حکم پرونده نقض حقوق مؤلف در فیلم «قهرمان» صادر و ادعای شاکی بیاساس اعلام شد؛ بر این اساس، هر هفت متخصص و کارشناس هنری، اتهامات وارد شده به فیلم «قهرمان» را مردود دانستند. این درحالی است که دو سال از شکایت آزاده مسیحزاده، شاگرد فرهادی از او میگذرد و مسیحزاده در این مدت یکی دو بار طوری پیگیری پروندهاش را رسانهای کرده که انگار رای دادگاه به نفع او تمام شده است. فرهادی هم در تمام این مدت به جز زمانی که در جشنواره کن در ترکیب هیات داوران قرار گرفت، هیچ توضیحی درباره این پرونده نداد و در واقع با این کار میدان را برای آنهایی که با هدف تخریب او، دست به چنین شکایتی زدند، مهیا کرد.
در خبری که روز گذشته توسط روابط عمومی اصغر فرهادی در اختیار رسانهها قرار داده، درباره این حکم توضیحاتی به شرح زیر ارائه شده است: «پس از طرح شکایت از سوی هنرجوی سابق اصغر فرهادی (آزاده مسیحزاده) مبنی بر نقض حقوق مؤلف در فیلم «قهرمان» و ادعای وی برای سهیم شدن در کلیه درآمدهای داخلی، خارجی و جوایز فیلم «قهرمان»، دادگاه به دلیل برخورد غیرتخصصی در مرحله بازپرسی و صدور کیفرخواست بدون ارجاع به کارشناسان مربوطه، موضوع را جهت بررسی جامع حقوقی در سه مرحله جداگانه به کارشناسیهای تکنفره و سهنفره و در نهایت به هیات سهنفرهای از اساتید دانشگاه تهران متخصص در حوزه کپیرایت، ارجاع کرد. هر هفت نفر متخصص، پس از بررسیهای جداگانه از محتویات پرونده و تحلیل جوانب حقوقی و هنری موضوع، ادعاهای شاکی (آزاده مسیحزاده) را فاقد اعتبار تشخیص داده و اتهامات وارده به سازنده فیلم «قهرمان» را ماهیتاً بیاساس دانستند».
در حکم صادر شده بر مبنای نظریات کارشناسان رسمی و متخصصان دانشگاهی، ضمن تشریح مفصل مبانی حقوقی و هنری و با بررسی فیلم «قهرمان» و هر سه نسخه متفاوت مستند شاکی و همچنین دهها ساعت تصاویر ورکشاپ اصغر فرهادی، با قاطعیت تاکید شده است که ساخت هر فیلم یا اثر هنری با الهام از یک اتفاق واقعی یا اخبار منتشر شده از آن، کاملاً بلامانع است، زیرا یک اتفاق واقعی و اخبار آن جزو حوزه عمومی (پابلیک دومین) و متعلق به همگان است و حق استفاده از آن در انحصار هیچکس نیست و این امری کاملاً پذیرفته شده و بدیهی در تمام دنیاست.
مستند شاکی (آزاده مسیحزاده) برگرفته از یک اتفاق واقعی و اخبار منتشر شده از آن در روزنامههای جامجم، ایران و سایت تیترآنلاین به تاریخهای ۳/۲/۱۳۹۱ و ۴/۲/۱۳۹۱ و همچنین گزارش خبری سیمای استان فارس است و صرف خواندن و بازگو کردن یک خبر منتشر شده برای هیچ شخصی، حق مالکیت ایجاد نمیکند. بنابراین تشابهات بین این ۲ فیلم مستند و داستانی از یکسو از منبع مشترک ۲ اثر در واقعیت و اخبار رسانهها و از سوی دیگر، از آموزشها و سبک و سیاق مدرس ورکشاپ اصغر فرهادی ناشی شدهاند و با قطعیت میتوان گفت که هیچگونه تخلف و نقض حقوقی اتفاق نیفتاده و ادعاهای مطرح شده کاملاً مردود هستند.
در بخشی دیگر از نظریات کارشناسی تاکید شده که شاکی از مجموع دهها ساعت تصاویر جلسات ورکشاپ اصغر فرهادی، فیلمی یک ساعته مونتاژ کرده که در آن جرح و تعدیلهای یکجانبهای صورت گرفته و تنظیم به نفع شده و تفاوت فاحشی بین تصاویر اصلی ورکشاپ و فیلم ارائه شده توسط شاکی به بازپرس در مرحله تحقیقات وجود دارد؛ لذا این فیلم مونتاژ شده از جلسات ورکشاپ که مبنای اصلی صدور کیفرخواست قرار گرفته، نامعتبر تشخیص داده میشود.
همچنین طبق بررسی مدارک پرونده و تصاویر ضبط شده از ورکشاپ، محرز شد که طرح روایی، ساختار، نوع برخورد با سوژهها، نوع روایت، نحوه به چالش کشیدن ادعای سوژهها، جای قرار گرفتن دوربین، نوع کادربندی، روشهای برخورد اولیه و ثانویه با سوژه مستند، فضاسازی بهینه و حتی پایانبندی (پایان باز) و بسیاری دیگر از عناصر تشکیلدهنده فیلم مستند از طرف فرهادی به هنرجو ارائه و آموزش داده شده است، که کلیه آموزشها در فیلم مونتاژ شده از جلسات ورکشاپ توسط شاکی حذف شده است. بر همین اساس، طرح ارائه شده به هنرجو از جانب فرهادی، فراتر از یک ایده و طرح اولیه و خام بوده و در واقع نوعی پترن است که چارچوبی کامل برای شکل گرفتن روایت در مستند بوده و راهنماییهای جزبهجز مدرس و تاثیرات مستقیم او در ساخت مستند مذکور کاملاً مشهود است.
در بررسیهای صورت گرفته تصریح شده که فیلم «قهرمان» به لحاظ مفهوم، داستانپردازی، ساختار، شخصیتپردازی، اجرا و تمامی عناصر خلاقه هنری مورد بحث در حوزه حقوق مؤلف مسیری کاملاً مستقل و متفاوت از مستند – و حتی همان اتفاق واقعی و اخبار منتشر شده – را طی میکند و از هیچ زاویهای اتهام نقض کپیرایت به آن وارد نیست». حالا مسیحزاده که شکایتش از «قهرمان» فرهادی به جایی نرسید از این پس تنها باید به توانایی و استعداد خود در فیلمسازی تکیه کند و راههایی جز حاشیهسازی را برای انداختن نام فیلمش بر سر زبانها بیازماید. کاری که از پس هر کارگردانی برنمیآید. چراکه احتمالاً او حالا فهمیده است که هیچ فیلمسازی بزرگی بیدلیل بزرگ و صاحبنام نمیشود و برای مشهور شدن به چیزهایی بیش از حاشیه و جنجال نیاز دارد.