توافق آمریکا، قطر و مصر بر سر غزه
پس از ترور اسماعیل هنیه، رئیس پیشین دفتر سیاسی حماس بسیاری از تحلیلگران سیاسی بر این عقیده بودند که اسرائیل برای مدتی ممکن است از اجرای عملیاتهای نظامی خود در غزه (جبهه جنوب) همچنین مرزهای جنوبی لبنان (جبهه شمال) خودداری کند و بیش از این تنش را در این دو جبهه تحریک نکند اما این تحلیل بر اساس مستندات و وقایع میدانی که طی روزهای اخیر رخ داده به حاشیه رفته است. برای مثال، شبکه خبری الجزیره (جمعه) اعلام کرد که ارتش اسرائیل، خانهای را در شرق اردوگاه جبالیا واقع در شمال نوار غزه بمباران و ۱۸ فلسطینی را مجروح کرد. از سوی دیگر آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش اسرائیل با انتشار بیانیهای در حساب کاربری خود در ایکس نوشت که نیروهای تیپ ۹۸ عملیات تهاجمی را در منطقه خان یونس واقع در جنوب نوار غزه آغاز کرده است. وی همچنین مدعی شد که ۳۰ هدف متعلق به جنبش حماس در خان یونس را از جمله انبارهای تسلیحات را هدف قرار دادهاند. المیادین هم اعلام کرد که تعدادی از خودروهای نظامی و بولدوزرهای اسرائیل وارد غرب اردوگاه النصیرات شدند و عملیات نظامی به انضمام تخریب برخی از منازل و باقیمانده ساختمانها را آغاز کردهاند. منابع محلی همچنین گزارش دادند که در حملات ارتش اسرائیل که جمعه به مرکز و جنوب نوار غزه انجام شده ۸ نفر کشته شدند.
از سوی دیگر، وزارت بهداشت لبنان هم از حمله پهپادی اسرائیل به منطقه الناقوره واقع در جنوب این کشور خبر داد و اعلام کرد که در نتیجه این تهاجم دو شهروند لبنانی کشته شدهاند. در این راستا ارتش اسرائیل، عصر پنجشنبه یک حمله هوایی را علیه سوریه از شمال لبنان صورت داد که به گفته المیادین برخی پایگاههای نظامی در منطقه الوسطی (مرکزی) سوریه مورد حمله قرار گرفته و در نتیجه آن چهار نظامی سوری هم مجروح شدهاند. این وقایع که تنها گوشهای از اقدامات ارتش اسرائیل در غزه و پیرامون آن (لبنان و سوریه) به حساب میآید به خوبی نشان میدهد که تلآویو همچنان اعتقاد دارد که باید ضربات متعدد نظامی به جبهه جنوب و شمال را ادامه دهد و این در حالی است که وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرده از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا کنون که جنگ در غزه جریان دارد ۳۹ هزار و ۷۰۰ نفر کشته و نزدیک به ۹۲ هزار نفر هم مجروح شدهاند.
پیامی که از این اقدامات مخابره میشود بدون شک دو مخاطب دارد. مخاطب اول حماس خواهد بود و اسرائیل با اجرای عملیاتها و ترورهای خود به دنبال آن است که بگوید این روند تا زمان حصول نتیجه مدنظر تلآویو ادامه خواهد داشت. اما مخاطبان دوم این تحرکات را باید جامعه ملل دانست. اینکه برخی از کشورهای عربی صرفاً در حال تماشای این وضعیت هستند و ایالات متحده به عنوان بزرگترین حامی اسرائیل هم در حال ایجاد یکسری از تحرکات دیپلماتیک و نظامی در سطح منطقهای است، نشان میدهد که غرب بیش از این نمیتواند هزینههای مخرب اقدامات نتانیاهو را آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پرداخت کند. به همین جهت ما شاهد آن هستیم که تحرکات ایجابی همچنین هشداردهنده تمامی طرفهای درگیر در پرونده غزه در حال شدت گرفتن است.
به عنوان نمونه فیصل مقداد، وزیر امور خارجه سوریه در جریان گفتوگو با شبکه تلویزیونی «بلاروس-۱» صراحتاً در مورد وضعیت خاورمیانه هشدار داد و گفت که «اوضاع بسیار پرتنش و متشنج است و هر سناریویی احتمال دارد رخ دهد اما تمامی گزینهها روی میز قرار دارد و ما باید برای همه موارد آماده باشیم». او در بخشی از سخنان خود تصریح کرد «جنگندههایی که آمریکا برای حمله به سوریه به اسرائیل تحویل میدهد، غیرنظامیان را نیز هدف قرار میدهد و بر همین اساس نظارهگر حملات جنگندههای اسرائیل به منطقه و سایر مناطق تحت حمایت کامل آمریکا و کشورهای غربی هستیم».
تلاش برای خاتمه جنگ؟
آنچه در این راستا و در فضایی که میلیتاریسم اسرائیل در حال جولان دادن در منطقه است به عنوان یک اقدام بسیار مهم قلمداد میشود، گامهایی است که برای احیای مذاکرات آتشبس غزه برداشته شده تا در نهایت شاید بتوان جنگ را خاتمه بخشید. در این خصوص آمریکا، قطر و مصر بامداد جمعه با صدور بیانیهای مشترک اعلام کردند که توافق برای توقف درگیریها در غزه و آزادی اسرا تکمیل شده و باید بدون تاخیری نهایی شود. در این بیانیه همچنین آمده است که «پس از ماهها فعالیت، میانجیگران آماده هستند تا پیشنهاد نهایی را به حماس و اسرائیل ارائه کنند و تنها جزئیات توافق باقی مانده که باید مورد تحلیل و تبادل نظر بیشتر قرار بگیرد». سه کشور مذکور از حماس و اسرائیل خواستهاند تا مذاکرات را در دوحه و یا قاهره از سر بگیرند تا در یک هفته بر اساس جزئیاتی که تاکنون رسانهای شده، طرفها به سمت توافقی سه مرحلهای که با آزادی شماری از اسرای اسرائیلی از غزه و عقبنشینی نظامیان اسرائیل از بخشهایی از این منطقه آغاز میشود، پیش بروند.
پس از انتشار این بیانیه، دفتر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل هم به این اقدام آمریکا، قطر و مصر واکنش نشان داد و با صدور بیانیهای اعلام کرد که تلآویو مذاکرهکنندگانی را برای شرکت در نشست ۱۵ آگوست به محل نهایی مذاکرات اعزام خواهد کرد. در این بیانیه آمده است که «هدف از اعزام تیم مذاکرهکننده اسرائیل، نهایی کردن جزئیات و اجرای توافق چارچوبی و اصلی خواهد بود». این بیانیه و واکنش دفتر نتانیاهو شاید برای بسیاری از رسانهها و تحلیلگران مسائل سیاسی منطقه به معنای آن باشد که احتمالاً در آینده نه چندان دور آتشبس در غزه برقرار خواهد شد و تبادل اسرا هم عملیاتی خواهد شد اما مساله اصلی این است که حتی روزنامههای اسرائیل هم به اقدامات نتانیاهو و تیم وی در مورد توافق بر سر هرگونه آتشبس بدبین هستند و او را یک عامل برهم زننده میدانند؛ به گونهای که روزنامه معاریو در گزارش اخیر خود نوشته:« مشکل این است که نتانیاهو مدتهاست دیگر بر اوضاع کنترل ندارد و از یک طرف آلت دست «ایتامار بن گویر» وزیر امنیت ملی و «بتسئلیل اسموتریچ» وزیر دارایی خود و از طرف دیگر همسر و پسرش شده و دیگر نمیدانیم که باید از کدام طرف بیشتر بترسیم».
منظور از این عبارت به صورت مشخص این است که نتانیاهو همچنان تحت تاثیر تیم راست افراطی است که برای تشکیل کابینه با آنها ائتلاف سیاسی تشکیل داده و بر همین اساس است که او هیچ اقدامی را بدون هماهنگی با آنها انجام نمیدهد که مبادا کابینه از درون متلاشی شود. این سطح از رادیکالیسم به جایی رسیده که اسموتریچ خواستار رد توافقنامه جدید آتشبسی شد که آمریکا، مصر و قطر آن را صادر کرده بودند. او صراحتاً اعلام کرده است که «نباید در دام کشورهای میانجی بیفتیم که میخواهند، توافقنامه تسلیم شدن را بر ما تحمیل کنند». نکته نهایی این است که بیانیه آمریکا، مصر و قطر عملاً به این مساله اشاره دارد که توافق مورد نظر آنها بر اساس اصولی است که جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در ۳۱ ماه مه ۲۰۲۴ (۱۱ خرداد) بیان و قطعنامه ۲۷۳۵ شورای امنیت سازمان ملل آن را تایید کرده است و به نوعی باید این اقدام را تکمیلکننده همان مساله دانست. این بیانیه در حالی به توافق مذکور اشاره میکند که از یک سو نتانیاهو بیش از حد برای ایالات متحده هزینههای منطقهای و بینالمللی به بار آورده و از جهتی دیگر هم انتقاد به دموکراتها با مرکزیت دولت جو بایدن در قبال پرونده فلسطین آن هم در آستانه انتخاباتی که معاون رئیس جمهوری فعلی آمریکا در آن نامزد شده در حال افزایش است. حال باید دید که آیا حمایت اروپا و کشورهای منطقه از این طرح آمریکا، قطر و مصر میتواند خروجی مثبت داشته باشد یا اینکه باز هم باید منتظر فرود بمبها بر غزه باشیم!