رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : بازگشایی پرونده قدیمی

بازگشایی پرونده قدیمی

روایت‌های “سحابی” و “میردامادی” از گروگان‌گیری

نیره خادمی  
گروه تاریخ

 

پس از گذشت حدود ۴۵ سال از اشغال سفارت آمریکا و گروگان‌گیری کارمندان سفارت این کشور توسط دانشجویان پیرو خط امام هنوز هم دامنه تبعات آن در روابط ایران با آمریکا دیده می‌شود و سوالات و بحث‌‌وجدل‌هایی درباره چگونگی وقوع آن وجود دارد. اینکه آیا چنین اقدامی از ابتدا تا پایان با هماهنگی بنیانگذار انقلاب شکل گرفت و چه کسانی و چرا با درخواست ملاقات با گروگان‌ها مخالفت کردند؟ و سوال بعدی اینکه آیا چنین اقدامی، آن طور که برخی روایت می‌کنند به خاطر زمین‌گیر کردن دولت موقت مهدی بازرگان انجام شد؟ و این سوالات یک بار دیگر با انتشار بخش‌هایی از کتاب مرحوم سحابی درباره مخالفت «محسن میردامادی و همراهان» با طرح دبیرکل سازمان ملل برای حل بحران گروگان‌های سفارت آمریکا و پاسخ محسن میردامادی دوباره محور بحث‌های سیاسی شده است.‌

تسخیر اولیه بدون اطلاع امام
پاسخ به برخی از این سوالات در شرایط حال حاضر ایران شاید قطعی نباشد اما حتماً با توجه به نقل قول‌های افراد موثر در آن زمان، فرضیاتی در این زمینه وجود دارد که بتوان به آن تکیه کرد. آن طور که در روایت‌های انقلابیون آن زمان وجود دارد، اقدام اولیه درباره تسخیر سفارت آمریکا با هماهنگی امام نبوده و موسوی‌خوئینی‌ها به‌ عنوان رابط بیت با دانشجویان پیرو خط امام این تصمیم را به او انتقال نداده بود. آیت‌الله سیدمحمد موسوی‌خوئینی‌ها، آذر سال ۸۹ در نشستی با دانشجویان دانشگاه تهران و چند دانشگاه دیگر در تشریح وقایع آن زمان گفته بود که به دلیل آنچه تحت عنوان عرف بین‌الملل مرسوم است، چنین تصمیمی را به امام منتقل نکرده است، اگرچه برخی معتقدند که موسوی‌خوئینی‌ها به کسی نگفته که اساساً در این باره مذاکره‌ای نکرده است، اگرچه امام در نهایت این اقدام را انقلاب دوم نام‌گذاری کرد.‌

مخالفت دانشجویان با ملاقات با گروگان‌ها
در روز ۱۳ آبان سرانجام پس از مقاومت ۳ ساعته ۵۲ کارمند سفارت آمریکا در تهران با چشمان بسته به مکانی دیگر منتقل شدند و به مدت ۴۴۴ روز گروگان بودند؛ اقدامی که ایران را وارد یک بحران دامنه‌دار کرد و زبانه‌های آن تنش، جنگ تحمیلی عراق به ایران را به ارمغان آورد. در تمام آن روزها اما تلاش‌هایی برای رفع این بحران انجام شد اما ماجرا حل نمی‌شد.
عزت‌الله سحابی که آن زمان عضو شورای انقلاب بود در جلد دوم کتاب خاطراتش در این ‌باره نوشته است که در آن زمان کورت والدهایم، دبیرکل سازمان ملل متحد به منظور میانجیگری در این موضوع دخالت کرد و این راه‌حل به «سناریوی والدهایم» مشهور شد. در این طرح پیش‌بینی شده بود که همزمان با آزادی تدریجی گروگان‌ها، آمریکا نیز اموال و سپرده‌های ایران در نزد بانک‌های خارجی را آزاد کند؛ طرحی که پس از بررسی در شورای انقلاب مورد تایید امام هم قرار گرفت بنابراین پنج نفر از شخصیت‌های بی‌طرف جهانی مطابق طرح والدهایم تعیین و به ایران آمدند تا در روز پنجم در محل سفارت آمریکا با گروگان‌ها ملاقات کنند. عزت‌الله سحابی در خاطرات خود آورده است: «در این میان دانشجویان پیرو خط امام! با این مساله مخالفت کردند و اجازه آن ملاقات را ندادند. شورای انقلاب تصمیم گرفت برای حل این مشکل نماینده‌ای را برای گفت‌وگو با دانشجویان پیرو خط امام به سفارت اعزام نماید. در همین رابطه شورای انقلاب، آقای باهنر را تعیین کرد اما دانشجویان پیرو خط امام ایشان را نپذیرفتند و این بار بنده به ‌عنوان نماینده شورای انقلاب به سفارت رفتم و با آقای محسن میردامادی و دانشجویان به بحث و گفت‌وگو پرداختم. آنان دلیل نپذیرفتن هیات میانجی کورت والدهایم را «مشکوک» بودن اعضای آن عنوان کردند و آن جلسه بدون نتیجه خاتمه یافت. بالاخره روز پنجم بدون بازدید هیات کورت والدهایم از سفارت اشغال شده آمریکا به پایان رسید. هیات مزبور برای ملاقات با گروگان‌ها، دو روز دیگر هم صبر کردند ولی این صبر و تحمل هم نتیجه نداد و آقای محسن میردامادی و دوستان‌شان [به‌رغم نظر آقای خمینی] هیات کورت والدهایم را به سفارت راه ندادند و به تبع آن، طرح میانجی‌گری دبیرکل سازمان ملل متحد برای حل بحران گروگان‌گیری شکست خورد!»

روایت میردامادی از نگرانی برای عملیات نظامی
محسن میردامادی از دانشجویان پیرو خط امام و یکی از افراد تاثیرگذار در تسخیر سفارت در واکنش به ‌آنچه از خاطرات عزت‌الله سحابی منتشر شده است در شبکه ایکس نوشته که در آن زمان گاهی درخواست دیدار با گروگان‌ها پذیرفته می‌شد اما پس از به گوش رسیدن زمزمه‌ها درباره قصد عملیات نظامی آمریکا برای آزادسازی گروگان‌ها و نگرانی از این بابت دیدار افراد خارجی با گروگان‌ها محدود شد و درخواست‌های دیدار با تمامی گروگان‌ها که اطلاعات لازم برای عملیات نظامی احتمالی را فراهم می‌کرد، پذیرفته نمی‌شد. بنابر نوشته میردامادی: «تنها یک ‌بار در اوایل اردیبهشت ۱۳۵۹ با اصرار آقای بنی‌صدر به امام برای دیدار هیاتی از صلیب سرخ بین‌المللی با همه گروگان‌ها، امام به دانشجویان توصیه کردند این دیدار انجام شود. به‌رغم عدم تمایل دانشجویان این دیدار در روز دوم اردیبهشت ‌ماه انجام شد و به فاصله تنها سه روز پس از آن در تاریخ ۵ اردیبهشت ۵۹ اقدام نظامی آمریکا که به حمله طبس معروف شد، انجام گرفت که با شکست مواجه شد. در مورد آنچه مرحوم سحابی از نظر امام نقل کرده‌اند ذکر این نکته ضروری است در مواردی که امام دیدار افراد یا هیاتی با گروگان‌ها را لازم می‌دانستند، نظرشان را از طریق دفترشان به دانشجویان اعلام می‌کردند و در تمام این‌گونه موارد دانشجویان به آن عمل می‌کردند؛ کمااینکه در چند مورد این‌چنین شد. در موردی که آقای سحابی نقل کرده‌اند از طرف امام پیامی به دانشجویان داده نشد و آقای سحابی‌ نیز در جریان این امر بودند. اگر آن‌طور که آقای سحابی بیان کرده‌اند، نظر امام بر ضرورت انجام چنین دیداری بود، طبیعی این بود که آقای سحابی که ارتباط نزدیکی با ایشان داشتند، عدم موافقت دانشجویان را به اطلاع ایشان می‌رساندند تا ایشان مانند موارد مشابه قبلی، توصیه لازم را به دانشجویان بکنند. احتمالاً برداشت آقای سحابی نیز این بوده که امام چنین توصیه‌ای نمی‌کنند که موضوع را پیگیری نکرده‌اند. علاوه بر این در اسفند ۵۸ تصمیم‌گیری در مورد گروگان‌ها از سوی امام به مجلس شورای اسلامی که در آستانه تشکیل بود، محول شده بود». او در ادامه نوشته است: «به طور کلی در این موضوع اگر نظر حاکمیت شامل شورای انقلاب و امام بر طرحی جهت خاتمه گروگان‌گیری قرار می‌گرفت، دانشجویان نه به خود حق می‌دادند، نه قادر بودند با آن مخالفت کنند؛ همان‌گونه که در پایان ماجرا نیز این‌چنین شد. در طول مدت گروگان‌گیری هیچ‌گاه چنین تصمیمی از سوی حاکمیت اتخاذ نشده بود. در تمام تصمیم‌گیری‌های دانشجویان در سفارت در همه موارد این‌چنینی، تصمیم در شورایی مرکب از نمایندگان همه دانشگاه‌های حاضر در سفارت اتخاذ می‌شد و در این مورد هم به همین ترتیب عمل شده بود».

اختلاف ریشه‌دار با دولت موقت
درباره سوال دیگر حاضر در گزارش هر کدام از شخصیت‌ها مطلبی را عنوان کرده‌اند. سیدمحمد خوئینی، مدیرمسئول محترم روزنامه سلام ۱۳ آبان سال ۷۴ در گفت‌وگو با روزنامه سلام تلویحاً قصد زمین زدن دولت بازرگان را مطرح و آن را جزو یکی از دلایل وقوع حادثه سفارت بیان کرد و گفت که دولت موقت، حساسیت منفی لازم را نسبت به آمریکا نشان نمی‌داد و این عامل اختلاف ریشه‌دار میان دولت موقت و نسل انقلابی آن روز بود. عباس عبدی، یکی دیگر از دانشجویان پیرو خط امام هم آبان ۹۵ در گفت‌وگو با اعتماد این موضوع را تلویحاً تایید کرده است: «مرحوم بازرگان این هنر را نداشت كه مردم را با خود همراه كند». او در جای دیگر گفته: «لیست كابینه بازرگان را دربیاورید و ببینید كسانی كه در كابینه بودند با تركیب بعد از انقلاب سازگاری نداشتند. متوسط سن دانشجوهای سال ٥٧ را ببینید ما متوسط سن كمی داشتیم. آدم‌ها عوض می‌شوند».

sazandegi

پست های مرتبط

سیاست و ناسیاست

درباره کتاب جدید “سیدمصطفی تاج‌زاده”   تلقی هر فرد از سیاست نه‌تنها…

۲۹ شهریور ۱۴۰۳

زشت‌‌وزیبای آقازادگی

“محمد عطریان‌فر”   آقای علی ربیعی که از دوستان بسیار خوب ما…

۲۹ شهریور ۱۴۰۳

سنت‌شکنی

پس از ۴۴ سال یک جوان اهل تسنن به نام “آرش زره”…

۲۹ شهریور ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید