نقدی بر اظهارات عراقچی در جمع فعالان اقتصادی اصفهان
«ایرانیان از تحریمهای آمریکا و البته کاسبان داخلی تحریم که نان در خون مردم میزنند و شریک جنایات تحریمکنندگان هستند، نخواهند گذشت». «تحریمهای غیرقانونی و ظالمانه علیه ایران جنایت علیه بشریت محسوب میشوند و طرفهای تحریمکننده و اجراکنندگان تحریمها باید بهخاطر ارتکاب این جنایت بازخواست شوند». «مردم ایران دههها با چالشهای جدی ازجمله تحریمهای اقتصادی ناعادلانه و تروریسم روبهرو بودهاند که تأثیرات مخرب بسیاری بر حقوق اجتماعی و اقتصادی آنان داشته است».
اینها تنها بخشی از اظهارات سیدعباس عراقچی، وزیر امورخارجه در سالهای اخیر در رابطه با اثرات تحریم بر وضعیت کشور است. اما اظهارات اخیر او در جمع فعالان اقتصادی اصفهان نیز قابل تأمل بوده که در روزهای اخیر سروصدای زیادی در فضای مجازی به پا کرده است. وزیرخارجه با وجود اشاره به مشکلات و هزینههای تحریم خطاب به حضار میگوید: «بپذیریم که میشود با تحریم زندگی کرد و از برکات آن هم آگاه هستم!» اما عراقچی پا را فراتر گذاشت و گفت: «اگر بدانید در مسیر رفع تحریمها چه مشکلاتی وجود دارد، خود شما خواهید گفت، ولش کن! شکی نیست که شرایط پس از جنگ ۱۲ روزه، تفاوت زیادی نسبت به گذشته دارد اما یک پرسش مهم و اساسی که هنوز بیپاسخ مانده این است که تکلیف رفع تحریمها که یکی از مهمترین وعدههای دولت چهاردهم بود، چه میشود؟ و مردم تا چه زمانی باید زیر بار هزینههای کمرشکن به گذران زندگی بپردازند؟»
این اظهارات همچنین ابعاد تازهای از نگاه رسمی به تحریمها را نشان میدهد. این جملات نشان میدهد که دولت همزمان با اذعان به فشارهای ناشی از تحریم، تلاش دارد واقعیتهای فرآیندی رفع تحریمها را نیز بهنحوی بیان کند که بهنوعی دلایل تأخیرها قابل فهم شود. دلایلی که با فشار سنگین هزینههای زندگی دیگر برای مردم توجیهپذیر نیست و در همان مسیری حرکت میکند که گاهی در صداوسیما شاهد آن هستیم. مانند کارشناسی که مردم را به جایگزینی جو با برنج به دلیل گرانی و کمبود آن تشویق میکند.
اما پرسش اصلی این است که دقیقاً این «برکات» در زندگی روزمره مردم ایران چگونه نمود یافته است؟ آیا برکات تحریم در فقر بیشتر، افزایش چشمگیر قیمت ارز و سکه، یا هزینههای دلاری در کنار درآمد ریالی مردم دیده میشود؟ یا در میوه، آجیل قسطی یا غذای نیمپرس؟ وضعیت کالاهای ضروری مانند گوشت، مرغ، تخممرغ، برنج، لبنیات و سایر کالاهای اساسی نیز روز بهروز با افزایش قیمتها و کمبودها همراه بوده و دیگر نیازی به توضیح اضافه ندارد. با این وجود بهنظر میرسد اگر تحریم برکتی داشته بیشتر بهنفع طبقات ثروتمند و پرنفوذ جامعه بوده است چراکه این گروهها توانستهاند، فشارهای اقتصادی را پشت سر بگذارند و از فرصتها بهره ببرند.
اشاره عراقچی به مسیر دشوار رفع تحریمها نیز چیزی جز صبر و بردباری بیشتر را به ذهن مردم متبادر نمیکند. اما برای کسی که شبها با قیمت گوشت و برنج سر و کله میزند این توضیح بیشتر شبیه یک لطیفه تلخ است تا راهنمای عملی که بیشتر نشاندهنده فاصله میان مسئولیت و واقعیت است.
واقعیت این است که تحریمها، شکاف عمیقی میان وعدهها و واقعیت زندگی مردم ایجاد کردهاند. سالها از وعدههای رفع تحریمها گذشته اما مردم همچنان با مشکلات جدی مواجه هستند و این فاصله میان زبان مسئولان و تجربه واقعی مردم مسئلهای است که نمیتوان به سادگی از آن گذشت.
اظهارات عراقچی بیش از هر چیز نشان میدهد که «برکات» تحریم نه در سبد خانوار بلکه در دفترچه آمار و گزارشهای دولتی نمود پیدا کردهاند. اما مردم ایران همچنان با واقعیتی روبهرو هستند که هیچ جملهپردازی زخمزبانی نمیتواند آن را پنهان کند.

