رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > دسته‌بندی نشده : تغییر زمین بازی

تغییر زمین بازی

عباس علی‌آبادی چگونه منتقدان دولت چهاردهم را خلع سلاح کرد؟


عباس علی‌آبادی، وزیر نیروی دولت چهاردهم با اظهارات خود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، زمین بازی سیاسی منتقدان دولت مسعود پزشکیان را تغییر داد. او که در دولت مرحوم سیدابراهیم رئیسی، وزیر صنعت، معدن و تجارت بود با افشای مسائلی مانند تحویل گرفتن مخازن خالی، خاموشی صنایع، خرابکاری در خطوط لوله گاز و خروج سرمایه‌گذاران خارجی از ایران، توجهات را به چالش‌های عمیق زیرساختی و مدیریتی جلب کرد. این اظهارات نه‌تنها به دلیل جایگاه سیاسی و پیشینه اصولگرایانه علی‌آبادی بلکه به دلیل مطرح شدن در مجلسی که پایگاه نیروهای تندروی نزدیک به جبهه پایداری است، اهمیت ویژه‌ای یافت.
سخنان عباس علی‌آبادی با افشای چالش‌های عمیق زیرساختی، امنیتی و دیپلماتیک، زمین بازی سیاسی را به نفع دولت پزشکیان تغییر داد و منتقدان تندرو را در موضع ضعف قرار داد. خرابکاری در خطوط لوله گاز در ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ به‌عنوان نمونه‌ای از تهدیدات علیه زیرساخت‌های انرژی، نشان‌دهنده آسیب‌پذیری‌های موجود است. تشدید ناترازی انرژی نیز نتیجه ترکیبی از مشکلات ساختاری، مدیریتی و سیاسی است که نیازمند اصلاحات اساسی است. این مسائل در کنار جایگاه ویژه علی‌آبادی به‌عنوان یک چهره اصولگرا با تجربه در دولت قبلی، سخنان او را به نقطه عطفی در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور تبدیل کرده است.
سخنان دیروز آقای علی‌آبادی از چند جهت می‌تواند، تأثیر عمیقی بر فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور بگذارد. نخست، جایگاه او به‌عنوان وزیر پیشین صنعت، معدن و تجارت در دولت رئیسی به اظهاراتش اعتبار و وزن خاصی بخشیده است. وقتی او از تحویل گرفتن مخازن خالی و خاموشی صنایع در ابتدای دولت چهاردهم سخن گفت به طور غیرمستقیم عملکرد دولت قبلی را زیر سؤال برد. این موضوع برای منتقدان دولت پزشکیان، که عمدتاً از طیف‌های تندروی جبهه پایداری هستند، چالش‌برانگیز بود زیرا علی‌آبادی به‌عنوان یک چهره اصولگرا از درون سیستم به نقد دولت پیشین پرداخت. این امر باعث شد، رسانه‌های نزدیک به جبهه پایداری، که در ماه‌های گذشته علیه او موضع‌گیری کرده بودند، در موضع دفاعی قرار گیرند.
دوم، اشاره علی‌آبادی به خرابکاری در خطوط لوله گاز، موضوعی حساس و امنیتی بود که به صورت ضمنی به ناکارآمدی‌های احتمالی در حفاظت از زیرساخت‌های انرژی اشاره داشت. او در جلسه علنی مجلس اعلام کرد که به دلیل محرمانه بودن اطلاعات، نمی‌تواند جزئیات این خرابکاری را فاش کند اما همین اشاره مبهم، گمانه‌زنی‌ها را افزایش داد و بر اهمیت سخنانش افزود. این موضوع به‌ویژه در بستر تنش‌های منطقه‌ای و حملات سایبری اخیر، نشان‌دهنده آسیب‌پذیری زیرساخت‌های حیاتی کشور بود.
با این حال، اطلاعات موجود نشان می‌دهد که در ۲۵ بهمن ۱۴۰۲ انفجارهایی در خطوط لوله گاز سراسری ایران در دو منطقه، یعنی شهرستان بروجن در استان چهارمحال و بختیاری و صفاشهر در استان فارس، رخ داد. این انفجارها، که مقامات ایرانی آن را اقدامی خرابکارانه و تروریستی توصیف کردند، به خطوط اصلی گاز آسیب رساند و باعث قطعی گاز در صنایع و ادارات سه استان خراسان شمالی، لرستان و زنجان شد. همچنین برخی روستاهای نزدیک به محل انفجار در استان اصفهان دچار افت فشار یا قطعی گاز شدند.
سعید عقلی، مدیر مرکز راهبری گاز ایران، اعلام کرد که این انفجارها حوالی ساعت یک بامداد رخ داده و آتش‌سوزی ناشی از آن به سرعت مهار شده است. عملیات بازسازی خطوط بلافاصله آغاز شد و با آمادگی قبلی، قطعی گسترده‌ای در گاز خانگی رخ نداد جز در مناطق نزدیک به محل انفجار. جواد اوجی، وزیر نفت، این اقدام را توطئه‌ای با دخالت اسرائیل دانست و تأکید کرد که خطوط در کوتاه‌ترین زمان ممکن ترمیم شدند. این حادثه در بستر تنش‌های منطقه‌ای، به‌ویژه پس از هک اسناد مجلس و حملات سایبری دیگر، به‌عنوان بخشی از تهدیدات علیه زیرساخت‌های انرژی ایران ارزیابی شده است. این خرابکاری نه‌تنها به زیرساخت‌های انرژی آسیب رساند بلکه بر ناترازی انرژی در کشور نیز تأثیر گذاشت.
سوم، اظهارات او درباره خروج سرمایه‌گذاران خارجی، از جمله چینی‌ها، از ایران، به مشکلات عمیق دیپلماتیک و اقتصادی کشور اشاره داشت. این مساله، که به احتمال زیاد به تحریم‌ها و فضای ناامن سرمایه‌گذاری مرتبط است، به‌عنوان اهرمی برای نقد سیاست‌های گذشته استفاده شد. طرح این موضوع در مجلس، که پایگاه نیروهای تندرو است، زمین بازی سیاسی را به نفع دولت پزشکیان تغییر داد و منتقدان را در موقعیت دشواری قرار داد. در مجموع سخنان علی‌آبادی به دلیل جایگاه سیاسی، تجربه پیشین و زمینه حساس مجلس، تأثیر عمیقی بر فضای سیاسی کشور گذاشت و زمین بازی را به نفع دولت جدید تغییر داد.

علل تشدید ناترازی انرژی
ناترازی انرژی در ایران به دلایل متعدد و پیچیده‌ای تشدید شده است که ریشه در مسائل ساختاری، مدیریتی، اقتصادی و سیاسی دارد. افزایش مصرف انرژی به دلیل رشد جمعیت، توسعه صنعتی و استفاده ناکارآمد از انرژی، به‌ویژه در بخش‌های خانگی، صنعتی و کشاورزی، تقاضا را به طور قابل‌توجهی بالا برده است. در مقابل، تولید انرژی به دلیل کمبود سرمایه‌گذاری و زیرساخت‌های فرسوده متناسب با این رشد افزایش نیافته است. شبکه‌های انتقال و توزیع برق با تلفات ۱۰ تا ۱۵ درصدی و راندمان پایین نیروگاه‌های حرارتی، بهره‌وری انرژی را کاهش داده‌اند. تحریم‌های بین‌المللی، خروج سرمایه و عدم جذب فناوری‌های جدید، سرمایه‌گذاری در بخش‌های نفت، گاز و برق را محدود کرده است. وابستگی شدید به سوخت‌های فسیلی و سهم ناچیز انرژی‌های تجدیدپذیر همراه با کاهش فشار چاه‌های گازی و برداشت بی‌رویه از منابع آبی، ناترازی را تشدید کرده است. یارانه‌های سنگین انرژی، مصرف داخلی را افزایش داده و صادرات نفت و گاز را کاهش داده که منجر به هدررفت منابع و آلودگی زیست‌محیطی شده است. مدیریت ناکارآمد و نبود برنامه‌ریزی بلندمدت نیز مانع از رفع این بحران شده است.
در بخش گاز، ناترازی در اوج مصرف به ۳۱۵ میلیون مترمکعب در روز رسیده است. در بخش برق، شکاف تولید و مصرف در تابستان ۱۴۰۳ به ۱۷,۵۵۷ مگاوات و در سناریوهای بدبینانه برای ۱۴۰۴ تا ۲۶,۹۰۰ مگاوات پیش‌بینی شده است. بحران‌های زیست‌محیطی مانند کاهش بارش‌ها و تمرکز صنایع آب‌بر در مناطق خشک نیز این ناترازی را به یک ابرچالش اقتصادی و اجتماعی تبدیل کرده است. بدون اصلاحات ساختاری، سرمایه‌گذاری پایدار و توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، پیامدهای این بحران از جمله کاهش تولید صنعتی، افزایش بیکاری و نارضایتی عمومی، ادامه خواهد یافت.

sazandegi

پست های مرتبط

وضعیت اضطرار و بازسازی کابینه

متاسفانه شاهد تصمیم‌گیری‌های کُند و متناقض در دولت هستیم به‌قلم؛ جهانبخش خانجانی؛…

۴ آذر ۱۴۰۴

رویارویی در وین

غربی‌ها دست به کار شدند همزمان با آغاز نشست تازه شورای حکام…

۲۵ آبان ۱۴۰۴

در مسیر عقلانیت سیاسی

نگاهی به انتخابات پارلمانی عراق به‌قلم؛ فریدون مجلسی؛ تحلیلگر مسائل بین‌الملل ششمین…

۲۲ آبان ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید