فرشاد گلزاری، گروه بینالملل
از زمان هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و مطرح شدن پاسخ تهران به تلآویو، گزینههایی ازجمله پاسخ مستقیم و غیرمستقیم به اسرائیل بهعنوان یک پرسش جدی طرح شده که پاسخهای گوناگونی هم درون خود دارد. در این میان هزینهها و فایدهها هم موردنظر هستند و از سوی دیگر، تبادل پیام میان آمریکا و ایران هم به یک محور مهم تبدیل شده است. برای پاسخ به این پرسشها و روشن شدن ابعاد گوناگون این پرونده به گفتوگو با عبدالرضا فرجیراد، سفیر پیشین ایران در نروژ و مجارستان پرداختیم. او که چندین سال مشغول تدریس ژئوپلیتیک در دانشگاه بوده، معتقد است که احتمال دارد آمریکا برای عدم گسترش جنگ امتیازاتی را به تهران داده باشد.
مشروح این گفتوگو بدین شرح از نظر میگذرد:
در شرایطی کنونی و درخصوص پاسخ ایران به اسرائیل دو سناریو مطرح میشود که نخست پاسخ مستقیم و دوم پاسخ غیرمستقیم است. با توجه به وضعیت کنونی منطقه و مولفههای موجود در فرامنطقه، کدام سناریو محتملتر است؟
تصور نمیکنم که ایران به صورت مستقیم بخواهد به اسرائیل پاسخ دهد. این بدان معنا نیست که تهران نمیتواند بلکه ایران موشک دارد اما اگر اسرائیل در نزدیکی و همسایگی ایران قرار داشت، توانایی ما هم بیشتر بود اما واقعیت این است که جغرافیای فلسطین اشغالی یک جغرافیای کوچکی است و بخش زیادی از آن را صحرای نقب تشکیل میدهد و باید گفت که اسرائیل از آنچه که روی نقشه دیده میشود از حیث سرزمینی کوچکتر است. حالا فرض را بر این بگذارید که ایران میخواهد به صورت مستقیم موشک شلیک کند و در این مسیر پایگاههای آمریکا هم وجود دارد. وضعیت نتانیاهو در داخل هم اسفناک است؛ بهویژه اینکه همزمان که اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد به تیم آشپزخانه مرکزی جهانی هم حمله کرده که وظیفه آن رساندن غذا به مردم غزه بود و از همه مهمتر آنکه در این تیم ۷ نفر از اتباع کشورهای غربی حضور دارند و همین موضوع موجب اعمال فشار بر نتانیاهو و تلآویو از خارج شده است. به همین دلیل اگر ما بخواهیم به صورت مستقیم اسرائیل را هدف قرار دهیم، تمام این انزوایی که تلآویو در آن غوطهور است یکباره تمام میشود چراکه نخستوزیر اسرائیل همین حالا از خارج و در داخل زیر فشارها و انتقادهای گسترده قرار گرفته است. توجه داشته باشید که اساساً اقدامات نتانیاهو اعم از جنایاتی که در غزه انجام میدهد به این دلیل است که توجه جامعه جهانی را به سمت خود جلب کند و از سوی دیگر با این اقدامات بتواند انتخابات زودهنگام و ایجاد صدای واحد به نفع خود را عملیاتی کند. از منظر دیگر نتانیاهو به این سلسله اقدامات به دنبال آن است که پای آمریکا را به ماجرا بیش از حد باز کند. به اعتقاد من ایران تا به اینجا کاملاً هوشمندانه عمل کرده و به همین دلایل فکر نمیکنم که ایران بخواهد از داخل به صورت مستقیم اسرائیل را هدف موشک قرار دهد.
دقیقا چه سناریویی را میتوان متصور بود؟
ایران تلاش خواهد کرد که با تاکتیکهای مورد نظر خود به اسرائیل ضربه بزند اما اینکه از عراق، یمن یا حتی آبهای آزاد این اقدام صورت بگیرد، مشخص نیست. این راهبرد به نظرم بسیار درست است؛ چراکه علاوه بر افزایش بار روانی بر اسرائیل، هزینههای آنها را هم افزایش میدهند. در رسانههای غربی هم بر این تاکید دارند که ایران به صورت مستقیم، اسرائیل را هدف قرار میدهد و همین موضوع باعث شده که اسرائیل و تمام ارتش و بخشهای مختلف آن در آمادهباش کامل قرار بگیرند و حتی تمام نیروهای ذخیره را فراخواندهاند و ضریب امنیت نیروگاه دیمونا را هم افزایش دادهاند که این یک شوک روانی را ایجاد میکند. بر این اساس که معتقدم حمله به صورت مستقیم تقریباً بعید است. در مورد سناریو دوم، یعنی هدف قرار دادن غیرمستقیم هم آنچه که اسرائیلیها فکر میکنند، اتفاق نخواهد افتاد؛ به گونهای که ایران به صورتی رفتار خواهد کرد که اسرائیل غافلگیر شود اما هیچ عجلهای در این خصوص وجود ندارد. نکته مهمی که نباید از یاد برود این است که ایران جلوتر از وضعیت فعلی به ایران فشار آورده است. همین حالا در داخل اسرائیل به غیر از مسائل سیاسی و مشکلاتی که برای نتانیاهو به وجود آمده، شاهد تعطیل شدن بندر ایلات اسرائیل هستیم. درست است که مردم غزه خسارات بسیار زیادی را متحمل شدهاند اما باید توجه داشت که اسرائیل هم ضربات بسیار عمیقی خورده است. اینگونه نیست که برخیها میگویند، اسرائیل ما را بارها زده و ما هم کاری نکردهایم چراکه ایران عملاً جلوتر ضرباتی را وارد کرده است.
براساس دادهها و اعلام رسمی وزارت خارجه آمریکا، پیامهایی درخصوص این پرونده میان تهران و واشنگتن ردوبدل شده است. این پیامها میتواند چه موضوعاتی را دربر بگیرد؟ اساساایالاتمتحده چه واکنشی در قبال پاسخ ایران خواهد داشت؟
اینکه ایران و آمریکا به صورت مستقیم و غیرمستقیم در مواقع حساس میتوانند با یکدیگر به تبادل پیام بپردازند، اقدام خوبی است. این پیامها آرامکننده است و مانند پیامها یا گفتوگوی تلفنی اخیر بایدن و نتانیاهو حامل تنش نیست. اینکه فرض کنیم پس از حمله ایران به اسرائیل به هر نحوی، واشنگتن به حمایت از تلآویو وارد میدان میشود، اینگونه نیست. درست است که ایران و آمریکا با یکدیگر روابط ندارند اما روابط ایران با آمریکا و روابط آمریکا با اسرائیل را هم صفر و صدی نیست. به این معنا که نمیتوان گفت ایالاتمتحده صددرصد طرفدار اسرائیل است و این میزان در مواجهه با ایران صفر است. ایران جایگاه استراتژیک و ژئوپلیتیکی خودش را دارد و اتفاقاً آمریکا خیلی نگران است که ایران کاملاً شرقی شود. مگر آنکه یک جنگ بزرگ در بگیرد و کاخ سفید برای منافع خود وارد مهلکه شود.
در روزهای اخیر اخباری از تخلیه سفارتها و کنسولگریهای اسرائیل در چندین کشور منتشر شد و این موضوع مطرح شد که احتمال دارد ایران اماکن و نمایندگیهای دیپلماتیک اسرائیل را مورد هدف قرار بدهد که حتی به آفریقا و برخی از کشورهای منطقه هم اشاره شد.تا چه حد این اقدام متصور است؟
به نظرم تمام این مسائل گذشته است. اگر چند ساعت بعد از اقدام اسرائیل در دمشق که همه توجهات به این موضوع بود، حادثهای علیه اماکن دیپلماتیک اسرائیل در هر جایی رخ میداد، شاید هزینههای آن کمتر بود؛ چراکه اکثر کشورها در همان موقع این اقدام تلآویو را محکوم کرده بودند اما بعد از آن اگر این اقدام انجام میشد، دنیا به نفع اسرائیل این موضوع را محکوم میکردند. در همان ابتدای عملیات ۷ اکتبر شاهد بودیم که حمایت بسیار زیادی از اسرائیل و علیه حماس در اتمسفر بینالمللی شکل گرفت و اروپا، آمریکا، کانادا، نیوزلند و حتی استرالیا به نفع اسرائیل موضع گرفتند. هدف قرار دادن اماکن دیپلماتیک دقیقاً همان چیزی است که نتانیاهو میخواهد تا بتواند حمایت داخلی را کسب کند و این خبر به عنوان تیتر یک رسانههای دنیا منتشر شود. مطمئنم که سفارتهای اسرائیل در حاشیه خلیجفارس، آسیای میانه و حتی در آذربایجان و ارمنستان در چند روز اخیر تعطیل بوده و حتی کارمندان خود را به جایی دیگر مانند هتل منتقل کردهاند. به همین جهت هدف قرار دادن اماکن دیپلماتیک به صلاح نیست.
واکنش کشورهای عربی در صورت پاسخ ایران چه خواهد بود؟
بسیاری از کشورهای منطقه علیه حمله اسرائیل به کنسولگری ایران موضع گرفتند که البته بحرین و جمهوری آذربایجان را باید از دایره این کشورها خارج کرد. این دقیقاً همان اقدامات و میدانداری دیپلماتیک است؛ به این معنا که در کنار هرگونه اقدام باید دیپلماسی منطقهای را هم در محکومیت اقدامات اسرائیل داشته باشیم. حتی معتقدم که ردوبدل شدن پیام میان ایران و آمریکا هم میتواند جلوی اقدامات مخرب اسرائیل را بگیرد و حتی میتوان از این طریق امتیازاتی را کسب کرد. تصورم این است که واشنگتن در رد و بدل کردن پیامها دنبال این بوده تا جلوی گسترش درگیری را بگیرد؛ چراکه در زمانی که صحبت از یک پاسخ نظامی در میان است و عزم برای جلوگیری از گسترش درگیری باشد باید امتیازی هم مطرح باشد. نمیدانیم محتوای پیام مذکور چه بوده اما آمریکا چندین بار اعلام کرده که از حمله به کنسولگری ایران بیخبر بوده و نشان میدهد که در گذشته به آنها اطلاع داده شده است. مطمئنم که اگر ایالاتمتحده از این موضوع خبردار میشد، جلوی این حمله را میگرفت تا گریبان همه را نگیرد.
تا چه میزان احتمال دارد که ایران مواضع آمریکا را هدف قرار دهد؟
به نظرم این اتفاق نخواهد افتاد. اگر به اظهارات مقامات ایران و آمریکا نگاه و آن را با گذشته مقایسه کنیم، میتوانیم ببینیم که لحن آمریکا آرامتر و لحن ایران نسبتاً آرام است. در این خصوص تفکر جهانی هم باید مدنظر باشد. اینکه اسرائیل کنسولگری ما را بزند و ما سپس منافع یا مواضع آمریکا را درحالی هدف قرار دهیم که آمریکا میگوید ما در جریان این اقدام تلآویو نبودهایم در فضای بینالمللی به نفع ایران نخواهد بود.
در فضای رسانههای خارجی شاهد تولید و انتشار تحلیلهای گوناگون درخصوص پاسخ ایران هستیم که برخی از آنها تحریککننده است و میتواند اتمسفر روانی را به هم بزند. این اقدام را چگونه باید تحلیل کرد؟
اصولاً مقالات یا تحلیلهایی که درخصوص این ماجرا منتشر میشود، سه نوع هستند. نوع اول این است که ایران را تحریک میکنند و در متن آنها اعلام میشود که تهران هیچ اقدامی را انجام نخواهد داد ولی تجربیات چند دهه گذشته ما در تحولاتی مانند جنگ با عراق یا بحث افغانستان در زمان دور اول طالبان را از سر گذراندهایم و تصمیمات درستی حتی در مورد جنگ کویت اتخاذ شد. نوع دوم، تحلیلها هم بر این اساس که میگویند، ایران مستقیماً اسرائیل را هدف قرار خواهد داد. نوع سومی هم وجود دارد که میگویند ایران بسیار قدرتمند است و میتواند پاسخ کوبنده به اسرائیل بدهد که بهزعم من این هم خوب نیست. به صورت کلی این تحلیلها که تعداد آنها هم بسیار زیاد است نباید روی تصمیمگیری و حتی اتخاذ مواضع ما تاثیر بگذارد. کلام آخر آنکه اسرائیل حالا در مورد موجودیت خود وارد میدان شده و این در حالی است که قبلاً اینگونه نبود. به همین خاطر است که میگویم ایران پیشاپیش پاسخ را داده است. اسرائیل در غزه نتوانسته سه هدف مورد نظر خود، یعنی نابودی حماس، بازگشت اسرای اسرائیلی و تخلیه غزه را محقق کند و این در حالی است که همین حالا هم مذاکرات آتشبس و تبادل اسرا که قرار است در مصر انجام شود در هالهای از ابهام قرار دارد.