از تحولات منطقه تا حذف چهار صفر
به قلم؛ نوید حسینیون؛ عضو شورای استان خراسان رضوی حزب کارگزاران سازندگی ایران

این روزها ترامپ با تند کردن دور اتفاقات منطقه همه را وارد بازی صفر و صد کرده است. بازی که خطوط آن را برای همه ترسیم میکند با خصوصیات شخصی که دارد، نقش و جایگاه هر بازیگر را مشخص میکند و سعی میکند با تحریک دیگران به بازی خود مشروعیت ببخشد. کشورهای عرب منطقه و حتی ترکیه و پاکستان سعی میکنند، نقشی در این بازی برای خود مهیا کنند تا جا نمانند و حماس هم با زیرکی برای وقت خریدن و فرار از تله ترامپ با پیشنهاد اولیه موافقت کرد.
پیشبینی اینکه منطقه به کدام سو میرود هنوز زود و تقریبا غیرممکن است به سمت جنگی فراگیر یا صلحی شکننده! اما جایگاه استراتژیک ایران در این میانه کجاست؟ تصمیم تغییرات ساختاری در داخل ایران به چه نحوی است، عقبافتادگی و شرایط سخت اقتصادی تا کجا قرار است ادامه پیدا کند، تعلل در پیوستن به سازمانهای مالی و بیندولتی مثل FATF و قبول آن بعد از چند سال وقتکشی به کجا خواهد رسید و کی قرار است برای رهایی از وضعیت شکننده و سخت کشور، تصمیمی سخت و قابل قبول بگیریم؟
در این اوضاع پیچیده این روزها دولت نقش آتشنشانی را بر عهده گرفته که هر ساعت باید منتظر اتفاقی باشد تا برای کنترل بحران بتواند وارد عمل شود، برنامه توسعه کاملا کنار گذاشته شده، زیرساختها و نیروی انسانی کشور در حال مستهلک شدن هستند و محیطزیست ایران در حال نابودی!
با شرایط امروز اولین مسالهای که باید مورد توجه قرار بگیرد، چشمانداز آینده ایران است، با شرایط اقتصادی امروز کشور و فشارهای ژئوپلیتیکی که به کشور وارد میشود، نبود یک چشمانداز روشن خطرناکترین بحران آینده ایران خواهد بود.
با نهادها و ساختارهای موجود نمیتوان به بهبود و آینده کشور امید داشت، نهادهای پوسیده و ناکارآمد و تصمیمگیرانی که آثار فوری و کوتاهمدت تصمیمات و سیاستگذاریهای خود را هم نمیتوانند ببینند و توهم قدرت خود را متکی به منابع استخراجی و معدنی بنا نهادهاند، نمیتوان از این کارزار خطرناک عبور کرد.
برای گذر کردن از برنامه پوستاندازی منطقه باید پتانسیل و توان داخلی کشور را تقویت کرد. منشا قدرت هر کشوری اقتصاد است، اقتصاد از تولید همدلی اجتماعی برای حل مشکلات کشور و به رسمیت شناختن سبک زندگی همه شهروندان یک کشور به وجود میآید. با اقدامات نمایشی مثل حذف ۴ صفر از پول ملی قطعا نمیتوان به اثرات قابل توجهی بر اقتصاد کشور رسید. راه خروج از وضعیت فعلی اخذ تصمیمات جدی و سخت است، حذف و اصلاح بدنه فربه و ناکارآمد اداری کشور و ادغام ساختارهای موازی، جلوگیری از ایجاد هزینههای سیاسی نظامی برای کشور و قرار گرفتن کشور در بحران امنیتی، ساماندهی و جلوگیری از صدور دستورالعملها و قوانین ناگهانی و ایجاد تحریم داخلی به رسمیت شناختن حقوق معنوی و مادی سرمایهگذاران و تولیدکنندگان، ایجاد فضای رقابتی و رفع انحصار از اقتصاد کشور، ایجاد شفافیت و بهرهوری در اقتصاد، واگذاری شرکتها و نهادهای شبهدولتی و خصولتی به بخش خصوصی واقعی و از همه مهمتر حفظ تابآوری کشور در مسائل محیطزیستی.
شرایط موجود کشور با توجه به فشارهای خارجی و تغییر و تحولات سریع جهانی و اهمیت جایگاه استراتژیک ایران در بازیهای جهانی همچنین تحولات اجتماعی و ضعف اقتصادی که ناشی از تحریم خارجی و ناکارآمدی داخلی است، اجازه فرصتسوزی به تصمیمگیران کشور را نمیدهد. با ورود به تصمیمات مقطعی و بیحاصلی مثل حذف صفرها از واحد پول ملی، ایجاد ساختارهای موازی و توزیع رانت نامولد نباید فرصت تحول را از دست داد.

