فرشاد گلزاری، گروه بین الملل
همزمان با شروع به کار اکرم اماماوغلو به عنوان شهردار استانبول، گمانهزنی در مورد زمینهچینی فکری و سیاسی وی برای رسیدن به ریاستجمهوری قوت گرفته است.
اخیراً ویدئویی در فضای مجازی دستبهدست شده که گفته میشود مربوط به نخستین روز کاری اکرم اماماوغلو به عنوان شهردار استانبول است. در این ویدئو او روی صندلی نشسته و در کنار وی یک واعظ درحال دعا کردن برای وی است: «خداوندا، امروز به واسطه انتخاب اکرم اماماوغلو گرد هم جمع شدیم و تمامی نعمتها را حمد و شکر میگوییم، عمری با سلامت و صحت نصیبمان کن. انتخاب اکرم اماماوغلو را بر ملت و وطنمان به خصوص پیامبر(ص) عزیز و استانبول عزیزمان خیر گردان و وسیله خیر قرار ده. او را بر کارهای خیر ثابتقدم بگردان تا براساس عدالت و حقانیت تصمیم بگیرد و با جسارت و فراست قدم بردارد. در استانبول آرامش، امنیت و برادری برقرار کن». کمی آن طرفتر مادر اکرم اماماوغلو با پوشش اسلامی هم حضور دارد اما آنچه در افکار عمومی به عنوان یک علامت سوال مطرح شده این است که او به عنوان یک سکولار درحال چه اقدامی است؟ برخیها که خطوربط سیاسی وی را نمیدانند و اساساً با ساختار سیاست و مذهب در ترکیه آشنایی ندارند این سوال را مطرح میکنند که چگونه میشود یک واعظ دینی با کت و شلوار و کراوات در کنار مادر محجبه شهردار استانبول، دست به دعا برای وی میشود؟ این سوالها و چندین پرسش دیگر درحالی مطرح میشود که سال ۲۰۱۹ و در زمانی که اماماوغلو گوی سبقت در انتخابات محلی را از حزب حاکم، یعنی عدالت و توسعه ربود، دقیقاً کار خود را به همین ترتیب آغاز کرد.
در آن سال هم جمعی از نزدیکان وی(ازجمله مادر شهردار فعلی استانبول) در دفتر او حضور داشتند و برای وی طلب خیر کردند اما واقعیت این است که شرایط فعلی در ترکیه بهخصوص در قطب اقتصادی این کشور، یعنی استانبول با یکدیگر کاملاً متفاوت است. در انتخابات اخیر محلی ترکیه اماماوغلو بیش از ۵۰ درصد آرای استانبول را به خود اختصاص داد، در صورتی که رقیب او از حزب حاکم یعنی مورات کوروم کمی بیشتر از ۴۰ درصد آرا را به نام خود ثبت کرد و این تفاوت فاحش باعث شده تا در فضای تحلیلی این سوال مطرح شود که آیا اکرم اماماوغلو میتواند با تکیه بر خطوربط سکولار، سال ۲۰۲۸ به عنوان رئیسجمهوری جدید ترکیه نام خود را در تاریخ سیاسی این کشور ثبت کند؟ برخیها معتقدند که پیروزی او به معنای پوستاندازی سیاسی- اجتماعی در ترکیه است و عدهای دیگر اعتقاد دارند که تا چهار سال دیگر ممکن است تحولاتی در داخل رخ دهد که به ضرر او و به نفع اردوغان و حزب عدالت و توسعه تمام شود.
در این راستا، بهمن حسینپور نظری دیگر دارد. او که از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ سرکنسول ایران در استانبول بوده و از سال ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۲ هم در کسوت سفیر کشورمان در ترکیه خدمت کرده، معتقد است که اماماوغلو نمیتواند به سرعت در ساختار فکری مردم ترکیه تغییر ایجاد کند و اساساً او چنین قصدی هم ندارد. حسینپور میگوید: قبل از هر چیز باید به این نکته توجه شود که اساساً در ترکیه به صورت سنتی از ائمهجمعه که پوشش کتوشلواری دارند برای چنین مراسمهایی استفاده میشود و یک امر مرسوم است اما در سراسر کشور حتی در ماه رمضان، بانوانی را میتوانید مشاهده کنید که با پوشش غیرمحجبه روزه هستند و عملاً این یک امر عادی است. در زمانی که در ترکیه سفیر بودم، آماری از سوی طیف سکولار ارائه دادند که نشان میداد ۶۵ تا ۷۵ درصد زنان ترکیه محجبه هستند و این آمار را هر کدام از سیاسیون بشنوند، شوکه میشوند چراکه به رای این طیف نیاز خواهند داشت. بر همین اساس باید گفت که اردوغان در اسلامیزه کردن ترکیه نقش مهمی داشت. اگر همین حالا هم انتخابات برگزار شود، اردوغان رای مسلمانان سنتی در ترکیه را خواهد داشت اما اکرم اماماوغلو تلاش میکند که رای جمعیت کثیر مسلمانان را به خود جلب کند و بدون شک ایشان را باید از آیندگان ترکیه دانست. واقعیت این است که در ترکیه دیگر یک شخصیت کاریزماتیک وجود ندارد و اکرم اماماوغلو را باید یک شخصیت کاریزماتیک دانست؛ به عبارت دیگر باید او را یک شخصیت همه فنحریف دانست اما بدونشک در آینده از اکرم اماماوغلو نمیشنوید که بگوید من مسلمان نیستم.
او با اشاره به نوع نگاه اکرم اماماوغلو و اردوغان به جامعه مذهبی ترکیه بر این موضوع تاکید دارد که نگاه این دو با یکدیگر متفاوت است. اکرم اماماوغلو بدونشک به ریاستجمهوری در آینده فکر میکند و به خوبی میداند که اردوغان در این دو دهه چه اقداماتی انجام داده است. او به متمایل کردن آرای جوانان به سمت خود میاندیشد و به همین دلیل اکرم اماماوغلو هرگز حرفی نخواهد زد که طیف مذهبی از او ناراحت شود یا بوی ضددین بدهد. او به دنبال پارادایمی است که بتواند قشر مذهبی سنتی را از سمت اردوغان به سوی خود بکشاند. همانطور که گفتم در سپهر سیاسی ترکیه یک شخصیت کاریزماتیک برای بعد از اردوغان وجود ندارد؛ ممکن است عدهای هاکان فیدان، وزیر خارجه فعلی ترکیه را در این مورد مثال بزنند اما به نظرم او حتی با اردوغان از جهاتی تفاوت دارد و اساساً شبیه به اردوغان در حزب عدالت و توسعه وجود ندارد و اماماوغلو هم بر این موضوع به خوبی اشراف دارد.
حسینپور با اشاره به تاثیر اقتصاد در این فرآیند عنوان میکند که در این میان نباید عنصر اقتصاد را از قلم انداخت. بیشترین درآمد ترکیه از صادرات است و اگر نتواند این امر را محقق کند و مانند وضعیت دچار تورم شود، فشارهای اقتصادی مردم را ناراحت میکند و در نهایت این فشار باعث میشود که آکپارتی پشتوانه مردمی خود را از دست بدهد. اکرم اماماوغلو هم این موضوع را به خوبی میداند و روی این موج اقتصادی به نفع خود سوار شده است. در این میان شاهد آن هستیم که اردوغان با پروژه کانال استانبول را در دستور کار قرار داده در صورتی که اکرم اماماوغلو با آن مخالف است. باید متوجه بود که کانال استانبول یک پروژه بسیار عظیم است و اردوغان میخواهد از احداث آن در انتخابات آتی به نفع خود و حزبش به عنوان یک مولفه کمکی استفاده کند که به نظرم این موضوع خروجی نخواهد داشت؛ چراکه فشار اقتصادی در ترکیه زیاد است. در سال ۲۰۰۳ و زمانی که در ترکیه مشغول خدمت بودم برای اولین بار با اردوغان ملاقات داشتم و پس از آن آرامآرام شروع به کار کرد و شرایط اقتصادی مردم را بهبود بخشید و این روند تا جایی پیش رفت که رشد اقتصادی به ۵/۸ تا ۹ درصد طی چندین سال رسیده بود و در مقابل هم مردم به همین دلیل از وی حمایت کردند. ترکیه منابع خاصی ندارد و عملاً از محل درآمدهای خود کشور را اداره میکنند و همین دلیل است که میگویم، عنصر اقتصاد در این کشور بسیار اهمیت دارد و اگر تورم در شرایط فعلی سیر صعودی به خود بگیرد مردم از اردوغان روی برمیگردانند و به سمت اکرم اماماوغلو میروند.
این دیپلمات پیشین کشورمان میگوید، اینکه اردوغان پس از انتخابات محلی اخیر اعلام میکند که من صدای مردم را شنیدم، دقیقاً ریشه در مصائب اقتصادی و نارضایتیها دارد. به همین جهت اگر اردوغان نتواند شرایط را بهبود ببخشد حتماً از اکرم اماماوغلو در انتخابات بعدی شکست خواهد خورد. معتقدم که اماماوغلو شخصیت باهوشی دارد و مردمشناس است. او تاجر بوده و اقتصاد را میفهمد و از سوی دیگر از حیث ظاهری هم مورد قبول مردم ترکیه است. در این سالها هیچ کس از حیث شخصیتی و ظاهری حریف اردوغان نشده بود اما حالا شخصی مانند اکرم اماماوغلو مقابل او ایستاده و درحال زمینهچینی برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۸ به نفع خود است. به همین جهت است که میگویم اگر اردوغان بتواند اقتصاد را سر و سامان بدهد، اوضاع متفاوت خواهد شد که به نظرم این یک امر بسیار دشواری است. وی معتقد است که شانس اکرم اماماوغلو بالاست و با اتمام این تفاسیر او میداند که مردم ترکیه مذهبی هستند. او بسترهای اجتماعی و سیاسی ترکیه را به خوبی میشناسد و به همین دلیل حرفی نمیزند که در آینده آنها را از خود برنجاند. او آرامآرام درحال واکنشسنجی از سوی افکار عمومی است. سخنرانیهایی که انجام میدهد هم در همین راستا انجام میشود و اگر ببیند که اقداماتش با واکنش منفی مواجه میشود، لحن خود را تغییر خواهد داد. او میداند که مردم ترکیه به ویژه در طول ۲۰ سال گذشته که آکپارتی اداره امور را در دست داشته، مذهبی شدهاند و اگر بخواهد در انتخابات آینده پیروز شود باید حتماً رای این طیف را به سمت خود جلب کند. اینکه فکر کنیم مقصود اکرم اماماوغلو از سکولاریسم، یعنی زیر دین بودن و از آن عدول کردن، این درست نیست و او اساساً چنین خطی را پیگیری نمیکند. اماماوغلو سکولار ضددین نیست بلکه مذهبی است. او هیچگاه مانند آتاترک نخواهد شد و از سوی دیگر هیچگاه مانند بلندی اجویت، نخستوزیر سابق ترکیه هم نخواهد بود؛ بلکه خطوربط ملایمتر از آکپارتی را طی میکند و تا جایی هم به سمت سیاستهای اردوغان مایل خواهد شد تا بتواند مردم را جذب کند. حسینپور تصریح کرد که اماماوغلو یک سکولار ملایم خواهد بود تا مردم را اذیت نکند؛ چراکه نمیتوان بستر فعلی ترکیه را تغییر داد و اگر از چارچوب عدول کند و با مذهب مردم در بیفتد تا بتواند آرای آنها را به نفع خود جلب کند، بدونشک فرش را از زیر پای او میکشند. لذا او شرایط را برای خود مساعد دیده و درحال زمینهچینی و واکنشسنجی است. بهزعم من، او تنها کسی است که قابلیت رقابت با اردوغان را دارد. توجه داشته باشید که در ساختار قدرت ترکیه، شهردار استانبول که ۱۶ میلیون نفر جمعیت دارد جایگاه بسیار مهمی دارد و اردوغان هم در دورهای شهردار همین کلانشهر بوده است. من چهار سال پیش چنین تحلیلی را ارائه نمیکردم اما حالا وضعیت متفاوت است و از آرای انتخابات اخیر هم میتوان همین موضوع را درک کرد. در طیف سکولار هیچ شخصی به اندازه اکرم اماماوغلو وزن ندارد و حتی در طیف اردوغان و عدالت و توسعه هم کسی با این وزن وجود ندارد. با تمام این تفاسیر باید منتظر بود و دید که شهردار استانبول در چهار سال آتی چگونه قرار است برای رسیدن به «آکسارای» عمل کند و تا چه حد در این راه مقبولیت عمومی خواهد داشت.