رنگ‌زمینه

تقدیر پس از ۴۰ سال

باشو غریبه‌ای کوچک در جشنواره ونیز تجلیل شد

نسخه مرمت شده فیلم «باشو غریبه کوچک» ساخته بهرام بیضایی امسال در بخش کلاسیک جشنواره ونیز به نمایش گذاشته شد و در نهایت جایزه بهترین فیلم این بخش را کسب کرد. این فیلم محصول ۱۹۸۶ که توسط استودیو روشنا با حمایت کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مرمت شده و توسط کمپانی فرانسوی Films mk2 در جشنواره ونیز ارائه شد.
حتی بهرام بیضایی هم تصور نمی‌کرد ۴۰ سال پس از ساخت این فیلم، جشنواره ونیز جایزه بهترین فیلم بخش کلاسیک را به این فیلم اهدا کند. آن هم با همه بی‌مهری‌هایی که به این اثرش شد و ۴ سال اجازه اکران پیدا نکرد. توقیف فیلم آنقدر به طول انجامید که بیضایی به سراغ ساخت فیلم بعدی‌اش یعنی «شاید وقتی دیگر» رفت و آن را هم به پایان رساند. زمستان ۱۳۶۷ چند ماه پس از پایان جنگ، شرایط قدری برای اکران «باشو…» فراهم شده بود، فیلم چند ماه پس از پایان جنگ و در حاشیه هفتمین جشنواره فیلم فجر بهمن ۶۷ به نمایش درآمد و یک سال بعد، در فصل مرده نمایش فیلم‌ها در تاریخ ۲۳ بهمن ۱۳۶۸ روی پرده رفت. با این وجود فروش فیلم قابل قبول بود. تا انتهای سال ۱۳۶۸، ۵۰۰ هزار بلیت برای این فیلم فروخته شده بود و در سال ۱۳۶۹، ۲۷۳ هزار مخاطب دیگر به این آمار اضافه شد.(به نقل از وب‌سایت معاونت توسعه فناوری و مطالعات سینمایی سازمان سینمایی کشور). بررسی واکنش‌های نویسندگان سینمایی به «باشو…» نیز نشان می‌دهد که منتقدان متوجه جایگاه ویژه این فیلم شدند. در نظرسنجی ماهنامه فیلم برای انتخاب بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران، «باشو…» به‌جز اولین دوره (که پیش از اکران فیلم برگزار شد) همواره در جمع ۱۰ فیلم محبوب منتقدان تاریخ سینمای ایران قرار گرفت.
ماجرای این فیلم درباره‌ پسربچه‌ای جنوبی به نام باشو است که در جریان جنگ ایران و عراق خانواده‌اش را از دست می‌دهد. او بر اثر بمباران و ناامنی، سوار یک کامیون می‌شود و سر از شمال ایران درمی‌آورد. در روستایی سرسبز گیلان، زنی کشاورز به نام نایی (با بازی سوسن تسلیمی) او را می‌یابد و به خانه‌اش می‌برد.
باشو غریبه‌ کوچک در زمانی ساخته شد که فیلمسازان شاخص به‌جا مانده از پیش از انقلاب برای ادامه‌ بقا در سینمای پس از انقلاب به ساخت فیلم‌هایی با محوریت کودکان روی می‌آورند تا از گزند احتمالی تیغ سانسور ایمن‌تر باشند. به همین خاطر بود که در آن سال‌ها شاهد رشد سینمای کودک و نوجوان در ایران بودیم. عباس کیارستمی، بهرام بیضایی، علیرضا داودنژاد، کیانوش عیاری، مسعود جعفری‌جوزانی و … همگی داستان‌هایی مرتبط با کودک و نوجوان را جلو دوربین بردند. بیضایی در گفت‌وگویی با ماهنامه فیلم درباره چگونگی شکل‌گیری ایده اولیه «باشو غریبه‌‌ای کوچک» می‌گوید که در سال‌های جنگ ایران و عراق، هرگاه به شمال کشور سفر می‌کرده و پناهندگان و مهاجران جنگی که از جنوب کشور به آنجا مهاجرت کرده بودند را می‌دیده؛ از خود می‌پرسیده که اولین جنوبی که به شمال آمده، چه احساسی داشته، چه افکاری در ذهن او گذشته، چگونه حرف‌هایش را به دیگران منتقل کرده و چطور با آن محیط سازش پیدا کرده است؟ وی در همان مصاحبه می‌گوید که ایده اصلی فیلم از سوسن تسلیمی است که مضمون اولیه را در طرح کوتاهی با بیضایی در میان می‌گذارد و بیضایی از او می‌خواهد که خودش داستان آن را بنویسد. سوسن تسلیمی داستانِ کوتاهی می‌نویسد که تفاوت‌هایی با فیلم‌نامه فعلی داشته و از جمله تأکید بیشتری بر وقایع جنگ جنوب داشت. بیضایی که گمان می‌کرده در آن برهه، نیازی به چنین داستانی نیست بر اساس همان طرح اولیه، داستان دیگری می‌نویسد و به کانون پرورش فکری می‌دهد که تصویب می‌شود. اما تصویب فیلمنامه این فیلم، آغاز راهی دشوار و سخت بود و با اینکه در نهایت به نتیجه رسید و به اکران فیلم پس از۴ سال منجر شد اما نمایش عمومی فیلم هم همراه با مصائبی برای بیضایی بود و او در آن زمان با اتهامات و مواخذه افرادی برای چگونگی بازی گرفتن از باشو و دستمزدی که به او پرداخت شده بود، قرار گرفت.
با اینکه داستان «باشو…» حول مضامین انسانی و صلح‌طلبانه بود اما بیضایی یکی از سخت‌ترین دوره‌های کاری‌اش را با ساخت و اکران این فیلم تجربه کرد. حواشی که برایش به وجود آمد، آنقدر بود که «باشو…» تبدیل به تجربه‌ای تلخ برای او شد. رهایی «باشو…» از توقیف هم داستانی دارد که بیضایی می‌گوید با میانجی‌گری رضا براهنی به سرانجام رسید. بهرام بیضایی هنوز هم به یاد دارد که اگر رضا براهنی را تصادفا در خیابان نمی‌دید، اگر براهنی تصادفا از کتاب تازه از توقیف بیرون آمده‌اش، نمی‌گفت و اگر تصادفا از بیضایی نمی‌پرسید که این روزها چه می‌کند؟ اگر بیضایی تصادفا از توقیف سه اثری نمی‌گفت که پس از انقلاب ساخته بود و اگر براهنی تصادفا کنجکاو نمی‌شد و از کسی که کتاب خودش را از توقیف بیرون آورده بود، نمی‌خواست که پادرمیانی کند، «باشو….» پس از چهار سال‌ونیم از توقیف بیرون نمی‌آمد. فیلمی که اگر به موقع خودش نشان داده می‌شد شاید زندگی خیلی‌ها تغییر می‌کرد و شاید زندگی‌ خیلی‌ها بدتر از آنچه بود، نمی‌شد.
با همه کارشکنی‌ها و آزار و اذیت‌ها «باشو…» راه خود را پیدا کرد. بالاخره اکران شد، تماشاگران و منتقدان از آن استقبال کردند. در جشنواره‌هایی در فرانسه، بلژیک و ترکیه مورد توجه قرار گرفت و جوایزی کسب کرد و در جشنواره ونیز امسال هم جایزه برد. «باشو غریبه‌ای کوچک» حالا آنقدرها بزرگ شده که دیگر نتوان آن را نادیده گرفت، کنار گذاشت و مورد اتهام قرار داد چراکه این اثر تبدیل به یکی از فیلم‌های ماندنی سینمای ایران شده و نمی‌توان آن را حذف کرد و یا به فراموشی سپرد.

sazandegi

«پست قبلی

پست بعدی»

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید