رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > سیاست : تله‌های ضدبرجامی

تله‌های ضدبرجامی

برجام و تحریم مهم‌ترین موضوع مناظره نامزدها بود تا جایی که اتهامات مختلفی به حسن روحانی زده شد و او نیز در مقام دفاع از خود سخن گفت

فرشاد گلزاری، گروه بین‌الملل

این روزها که بازار مناظره، سفرهای استانی و میتینگ‌های انتخاباتی داغ است و هر کدام از نامزدها مشغول ارائه برنامه و اقناع‌سازی افکار عمومی هستند، سوال‌های زیادی در ذهن ساکنان این آب و خاک شکل می‌گیرد که ستون فقرات آن (خواسته یا ناخواسته) مسائل اقتصادی اعم از معیشت، مسکن، کار و غیره است. این موضوع به حدی به‌عنوان دغدغه مردم کشورمان برجسته شده که در پنج دور مناظره طی ۹ روز، شاهد آن بودیم که موضوع چهار جلسه از مناظره‌ها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به مسائل اقتصادی و معیشت اختصاص یافت و هر کدام از نامزدها هم نکات و برنامه‌های خود را در این راستا بیان کردند. اینکه چه وعده‌هایی در این میان داده شد و مبنای اجرایی شدنش کجاست، مقوله‌ای است که در این نوشتار نمی‌گنجد، بلکه آنچه در لا‌به‌لای سخنان برخی نامزدهای انتخاباتی مطرح شد و هنوز هم نشان می‌دهد در بر همان پاشنه قدیمی می‌چرخد، موضع‌گیری ضدونقیض ایشان در مورد سیاست خارجی است.
در هِرَم سیاست خارجی کشورمان، سیاست کلی مشخص شده و دولت‌ها هرکدام براساس خط مشی و تاکتیک‌های خود راهبردهای کلی را اجرایی می‌کنند اما در این میان باید توجه داشت که دولت‌ها در این راستا به خودی خود نمی‌توانند بار را به سر منزل مقصود برسانند، بلکه نهادهای گوناگونی در این مسیر وجود دارند که می‌توانند هم مسیر را هموار کنند و هم اینکه بر سر راه دولت موانعی را ایجاد کنند. همین موضوع می‌تواند هر دولتی را در نیل به اهداف باز دارد، یا اینکه اجرای راهبردهای سیاست خارجی را عقیم کند، یا اوضاع را به سمت‌وسویی پیش ببرد که نقشه راه آن، ناقص پیاده‌سازی شود. در دولت یازدهم و دوازدهم هم مکرراً این موضوع دیده شد و صدای بسیاری از کارشناسان و حتی دولتمردان را درآورد؛ چراکه از داخل عده‌ای دقیقاً زمانی که محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت کشورمان و سایر اعضای تیم وی درحال مذاکره بودند، اقدامات سلبی و رسانه‌ای علیه دستگاه دیپلماسی کشورمان انجام شد که پژواک منفی آن را می‌توانستیم به وضوح در غرب و شرق و حتی رسانه‌های منطقه‌ای مشاهده کنیم؛ به عبارتی دیگر، در آن دوران هجمه‌های داخلی علیه وزارت خارجه و دولت به حدی بود که یک‌باره دیپلماسی رسانه‌ای توسط غربی‌ها و حتی اسرائیل و حاشیه‌نشین‌های خلیج همیشه فارس علیه تهران رخ عیان می‌کرد.
این سنگ‌اندازی‌ها در قوه مقنن آن زمان هم دیده شد و حتی کار به آتش زدن برجام رسید. موضوع این است که تفکر حاکم بر این طیف معتقدند که برجام برای کشور خُسران به بار آورد و حتی کار به جایی رسید که اعلام کردند مسببان آن را باید محاکمه کرد اما همین جریان در دولت سیزدهم از به کار بردن نام برجام ابا داشتند. تا جایی که علی باقری، معاون مرحوم امیرعبداللهیان در سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که «مذاکرات رفع تحریم‌ها» به زودی از ۸ آذرماه همان سال «آغاز» خواهد شد. استفاده از عبارت «مذاکرات رفع تحریم‌ها» را باید در مقابل «مذاکرات احیای برجام» بدانیم و حتی واژه «آغاز» در تضاد و تقابل با عبارت «از سرگیری مذاکرات» استفاده شد. همین موضوع نشان می‌دهد حداقل سه نامزد (جلیلی، زاکانی و قاضی‌زاده‌هاشمی) مدعی عدم ارتباط با غرب که صرفاً تمرکز بر شرق و منطقه را در مناظره‌ها نه یک‌بار، بلکه چندین بار مطرح کرده‌اند، اساساً به دنبال بازی با کلمات هستند تا به مردم بگویند آن دولت و آن طیف نتوانست، ولی ما با تغییر نام برجام توانستیم یک دستاورد کلان برای کشور رقم بزنیم.

معطل شرق باشیم یا غرب؟
اینکه چرا به‌رغم وعده‌های داده شده هیچ‌گاه در طول سه سال گذشته «مذاکرات رفع تحریم‌ها» ثمر نداد و صرفاً مذاکره برای مذاکره بود دلایل متعددی دارد که شاید یکی از آنها برنامه‌هایی بود که همان دولت سایه به دولت سیزدهم تزریق کرد. اینکه تمام غرب را بد بدانیم و هرچه می‌شود باید در پیرامون ما و کشورهای شرقی در حوزه سیاست خارجی رخ بدهد یا اینکه تفکر خلاف آن، یعنی با سرعت به سمت غرب شتافتن را در دستور کار قرار دهیم، موضوعی است که هیچ عقل سلیمی آن را تایید نمی‌کند، چراکه نظام بین‌الملل پازلی است از متنوع‌ترین ظرفیت‌ها که باید برای کسب آن نوعی از همگرایی حداکثری و چندجانبه را در دستور کار قرار داد.
اینکه عده‌ای می‌گفتند زمستان سخت اروپا فرا خواهد رسید و تمام ساکنان قاره سبز از سرما در برف و یخ مدفون می‌شوند، دقیقاً زایده همین تفکر صفر و صدی است. اینکه نفت ما را چینی‌ها می‌خرند، در حقیقت یک اقدام خلق‌الساعه نیست، بلکه پکن و حتی هند به دنبال نفت با تخفیف مناسب می‌گردد و به غیر از ایران، روسیه هم به دلیل تنش با بلوک اتحادیه اروپا و آمریکا این نیاز دو کشور مذکور را با تخفیف‌های بهتر و بیشتر رفع می‌کند و ما هم ناچار به فروش آن هستیم. مشکل اینجاست که ارز حاصل از این فروش باید به داخل تزریق شود اما به دلیل وجود موانع، تحریم‌ها و همچنین نپذیرفتن سازوکارهایی مانند FATF و … این آورده ملموس نیست یا باید در ازای آن کالا و خدمات دریافت کنیم.
اینکه شعارهایی داده می‌شود مبنی بر دلارزدایی یا ایجاد اتحاد (اعم از شکلی یا ماهوی) با کشورهای تحریم شده، همگی جزئی از همان راهبرهایی است که به صورت واضح از سوی طیفی در دستور کار قرار گرفته که حتی از بردن نام برجام هم ترس دارند یا اینکه به مصلحت آنها نیست که دوباره ایران به کریدور همگرایی با غرب و شرق بازگردد. این در حالی است که اسرائیل و منظومه امنیتی آن به انضمام مقامات رسمی و پشت ‌پرده آن چندین و چند بار (مستقیم و غیرمستقیم) نه‌تنها برجام را برای موجودیت و منافع خود مهلک تلقی کردند، بلکه با تحریک ترامپ، وی را مجبور به خروج از این توافق کرد و همین حالا هم به هر نحوی قصد دارد تا سم‌پاشی علیه ایران را وسعت جهانی دهد تا بتواند از زیر بار فشارها خارج شود.
سوال این است که چرا در داخل کشور برخی‌ها دقیقاً به‌نحوی عمل می‌کنند که نقطه نظر آنها با بدخواهان این مرزوبوم همپوشانی دارد؟ شکی وجود ندارد که باید برجام بازتعریف شود اما مساله این است که مگر آرزوی قلبی برخی از نامزدها (حداقل در ورطه تئوری و سخن) اعتلای ایران عزیز نیست، پس چرا هیچ وقت به دنبال حل مساله نرفتند و حتی بر سر راه دیپلماسی مانع‌تراشی کردند؟ همه می‌دانند که نمی‌توان با یک ‌جانبه‌گرایی یا ارتباط با شرق یا صرفاً با غرب راه به جایی بُرد، پس چرا در مناظرات از چهار نامزد، سه نامزد رأساً تکرار سیاست خارجی دولت سیزدهم را برگزیده‌اند و یکی از آنها هم موضع دوپهلو در مورد مذاکرات می‌گیرد و فقط به این بسنده می‌کند که «همه دستگاه‌ها یک طرف، دستگاه دیپلماسی هم یک طرف»؟
اظهارات سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف، علیرضا زاکانی و امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی، چهار نامزد اصولگرای انتخابات ریاست‌جمهوری در مورد برجام و سیاست خارجی تا جایی پیش رفت که حسن روحانی، رئیس دولت یازدهم و دوازدهم هم به این مواضع واکنش نشان داد. روحانی در جدیدترین سخنان خود گفت است: «اگر با دولت یازدهم و دوازدهم مخالف بودید که بودید، کارشکنی می‌کردید که ادامه می‌یافت، چرا مسائل مهمی که ضربه آن تنها به دولت نبود و به ملت بود را ادامه دادید و اجرا کردید؟ چرا کاری کردید که در دولت دوازدهم برجام احیا نشود؟ برجام احیا نشد، ۳۰۰ میلیارد دلار ضرر به ملت و دولت سیزدهم وارد شد، دولت چهاردهم هم ضربه می‌خورد، اگر شما بخواهید احیا کنید طول می‌کشد. در آخر هم اگر بخواهید اجرا کنید ناچار هستید مصوبه مجلس را کنار بگذارید و کن‌لم‌یکن کنید و الا موفق نیستید».
او در جدیدترین ویدئوی خود می‌گوید: «حالا در برجام نگذاشتید، به خاطر اینکه می‌خواستید دولتی که خودتان می‌خواهید درست کنید برای خودتان. چرا FATF را نگذاشتید؟ چرا به همه بانک‌ها ظلم کردید، چرا به ملت ظلم کردید، چرا به تجارت خارجی ظلم کردید؟ چرا نگذاشتید مردم به راحتی بتوانند صادرات و واردات کنند؟ روابط بانک‌ها وقتی نیست شما ما را بردید به دوره قاجار. دو مرتبه ما را بردید به صرافی. چرا این کار را کردید؟ FATF به اندازه برجام مهم بود. همه کارهای آن شد. اتفاقاً مجلس دهم هم با دولت همراهی کرد. متاسفانه در مجمع گرفتار شد و ما نتوانستیم FATF را عملیاتی کنیم و از لیست خاکستری که بودیم نتوانستیم به لیست سفید برویم و متاسفانه اخیراً به لیست سیاه برگشتیم».
روحانی همچنین در اواخر خرداد و در جمع کابینه یازدهم و دوازدهم اعلام کرد: «اصلاً برجام خوب یا بد، ما فرصتی در اختیار دولت سیزدهم گذاشتیم برای اینکه برجام را نهایی کند، خب سه سال گذشت، چرا نتوانستند این برجام را نهایی کنند؟ ما که همه چیز را آماده کرده بودیم، یک امضا مانده بود. آقای دکتر ظریف و آقای دکتر عراقچی زحمت آن را کشیده بودند، همه بحث‌ها در شورای عالی امنیت ملی شده بود. همه کار‌ها انجام گرفته بود، یک امضا مانده بود. یک امضا کردن سه سال وقت می‌خواست؟ سه سال تمام شد و امضا هم نشد و معلوم هم نیست هیچ‌ وقت امضا شود».
با تمامی این تفاسیر باید دید که دولت آتی (فارغ از برنده انتخابات هشتم تیر) چگونه می‌خواهد تحریم‌ها را برچیند و وعده‌های اقتصادی ارائه شده را محقق کند؛ با برجام یا بدون برجام!

sazandegi

پست های مرتبط

وطن‌پرست ملی‌گرا

به مناسبت سالمرگ “داریوش فروهر” داریوش فروهر از سیاستمدارانی بود که در…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

انگاره‌های آخرالزمانی

“عمادالدین باقی” در خشونت‌های چند دهه اخیر در خاورمیانه همواره طرفین جنگ…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

انحراف سند چشم‌انداز

کارگزاران سازندگی ایران حاضر است، سند چشم‌انداز ۱۴۲۴ را تهیه و تدوین…

۳۰ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید