سیدحسین مرعشی، محمود واعظی و محمدرضا باهنر در نشست «احزاب کجای سیاست ایرانند؟» پیشنهاد کردند:
⭕️ تحول در دکترین نظام
“مرعشی“: دکترین مبارزه با اسکتبار که از دل انقلاب و بعداً جنگ بیرون آمد، نمیتواند نیازهای روزافزون جامعه ما برای رقابت با کشورهای منطقه و جهان را تامین کند. در دکترین جدید، باید اولویت ایران، اقتصاد باشد
“واعظی“: زمانی به اهداف برنامه میرسیم که اولویت کشور، توسعه اقتصادی باشد. چراکه توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، فرهنگی، رفاه و معیشت مردم را به دنبال دارد
“باهنر“: آخرین اصل قانون اساسی میگوید؛ اصول قانون اساسی به غیر از اصولی که متضمن اسلامیت و جمهوریت نظام است، بقیه اصول قابل تجدیدنظر است
سازندگی: احزاب و جناحها کجای سیاست ایرانند؟ عنوان نشستی بود که سه نگاه، سه جریان، سه سیاستمدار را در خبرگزاری خبرآنلاین گرد هم آورد. یکی سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران دیگری محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و نفر سوم نیز محمود واعظی، قائممقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه. سه چهرهای که خودشان میگویند، گذر زمان نگاههای آنها را به هم نزدیک کرده است و البته این نزدیکی را میشد در گپوگفتهای بیرون از نشست رسمی هم مشاهده کرد. به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، این سه چهره اصلاحطلب، اصولگرا و اعتدالی در روزی در این نشست گرد هم آمدند تا پاسخگوی سوالات محمد مهاجری، فعال رسانهای اصولگرا و رسانه باشند که تهران خلوت بود و آلودگی هوا، شهر را نیمهتعطیل کرده بود.
سیدحسین مرعشی در این نشست گریزی به قدرتی که قوای مختلف دارند، زد و ضمن تاکید بر اینکه نباید سیاست را به نهادهای نظامی سپرد، گفت: باید کشور را به این سمت ببریم که چند حزب نیرومند در کشور ایجاد شود، برنامه داشته باشند، با هم رقابت کنند تا مشکلات کشور را حل کنند. در دکترین هم باید اولویت ایران، اقتصاد کشور شود.
به اعتقاد دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، انقلاب خدماتی در کشور کرده و کارهایی رخ داده است. زیرا ایران مانند هر کشوری دیگر جزیی از جهانی است که تحت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری است. ما باید ببینیم جایگاه ما در دنیا چه اتفاقی برایش رخ داده است. این که در داخل کار و خدمت کردهایم و برق و آب و گاز را و دانشگاه را و خیلی مسائل را رسیدگی کردهایم، نقاط مثبتی است. مشکلی که برای ما پیش آمده است این است که یک درصد خشکیهای زمین در اختیار ماست، جمعیت ایران هم از سال ۵۷ که انقلاب پیروز شده همواره یک درصد جمعیت دنیا بوده است. اقتصاد ایران در سال ۱۳۵۶ ، ۱.۲ درصد اقتصاد دنیا بوده است. یعنی ما ۲۰ درصد از متوسط دنیا جلوتر بودهایم. الان اگر براساس سرانه حساب کنیم، تبدیل شدهایم به چهاردهمین اقتصاد دنیا. یعنی نسبت به سال ۵۶ یکسوم شدهایم. اگر براساس قدرت خرید محاسبه کنیم، ششدهم شدهایم. یعنی نصف.
مشکلی به نام ساختار قانون اساسی
سیدحسین مرعشی در ادامه سخنانش با تاکید بر اینکه نتیجه و کارکرد را مطلوب ارزیابی نمیکنم زیرا علت مفصل است، گفت: ولی میتوانم دو سه مورد کوتاه بگویم. اولین مساله به ساختار قانون اساسی برگردد. در ساختار قانون اساسی برخلاف عرفی که در دنیا وجود دارد، قدرت با مسئولیت همراه نیست. در تمام دنیا هر کس که قدرت اصلی کشور است و نامش نخستوزیر ژاپن یا پاکستان یا صدراعظم آلمان یا رئیسجمهوری آمریکا یا فرانسه و … هر کس که قدرت اصلی را دارد، رئیس کابینه است. یعنی مسئولیت اداره کشور دارد. ما اینجا چون تصویر روشنی نداشتیم وقتی قانون اساسی را مینوشتیم، قدرت را در ولایت فقیه نهادینه و تایید کردیم و دولت را به ریاست کسی به نام رئیسجمهور دادهایم. جدایی قدرت و مسئولیت، اداره کشور را دچار مشکل کرده است. زمانی آقای محمدیگلپایگانی در معارفه یکی از فرماندهان ارتش یک جمله تاریخی را گفت که نیروهای مسلح مسئولیتشان با آقاست و همه مسائلشان حل است. من پیام دادم که مسئولیت همه مسائل کشور با آقاست. لذا بقیه مسائل را هم حل کنیم. وی افزود: پزشکی در ایران سازمان و نظام دارد. دانشگاه علوم پزشکی متولی سازمان غذا و دارو است. تمام داروهایی که در سراسر کشور در داروخانهها عرضه میشود دارای قیمت معین است. شما میتوانید قلم انسولین را در هر داروخانهای با همان قیمتی بخرید که همه میفروشند. یک دانه داروی قاچاق هم در داروخانههای ایران نمیتواند عرضه شود چون نظامی به نام سازمان غذا و دارو دارید که داروها و غذای کشور را مدیریت میکند.
پزشکیان افتخار میکند برنامهای نداشته است
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه و به عنوان دومین مساله از نقش احزاب گفت و خاطرنشان کرد: حال آقای جلیلی یک تشکیلاتی داشت اما آقای پزشکیان افتخار میکند و میگوید که حزبی نبوده و برنامهای نداشته است، حزبی نبودن و بدون برنامه بودن برای اداره کشور مثبت نیست. سازمان سیاسی یعنی حزب، وقتی شما در کشور ۱۵۰ حزب دارید، برای هماهنگی آنها، خانه احزاب درست میکنید که در هیچ جای دنیا نیست؛ اینکه نمیشود. احزاب باید وجود داشته باشند تا چند کار کنند. اولاً، باید برنامههای درازمدت داشته باشند، برنامهمحور جلو بروند و کشور را براساس برنامه اداره کنند. دوماً، باید سیاست را مدیریت کنند. سوماً، باید تجربهها را تجمیع کنند. لازم نیست کسی که ۳۰ سال است وزیر بوده، همچنان وزیر بماند. اما اینطور هم نیست کسی که ۳۰ سال وزیر بوده الان کنار برود. او باید در قالب حزب بیاید و پشتیبان یک وزیر جوان باشد.
وی افزود: ایراد و مساله سوم و اصلی از نظر من دکترین است. دکترینی که از انقلاب و بعداً جنگ بیرون آمده است، مبارزه با استکبار است. این دکترین نمیتواند نیازهای روزافزون جامعه شما را برای رقابت با کشورهای منطقه یا جهان تامین کند. همانطور که در چین رخ داد و در این کشور تا قبل از آنکه دکترین خود را تغییر دهد، هیچ اتفاق مثبتی نمیافتاد. بالاخره آقای مائو آمد و برای آخرین کار، کشاورزی را بهعنوان جهش بزرگ دولتی کرد. مواد غذایی تحت تاثیر این جهش بزرگ، آنقدر کم شد که چند ده میلیون نفر از گرسنگی مردند. مائو فهمید نمیشود و رها کرد و دکترین چین تغییر کرد. دکترین چین در زمان مائو این بود که قدرت چین به تعداد تانک، توپ، کلاهک هستهای و سربازانش است. سپس دکترینی که آوردند این بود که قدرت چین، اقتصاد چین است. چین را ظرف ۴۷ سال از سرانه ۲۰۰ دلار برای هر نفر به ۱۲ هزار دلار هر نفر رساندند.
موضوعی به نام قوه قضائیه یا قوه مقننه وجود ندارد
مرعشی با جمعبندی این سه مساله گفت: از داخل ساختار ما در قانون اساسی، تفکیکقوایی بیرون آمده است که در هیچ جای دنیا نیست. به نظرم اگر این طراح قانون از خاک بیرون بیاید و وضعیت ایران را ببیند، عذرخواهی میکند و میگوید، چنین قصدی نداشته است. موضوعی به نام قوه قضائیه یا قوه مقننه وجود ندارد. چنین رسمی در دنیا نیست. در قوه قضائیه قاضی مستقل است، ولی قوه قضائیه جدا از دولت نیست. وزیر دادگستری در دولت است. فرمانده کل قوا خودش رئیس دولت است.
به گفته او، تفکیک مسئولیت و این ساختار جواب نمیدهد و دیر یا زود باید برای کشور فکری کنیم. باید کشور را به این سمت ببریم که چند حزب نیرومند در کشور ایجاد شود، برنامه داشته باشند، با هم رقابت کنند تا مشکلات کشور را حل کنند. در دکترین هم باید اولویت ایران، اقتصاد کشور شود. تا زمانی که اقتصاد اولویت اول ایران نشود، در رقابتها با کشورهای رقیب منطقهای و سطح جهانی نمیتوانیم جایگاه مناسبی برای ایران و مردم ایران رقم بزنیم.
وی در پاسخ به این سوال مهاجری که از مرعشی پرسید، در مورد ساختار که فرمودید، معتقدید در سیستم کنونی کشور، در قانون اساسی رهبری و قوه مجریه در طول همدیگر نیستند؟ گفت: حداقل جدای هم هستند. چه کسی گفته که قوه قضائیه از حاکمیت جداست؟ تزاحم ندارند. قدرت در ولایت فقیه است. من در دولت بودهام و دیدهام که کابینه، رئیس را چطور ارتقا میدهد. وقتی کابینه شکل میگیرد، وزرا هر کدام نماینده یک بخش از مسائل و کارشناسی کشور هستند. رئیس به مسائل واقعی کشور آگاه شده و در جریانش قرار میگیرد. در خلأ نمیخواهد در مورد گزارشها تصمیم بگیرد و پای کار است. الان در دولت مینشینیم و میگوییم ۸۰۰ همت کسری بودجه داریم. میگوییم ۲۰ هزار مگاوات کسری برق در تابستان داریم. میگوییم ۷۰ میلیون مترمکعب روزانه گاز کم داریم. اینها واقعیتهایی است که حکم میکند، تصمیم برای کشور گرفته شود. اگر این تصمیم بخواهد گرفته شود، کابینه باید تقویت شود. نمیگویم تضاد دارند یا در طول هم نیستند.
چه کسی گفته که مجلس این مقدار اختیارات را داشته باشد؟
سیدحسین مرعشی ادامه داد: هر کس رئیس قوه قضائیه است، شورایی درست میکند و مانند دولت جلسه مسئولان قضا میگذارد. در دنیا قاضی مستقل است. چه کسی گفته که قوه قضائیه از حاکمیت جداست؟ چه کسی گفته که مجلس این مقدار اختیارات را داشته باشد؟
وی افزود: نمایندگی مجلس در تمام دنیا سمت است. جمع میشوند به نمایندگی از مردم قانونی تصویب میکنند و بعد سر کار و زندگی خود میروند. این مجلسی که درست کردهاید، مخل اداره کشور میشود. آن نماینده هم تقصیر ندارد و باید پاسخگوی مردم باشد. رفته قول داده و رای جمع کرده است و اگر بخشدار و فرماندار و رئیس اداره و مدیرعامل شرکت دولتی را از آدمهای خود نگذارد، کسی جواب سلامش را نمیدهد. اگر بپذیریم که احزاب واقعی و نیرومند براساس نحلههای فکری در کشور شکل بگیرند و نه براساس گروه و باند و اینها، اگر این احزاب شکل بگیرند، قانون انتخابات هم حزبی شود و تغییر کند، باید انتخابات تناسبی را هم بپذیریم. مثلاً خیلی از کشورها در دنیا فرد کاندیدا، یا باید از طرف حزب سیاسی معرفی شود، یا باید ۵ درصد نمایندهها امضا دهند که کاندیدا شود. اینطور نیست که هر کسی کاندیدای انتخابات شود. مرحله بعدی هم این است که باید انتخابات تناسبی را هم بپذیریم و اقلیت حذف نشود. در جاهایی مانند مجلس و شورای شهر باید همان رنگوبوی جامعه را داشته باشند که برش جامعه هستند. اگر اکثریت با اصولگراست در مجلس هم اکثریت اصولگرا باشند و اقلیت هم در کنارشان باشند؛ همانطور که در جامعه هم هستند. در چنین فرضی چه اشکالی دارد که تندروها هم باشند. نکته این است که هر حزب و گروهی متناسب با وزن اجتماعی در سیاست دخالت کند. اصلاحطلبها چند دسته هستند. حزبشان را مستقل میکنند، یا داخل حزبشان رقابت درون حزبی میکنند و یا حزب مستقل تشکیل میدهند.
به گفته مرعشی، یا تندروها نیز در رقابتهای درون حزبی اصولگرایان سهم خودشان را از حزب میگیرند، یا یک حزب دیگر درست میکنند. اینکه الان مشکلی وجود دارد، بخشی از خصلتهایی است که به طور طبیعی در انقلاب جزو لوازم بوده است. انقلابیون همیشه باید همه چیز را مطالبه میکردند تا به نتیجه برسند. این خصلت برای بعد از انقلاب هم وجود داشته است و هر کدام از ما که قدرت را در دست گرفتیم، میخواستیم همه چیز را به دست بیاوریم. به آن حدی که بوده، قانع قائل نبودهایم. به نظرم اگر ما به این اصل توجه کنیم که نظام سیاسی سازمان میخواهد، بخشی از این سازمان قانونگذاری است و قوانین و نهادهای ناظر و داوری را تعیین میکند. یکجا دولت و وزارت کشور و هیاتهای انتخابات است و نظامات انتخابات را تعیین میکنند. یکجا سازمان سیاسی جامعه است که آنها را باید احزاب جمع کنند. اگر این را بپذیریم، مدیریت تندروها کار پیچیدهای نیست.
اتفاق مثبت بهار عربی
مرعشی به این گزاره که همه دوست دارند بگویند اتفاق سوریه سریع افتاد، اشاره و ادامه داد: یک عده میگویند، اتفاق سوریه ۱۳ سال با تاخیر رخ داد. ۱۳ سال این پرونده باز بوده است. در مواجهه با سوریه در داخل سیاستمداران ایران، اختلاف دیدگاه از ابتدا وجود داشته است که ایران چقدر به مساله ورود کند. دوستان میگویند بدون اینکه دولتهای قانونی کمکی از ما بخواهند، کمک مستشاری نمیکنیم. معنیاش این نیست که مداخله کنیم. به گفته او در بهار عربی، یک اتفاق خیلی مثبت رخ داد که هیچکس به آن نپرداخت. مراکش اولین تظاهراتی که راه افتاد؛ پادشاه ۵۰ نفر از معارضین را دعوت کرد و گفت، قانون اساسی جدید بنویسید. شریعتمداری و فرماندهی کل قوا برای من و اداره کشور با شما مردم. مجلس تشکیل دهید و کشور را اداره کنید. تا الان هم سه دوره انتخاباتش برگزار شده و دولتهای موفقی روی کار بودهاند و ثبات در کشورشان وجود داشته است.
وی با بیان اینکه آیتالله هاشمی گفت که اسد جابهجا شده و فاروق الشرع جانشین او شود، گفت: این بحث در میان سیاستمداران خیلی جدی بود. اول داعش نبود و تظاهرات مخالفین اسد در داخل بود. از قبل هم ساختار مذهبی و قومی سوریه و خاندان آقای اسد، علویان سنی بودند که ۲۵ درصد جمعیت بودند. ۷۵ درصد جمعیت غیرعلویون بودند. اینها سالها به اتکای حزب بعث، قدرت را در سوریه در دست گرفتند. وقتی این اتفاقات افتاد، عدهای از سیاسیون گفتند باید بین معارضین و اسد توافقی شکل بگیرد و به سمتی برویم تا دولت ائتلافی شکل بگیرد و به سمت دعوای شدیدتر نرود. یا مرحوم هاشمی خیلی صریح نظرشان را دادند که حزب بعث را حفظ کنیم ولی اسد جابهجا شده و یکی مثل فاروق الشرع جانشین او شود. اینها نظرات روی میز بود. یک بار از سردار سلیمانی پرسیدم که بهتر نبود به جای درگیریهایی که این همه آدم کشته شده و ۶.۵ میلیون نفر آواره شدند؛ توافقی بین اسد و معارضین میشد و دولت ائتلافی شکل میگرفت؟ ایشان گفتند ما موافق بودیم و بهترین راهحل بود اما اردوغان دخالت کرد و نگذاشت این رخ دهد.
نباید سیاست را به نهاد نظامی سپرد
نکته دیگری که دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران مطرح کرد که باید از قضیه سوریه درس گرفت این بود که نیروی نظامی و نیروی مسلح به خصوص نیروی مسلحی که مانند سپاه ایدئولوژیک بوده و قدرت و عزتش قدرت همه ماست، در اینکه باید قوی و نیرومند باشد و نیازهایش تامین شود نباید تردید کرد. ولی هیچوقت نباید سیاست را به نهاد نظامی سپرد. نیروی نظامی باید تحت کنترل سیاستمداران باشد. ما در سیاستهای منطقهای در یک دورهای سیاست را هم به نهاد نظامی سپردیم و جواب نداد. برای این بود که نیروی نظامی کارکرد سیاسی ندارد. وی افزود: یک نیروی سیاسی به همه ابزارها نگاه میکند. ابزار نظامی، سیاسی و فرهنگی خود را بهکار میگیرد. همه نفوذ سیاسی خود را بهکار میگیرد و همه ابزارهای جامعه را بهکار میگیرد. فرض اولیه را کنار بگذاریم که در عمل نشد و ترکیه نگذاشت بین معارضین و اسد ائتلافی ایجاد کنیم. حزب بعث بهعنوان حاکمیت بمانند و اسد به دلیل موضعی که مردم دارند، کنار رفته و یکی دیگر جای او بیاید.
مرعشی خاطرنشان کرد: رفتیم و مبارزهای شکل گرفت و سردار سلیمانی هم جنگید، روسیه هم کمک کرده و پوشش هوایی را تامین کرد و آقای اسد تثبیت شد. اگر فرمان دست سیاستمداران بود، اعراب فردای روزی که اسد بر سوریه مسلط شد از او بهعنوان عضو اتحادیه عرب دعوت کردند، وقت مصالحه اسد با معارضین بود. این هم تجربه جالبی در جهان عرب وجود دارد که درسآموز است. ۵۵ سال پیش سلطان قابوس در عمان با کمک ایران و امکاناتی که هلیکوپترهای کبرا که برایش ایجاد کردند، جنگجویان چپ را شکست داد. روز بعد از مسلط شدن، سلطان قابوس، تعدادی از آنها را از زندان آورد و پرسید چه کار بعد از سرنگونی من میخواستید انجام دهید؟ یکی میگفت، میخواستم بهداشت را درست کنم و دیگری آموزشوپرورش را گفت. سلطان قابوس گفت، بیایید در دولت این کار را بکنید. ۵ تا از معارضین را در دولت آورد و ۵۵ سال است که عمان با ثبات اداره میشود. این آقای بنعلوی که ۴۵ سال وزیر خارجه بود یکی از جنگجویان همان ظفار است. آقای بشار اسد روز بعد از تسلطش بر سوریه باید باقیمانده مسائل را با سیاست حل میکرد و تا آخر به نظامیگری تکیه نمیکرد. این جهت را یا ما و روسیه باید به او میدادیم، یا خودش میفهمید.
۱۹ سال است اقتصاد ایران گروگان پرونده هستهای است
سیدحسین مرعشی در انتهای نشست افزود: نکته آخر این است که یادتان باشد اقتصاد، صحنههای جنگ را هم تحت تاثیر قرار میدهد. در تحلیل بودجه ایران برای جنگ، خیلی عجیب بود که در ۶ سال از ۸ سال دفاع مقدسمان، بودجه زیادی به جنگ نداده بودیم. چون به اندازه کافی مهمات خریداری شده در دهه ۵۰ را استفاده میکردیم. دو سال آخر که مجبور شدیم مهمات و سلاح بخریم، در جنگ کم آوردیم. امروز هم میگویم تحریمهای اقتصادی ایران، کاهش درآمدی ایران و بحرانی که برای روسیه در اوکراین پیش آمده در سقوط اسد نقش تعیینکننده داشت. اقتصاد مهم است.
وی تاکید کرد که ما عنصری به نام زمان را باید در تصمیمات خود لحاظ کنیم. آقای باهنر به گذشته برگردیم، فرض کنیم گروگانگیری دانشجویان خط امام در ۱۳ آبان ۵۸ کار درستی بوده است. رفتیم و گرفتیم و ابهت آمریکا را از بین بردیم و آمریکا هم هیچ غلطی نتوانست بکند. ۴۰ روز با ۴۴۰ روز برای کشور تفاوت میکرد. همان کاری که در ۴۴۰ روز کردیم را در ۴۰ روز میکردیم. ۴۴۰ روز اقتصاد ایران را گروگان سفارت نمیکردیم. مرعشی گفت: ۱۹ سال است که اقتصاد ایران گروگان پرونده هستهای است. یک سال، دو سال، سه سال یک اقتصاد در تحریم میرود و مقاومت میکند و از گردنههایی عبور میکند. مگر میشود ۱۹ سال اقتصاد این کشور را گروگان هستهای بگیریم و در سوریه موفق از آب دربیاییم و متحدانمان سقوط نکنند؟ اقتصاد مهم است و همه صحنهها را تحت تاثیر قرار میدهد. قبل از اینکه بقیه کارهایمان خراب شود، اقتصاد را درست کنیم. راه دیگری نداریم.
۱۵ نفر آدم در مجلس پیدا نمیکنیم که از منافع خود دست بردارند
محمدرضا باهنر، دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری هم در این نشست گفت: همین الان از ۲۰۰ نماینده موجود در مجلس فارغ از اصلاحطلب، اصولگرا بودن آنان، بپرسیم که چند نفر از شما سیاستهای اقتصاد مقاومتی را خواندهاید؟ از آنهایی که خواندهاند بپرسیم چند نفر از شما فهمیدهاید؟ سوم اینکه حالا که خوانده و فهمیدهاید حاضرید بهرغم منافع منطقه، صنف، دسته و حزب خود برای اجرای اقتصاد مقاومتی قیام کنید که باید اجرا شود؟ باهنر افزود: نمایندهها حتماً به من نقد خواهند کرد ولی فکر نمیکنم ۱۵ نفر آدم در مجلس پیدا کنیم که از منافع خود در منطقه، حزب و گروهشان دست بردارند و بگویند اقتصاد مقاومتی اجرا شود. اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی دقیق است یا نیست را کاری ندارم. مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره بسیاری از سیاستهای کشور، سیاستهای کلی را وضع کرده است؛ آن را خدمت حضرت آقا تقدیم کردیم و ایشان هم ابلاغ کردهاند. اما بسیاری از این سیاستها روی زمین است. اصلاً مشخص نیست مخاطب آن کیست. اگر این سیاستها را اجرا کرد چه اتفاقی میافتد و اگر آن را اجرا نکرد چه اتفاقی رخ میدهد.
همچنین باهنر گفت: ما نمیگوییم دولت، رهبر شود. میگوییم رهبری، دولت شود. یعنی ساختارهای تصمیمات کلانی که کشور میگیرد باید ساختار اجرایی داشته باشد. اولاً، تصمیمات را درست و مطابق واقعیات بگیرد. ما وقتی یک کشور ۵۰۰ میلیارد دلاری هستیم، نباید صداوسیما و مجلس، مردم را تهییج کنند که باید مانند یک کشور هزار میلیارد دلاری زندگی کنید. ما ۵۰۰ میلیارد دلار بیشتر نیستیم و وضعیت کشور چنین است. به گفته باهنر، عذرخواهی میکنم اما امروز تریبون مجلس را که باز میکنید از بای بسمالله تا تای تمّت آخر مطالبات غیرممکن را دارند. وزرا هم بعضاً مطالبات غیرممکن دارند. آقای وزیر میگوید ۳ میلیون مسکن میخواهم بسازم؛ خب با چه امکانات و پولی؟ یا بانکها باید امسال به ۳۰۰ هزار زوج جوان ۳۰۰ میلیون وام دهند، بانکها ناترازند. یعنی مرتب مطالبات غیرممکن را تصویب کرده و تبلیغ میکنیم و بعد میگوییم مردم راضی باشند. مردم هم میگویند شما ناکارآمد هستید. این بحثی که آقای مرعشی میفرمایند در ساختار حکومتی؛ چند وقت پیش بعد از بیانیه گام دوم مصاحبه کردم. گفتم واقعاً خدمات زیادی انجام شده است. در برخی ساختارهای قانون اساسی باید تجدیدنظر کنیم.
دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری درپاسخ به این سوال محمد مهاجری درخصوص وجود تعارض بین قوا و درون تشکیلات گفت: بحث تعارض نیست، بحث این است که ساختارها قابل تجدیدنظر است. اینجا هم اصلاح کنم و ممکن است برخی از آقایان دوست نداشته باشند. آخرین اصل قانون اساسی ما میگوید، اصول قانون اساسی به غیر از اصولی که متضمن اسلامیت و جمهوریت تظام است بقیه اصول قابل تجدیدنظر است. بارها عرض کردم خیلی از کشورهای دموکراتیک را داریم که دو مجلسی هستند. یک مجلس عوام بوده و با مردم صحبت میکند، وام گرفته جابهجا میکند و دانشجو منتقل میکند. یک مجلس هم ملی است. در همین مجلس شورای اسلامی خودمان شاید ۱۰ درصد نمایندهها را نداشته باشیم که حاضر باشند که منافع منطقه خود را فدای منافع ملی کنند، چارهای هم ندارند. اگر نماینده کرمان به چیزی رای دهد که ملی باشد ولی به ضرر کرمان باشد، اگر اینطور رای دهد، فردا که به کرمان رفت با لنگه کفش از او استقبال میکنند. چارهای ندارد. خاستگاه این نمایندهها منطقهای، قومیتی و صنفی است. اگر مجلسی داشتیم که ملی بود و فقط وظیفهاش این بود که دنبال منافع ملی باشد، اینگونه نبود.
ماجرای پخش جلسات شورای قوه قضائیه علیه برجام
در ادامه نشست احزاب و جناحها کجای سیاست ایرانند؟ محمود واعظی، قائممقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه از ماجرای پخش جلسات شورای قوه قضائیه علیه برجام و از لزوم سرمایهگذاری خارجی گفت. او در پاسخ به این سوال که شما در دولتی بودید که شاید بیشترین درگیریها با برخی نهادهای حاکمیت در آن وجود داشت، نکتهای در این مورد دارید که تزاحمهایی که در سر راه کارهای اجرایی دولت وجود داشت چه اندازه مشکلات برای کشور ایجاد کرد؟ گفت: مطلبی که در ارتباط با این نهادها یا قوه مزاحم بود را تایید میکنم. قوای مزاحمت ایجاد میکردند. یک زمانی بود که آنچه تلویزیون از جلسه هفتگی شورای قوه قضائیه با حضور رئیس دستگاه قضا منتشر میکرد علیه برجام و سیاست خارجی بود. یکبار از یکی از اعضای آن جلسه سوال کردم که شما فقط درمورد مسائل سیاست خارجی، برجام و هستهای در جلسه صحبت میکنید؟ گفت خیر در مورد خیلی از مسائل دیگر حرف میزنیم. گفتم آن چیزی که بیرون میآید این است.
وی افزود: درباره مجلس صحبت خیلی دقیقی است. اگر یکی از اعضای دولت بخواهد در یکی از کارهایی که مربوط به خود مجلس است، دخالت کند، خیلی به آنها برمیخورد. اما خودشان در تمام ۴ سال در کارهای دولت دخالت میکنند. نه اینکه قانونگذاری کنند، از انتصاب بخشدار در فلان روستا گرفته تا معاون وزیر و هر کار دیگری که میکنند. نمونههای متعددی داشتهایم؛ لذا میخواهم بگویم بحث درستی است. واعظی گفت: حتماً باید سرمایهگذار خارجی داشته باشیم. سرمایهگذار خارجی تکنولوژی پیشرفته برای شما میآورد. آن کمپانی و آن شرکت بزرگی که در ایران سرمایهگذاری میکند و تکنولوژی میآورد، مدیریت هم برای شما میآورد. چطور است که در فوتبال و بسیاری ورزشها وقتی میخواهیم با دنیا رقابت کنیم، میبینیم شکستمان در این زمین تعیین میشود و ما الان شکست خوردهایم. چون شکست را لمس میکنیم، سریع دنبال این میرویم که مربی بیاوریم و کسی که بازی را تحلیل کند، میآوریم. آدمهای مختلف میآوریم تا از آنها یاد بگیریم و از دنیا عقب نیفتیم. اقتصاد ما هم همین است.
به اعتقاد قائممقام دبیرکل حزب اعتدال و توسعه، اگر اقتصاد را از نظر پیچیدگی و علمی با ورزش مقایسه کنیم بسیار پیچیدهتر است. چرا نباید از دیگران استفاده کنیم؟ بر این اساس نیازمند این هستیم که مدیریت صحیح را اعمال کنیم از تکنولوژی پیشرفته استفاده کنیم و سرمایهگذار خارجی جذب کنیم. اگر بخواهیم به اهداف برنامه برسیم. این اتفاق چه زمانی میافتد؟ زمانی که همه در کشور بگویند، اولویت توسعه اقتصادی کشور است. توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی، فرهنگی، رفاه و معیشت مردم را هم به دنبال دارد.