم اینکه باید این رخداد را فهمید. به گمان من در دوقطبی شدید و ضدیت با آن «نسل زد» راهی پیدا میکند که سبک زندگی انتخابی و متفاوتش با سنتهای مذهبی در تضاد و تقابل قرار نگیرد. روند شکاف عرف و قانون به سرعت درحال تعمیق و تشدید شدن است و با واکنشهای پلیسی و قضایی نمیتوان جلوی آن را گرفت. باید مرجعیت علم و تشخیصهای علمی را پذیرفت.
پرسش این است که اگر اینها احضارشدنی باشند، چرا در طول همه دههها و سدههای گذشته، حضور بسیاری از افراد هنجارشکن نه تنها احضار که حتی ممنوع یا مذمت هم نشده بلکه غالباً مورد تکریم هم قرار گرفتهاند؟
آیا اگر کمپینی راه بیفتد و مطالبه ممنوعیت شرکت در عزاداری محرم یا برخورد با جوانانی که با خالکوبی و ظاهری نامتعارف در دستهها حاضر میشوند و بعضاً پرونده دارند را بنماید، پذیرفته خواهد شد؟ درحالی که میدانیم بسیاری از روحانیون بارها حضور این افراد را توجیه مذهبی و حمایت کردهاند. آیا در میان عشایر رفتهاید و عروسی مختلط یا مویهشان را با گیسوان پریشان دیدهاید؟ که صدها سال است، عادی بوده و بدون هیچ مشکلی وجود دارد؟ اساساً حضور یا میدانداری افرادی با ارزشهای و سبک زیست و زندگی متفاوت، پدیده جدیدی نیست و تنها شکل آن تغییر کرده است. در کتابهای تاریخی زیادی که روایتگر روایتهای شاهدان و ناظران سوگواریها از دههها و سدههای پیشین تا امروز بوده به وفور گزارشهایی در مورد حضور لوطیان، میخواران و حتی تنفروشان در مراسم سوگواری بوده و با مجوز همین حکومت مجاب شدهاند و نشان میدهد نه تنها هیچکس متعرض حضور آنان نمیشده بلکه آن را فرصتی برای درک متقابل یا تاثیرگذاری بر آنها دیدهاند و داستانها و اشعاری در پاک شدن گناهان آنان به سبب سوگواری برای حسین علیهالسلام گفتهاند. این در حالی است که دختران کرجی بر همه آن اصنافی که به عنوان نابههنجار شناخته میشوند، شرافت دارند و آنها را نمیتوان به لحاظ اخلاقی مشمول هیچگونه مذمتی قرار داد. صرف نداشتن روسری، دلیل بر انحراف اخلاقی یا مذهبی نیست و چه بسا آنها از برخی مدعیان دینداری هم نزد خداوند مقربتر باشند.