سازندگی به بهانه دیدار “سیدمحمدمهدی میرباقری” با “حسن عباسی”، به تبارشناسی این روحانی خبرساز پرداخته است
به قلم؛ اکبر منتجبی؛ سردبیر
دیروز خبری منتشر شد مبنی بر اینکه سیدمحمدمهدی میرباقری، نماینده مجلس خبرگان و رئیس فرهنگستان علوم اسلامی به دیدار حسن عباسی رفته است! حجتالاسلام میرباقری از چهرههایی است که نام او این روزها بیش از پیش مطرح شده است. او را تئوریسین جبهه پایداری پس از درگذشت محمدتقی مصباحیزدی میخوانند و معتقدند که بهرغم ظاهر آرامی که دارد، درونی پرتلاطم دارد. این روحانی ۶۳ ساله که یکی از شاگردان ارشد مصباحیزدی بوده خود را وامدار افکار سیدمنیرالدین حسینیهاشمی میداند. روحانی دیگری که سال ۷۹ در سن ۵۵ سالگی درگذشت. منیرالدین حسینیهاشمی، واعظ نظریه «فلسفه نظام ولایت» بود که در این گزارش به این نظریه میپردازیم و اشاره میکنیم که احتمالاً محمدمهدی میرباقری نیز چنین افکاری را دنبال میکند.
اما پیش از آنکه به دنیای درونی و ذهنی آقای میرباقری بپردازیم؛ بد نیست یادآوری کنیم که برخی در روزهای اخیر و در ایام انتخابات ریاستجمهوری بارها سعید جلیلی، کاندیدای اصولگرایان در دور دوم انتخابات را وامدار اندیشههای میرباقری معرفی کردند. چنانکه سایت خبرآنلاین میرباقری را «رهبر معنوی سعید جلیلی» خواند و سایت خبرفوری در وصف او نوشت: «خود حقپنداری و دیگر باطلپنداری چنان در اندیشه میرباقری موج میزند که برخی حتی در تشبیه او به مرحوم مصباحیزدی هم دچار تردید شدند چون آیتالله فقید در عین اشتهار به نگاه خاص و نفی پلورالیسم و تکثر دینی در بنیان اندیشه خود به معنی سیاسی کلمه اقتدارگرای مطلق نبود بلکه آن مسیر را برای به قدرت رسیدن و در رقابت با اندیشههای دیگر برگزیده بود، درحالی که در آنچه میرباقری میگوید، بنیادگرایی بیهیچ اما و اگری مشهود است». سایت تابناک نیز درخصوص وی نوشت: «میرباقری به عنوان رهبر جریان آکادمی که به عنوان رهبر معنوی گروه سعید جلیلی توسط برخی رسانهها معرفی شده است».
کنشگری در میدان
بدینترتیب روشن میشود که محمدمهدی میرباقری فراتر از یک روحانی سنتی و مشخصاً یک تئوریسین سیاسی فلسفی درحال نقشآفرینی است. چراکه در قامت پدر معنوی هواداران پایداری مطرح شده، بالوپر گرفته و این روزها نیز بیش از قبل به وی توجه میشود تا جایی که تلویزیون ایران نیز به او روی خوش نشان داده و پایگاهی برای بسط اندیشههای وی شده است. البته حضورش در صداوسیما با برنامه دینی به سمت خدا قوت بخشیده شد و پس از آن، حضور مستمر در مجالس، محافل و هیاتهای مذهبی و تبیین تدریجی «منظومه فکری دینی و معارفی» همچنین ارتباط وثیق معنوی با بدنه اصولگرایی و سایر برنامههای گفتوگومحور قوت بخشیده شد و در ادامه نیز سرپرستی و راهبری بعضی از موسسات و مجموعههای علمی و فرهنگی همچون «فرهنگستان علوم اسلامی» و «مدرسه معارفی درایه» و کاندیداتوری در انتخابات دوره پنجم مجلس خبرگان رهبری و کسب رای اول مردم استان البرز و حضور در این مجلس به مدت ۸ سال از وی شخصیت جدیدی ساخت که بتواند جا پای محمدتقی مصباحیزدی، نظریهپرداز و اندیشهورز جناح اصولگرا بگذارد. محمدمهدی میرباقری از حوزه قم میآید. بالندگی او در شهر قم آغاز شد و به این باور رسید برای «مقابله با فرهنگ سکولار غربی» و «بسط اندیشه اسلامی و انقلابی» در دوران کنونی باید یک زیرساخت معرفتی و طرح فکری به وجود بیاید تا محور کنشگری در میدان درگیری انقلاب اسلامی با تمدن مادی باشد.
فلسفه نظام ولایت
پیش از این نیز عنوان شده بود که محمدمهدی میرباقری بسیار متاثر از اندیشه و افکار استاد خود سیدمنیرالدین حسینیشیرازی است. سیدمنیرالدین حسینی، موسس فرهنگستان علوم اسلامی قم بود (که درحال حاضر ریاست این فرهنگستان بر عهده میرباقری است) و نظام فکری خود را در «فلسفه نظام ولایت» تشریح کرد. محصول فکری او دستیابی به «فلسفه مهندسی توسعه اجتماعی» بود. براساس «فلسفه نظام ولایت»، موضوع وحدت و کثرت، «فاعلها» هستند، بهگونهای که اولاً: این فاعلها مستقل و متباین از یکدیگر نیستند. ثانیاً: این فاعلها به اقتضای فاعلیت دارای کیفیت و تعین خاص ذاتی نیستند. ثالثاً: تعین این فاعلها تابع فاعلیت خود و سایر فاعلیتهاست. رابعاً: کثرت فاعلیتها بر محور فاعلیت برتر به وحدت و هماهنگی در جهت میرسند. بدینگونه وحدت و کثرت تفسیر جدیدی پیدا میکند. مثلاً «فاعل محوری»، نبیاکرم(ص) و انوار معصومین(ع) هستند که محور هماهنگسازی کل خلقت بوده و عبادت و پرستش آن حضرات، محور تکامل نظام خلقت است. «فاعلهای تصرفی»، انسانهایی هستند که دارای اراده تصرفی هستند. «فاعلهای تبعی»، فاعلهای مسخّر، نظیر فاعلهای طبیعی هستند.
ولی اجتماعی و ولایت اجتماعی
سیدمنیرالدین حسینیشیرازی در تعریف دین به جریان «الوهیت، ولایت و شریعت» نیز معتقد است که دو نظام ولایت «حق و باطل» و دو جبهه «نور و ظلمت» در مقابل یکدیگر قرار میگیرند که هر دو درصدد رشد و تکامل بوده و در گذرگاه تاریخ، بسط و توسعه پیدا میکند و بیش از پیش قدرت و مکنت و جلوت مییابد. هر یک از این دو ولایت سعی دارد که در آفاق و انفس نفوذ بیشتری یابد، بر کثرت متولیان خود بیفزاید و مدیریت و سرپرستی جامعه بشری را از آن خود درآورد.
به باور وی پیوندهای اجتماعی از طریق «تولی و ولایت»، یک «نظام ولایت اجتماعی» را پدید میآورد اما نکته حائز اهمیت اینکه همواره شکلگیری یک «نظام»، نیازمند یک «محور» است که عامل انسجام کثرت بوده و حول آن به وحدت میرسند. «جامعه» نیز بهعنوان یک نظام اجتماعی حول یک محور سامان پیدا میکند که همان «ولی اجتماعی» است. ولی اجتماعی به مثابه محور یک سیستم، قوامبخش وحدت جامعه و هماهنگکننده اجزا و عناصر آن است و ارتباط با ولی اجتماعی نیز با تولی به او و ولایت از جانب او صورت میپذیرد. بدینترتیب به باور او «ولی اجتماعی» باید خصوصیات ویژهای داشته باشد و ضروری است، ظرفیت و قابلیت «ولایت اجتماعی» در او وجود داشته باشد تا بتواند از عهده این امر حساس و مهم برآید.
مخالف هاشمی و خاتمی و روحانی
با این حال، میرباقری بهصراحت مخالف هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی است و حتی علیه دولتهای آنان نیز سخن گفته است. مثلاً میگوید: «بعضی از صاحبان مسئولیت در دولتها در دولت سازندگی، دولت اصلاحات، دولت اعتدال حقاً خائن به آرمانهای انقلاب و امام بودند … الگوی سرمایهداری لیبرال را آوردند و هم در سیاست، هم در فرهنگ و هم در اقتصاد ملت ایران را تحقیر کردند. از نسل جوان ما هویتزدایی کردند. خیلی وقتها با هوشیاری هم این کار را کردند. نه اینکه نمیدانستند، میدانستند دارند چه کار میکنند. الان هم با صراحت همین حرفها را می زنند… جریان غربگرایی در کشور که ادامه غرب است، مهمترین خطر ماست… یک جوان دانشجو مطالبهاش آنقدر تنزل پیدا میکند که در دانشگاه نخبه ما، مطالبات دانشجوهای صنعتی شریف بشود، سلف مشترک و خوابگاه مشترک و فردا هم لابد استخر مشترک، این افتضاح نیست؟! چرا اینطوری شده؟ همین غربگرایی در دولتهاست که این کار را میکند. این دولت هم اگر بخواهد کاری کند باید همینها را تصحیح بکند. همتش را هم دارد، ارادهاش را هم دارد. در این دوره یک سرمایههای بزرگ هم از نسل جوان درست شده که یک جوان انقلابی فهمیده نخبه با شعور جهادی کار را جلو میبرد». (در جمع مداحان هیئات اهل بیت). یا در جایی دیگر میگوید: «جریان مدرنیته و پرچمدارانش دنبال حکومت جهانی هستند، دارند برای افق ۲۰۳۰ و ۲۰۴۵ طرح مینویسند و اسناد ۱۷گانه شان را در دنیا به تصویب میرسانند. یک گوشهای از این طرحها هم بحث پوشش است؛ یک جایی مدلهایش را تهیه میکنند، یک جایی پارچهاش را فراهم میکنند، یک جایی دوخته میشود، در یک جای دیگری مدلینگش میآید و بعد اینها پخش میشود و میشود مدل…. بیحجابی خیلی چیز بدی است و باید جلویش را هم گرفت ولی قواعد دارد. نباید تلقی کنیم که خط مقدم ما مبارزه با اینهاست. خط مقدم ما مبارزه با کسانی است که دارند الگوهای توسعه را جهانی میکنند و یک گوشهاش هم پوشش است. مسجدها تعطیل میشود، امامزادهها تعطیل میشود، کعبه تعطیل میشود؛ یعنی اگر دستگاه یزید موفق بشود، چیزی به نام اسلام باقی نمیگذارد». (سخنرانی در در جمع مبلغین هیات رزمندگان). اکنون به نظر میرسد که دیدارش با حسن عباسی نیز که فرد شناختهشدهای است، شروع جدیدی برای در دولت مسعود پزشکیان است. به نظر میرسد اردوگاه پایداریها درحال تهیه تدارک برنامههای سنگینی در حوزه اندیشه اجتماعی است و باید منتظر ماند و دید که چه برنامهای دارند.