گلاویژ نادری، گروه سینما
شاید در میان بازیگران حال حاضر سینمای ایران که هم چهره محبوبی هستند و هم شهرتی به هم زدند، جواد عزتی آخرین بازیگری بود که تصورش میرفت ولع کارگردانی داشته باشد. هادی حجازیفر، سروش صحت، رامبد جوان، مهران مدیری و… ازجمله بازیگرانی هستند که در این سالهای اخیر علاوه بر بازیگری به کارگردانی در سینما پرداختند و تا جایی پیش رفتند که به نظر میرسد، آنها در آیندهای نزدیک کارگردانی را به بازی در فیلمهای دیگران ترجیح دهند اما عزتی آنقدر در این سالهای اخیر در نقشهای متفاوت غیرکمدی خوش درخشید و البته در جشنواره فجر بازیهای خوبش نادیده گرفته شد که همگان بر این تصور بودند که او تلاش میکند در بازیگری توان و انرژیاش را معطوف کند و به چیزی دیگری نیندیشد اما «تمساح خونی» تمامی این تصورات و پیشبینیها را به هم ریخت.
فیلمی که عزتی در سکوت کامل خبری کلید زد و در آرامش و بیسروصدا جلو دوربین برد. در تنها عکسی هم که از آن منتشر کرد، نه خبری از تصویر خودش بود و نه بازیگر و دوست و همراه قدیمیاش عباس جمشیدیفر. در اولین عکس اولین فیلمش تصویری از سعید آقاخانی منتشر شد که به خوبی امتحان خود را در بازیگری و کارگردانی پس داده و در سینما و تلویزیون خوش درخشیده است. همینها نشان میدهد با اینکه عزتی هم کارگردانی «تمساح خونی» را بر عهده دارد و هم نقش اول فیلمش را بازی میکند، تمایلی به خودنمایی ندارد و مانند بسیاری دیگری از بازیگران که پا به عرصه کارگردانی گذاشتند، میخواهد همچنان بیهیاهو کار کند. اما چه شد که عزتی کارگردان شد. آنطور که از شنیدهها برمیآید، او که بازیگر اصلی فیلم «کت چرمی» به کارگردانی حسین میرزامحمدی بود حین فیلمبرداری این فیلم پیشنهادهای خوبی در روند کار ارائه میدهد که نظر کامران حجازی، تهیهکننده فیلم را جلب میکند. حجازی که تا به امروز سه فیلم «مرد بازنده»، «کت چرمی» و «تمساح خونی» را تهیه کرده، متوجه میشود که عزتی تنها یک بازیگر صرف نیست و قریحه و توانایی لازم برای کارگردانی را دارد. همین اتفاق زمینهساز همکاری و ساخت «تمساح خونی» میشود. فیلمی که پدرام افشار که فیلمنامه سریال «مرداب» را هم نوشته است، فیلمنامه آن را نوشته و قرعه کارگردانیاش به نام عزتی افتاد.
طبیعی است وقتی فیلمنامهای کمدی به دست بازیگری میافتد که خود بهترین بازیهای کمدی در سینما و تلویزیون را در کارنامه خود دارد، تصمیم بگیرد که خود نقش اول آن را هم بازی کند. پس نمیتوان به عزتی ایراد گرفت که چرا در فیلم خود، نقش اول را بازی میکند. اما نکته مهم در «تمساح خونی» این است که این بازیگر تعدادی از دوستان و همکاران قدیمی خود را در فیلمش گرد هم آورده و این نشان میدهد که عزتی در ساخت اولین فیلمش برخلاف خیلیهای دیگر هوای دوستان و همکاران قدیمیاش را داشته و اصرار داشته که آنها را در فیلم اولش گرد هم آورد. فیلم به خوبی نشان میدهد که پشت صحنهاش فضای دوستانه و در عین حال حرفهای داشته و همه دستبهدست هم دادند تا تجربهای به یاد ماندنی را برای هم رقم بزنند.
اما در «تمساح خونی» بیش از اینکه با جواد عزتی به عنوان بازیگر کمدی مواجه شوید- با اینکه در نقشاش فوقالعاده ظاهر شده و حسابی تماشاگر را به خنده میاندازد- با کارگردانی روبهرو هستید که نشان میدهد، دکوپاژ و پرداخت به جزئیات در کارگردانی برایش به اندازه بازیگری یا حتی بیش از آن اهمیت داشته و تنها یک بازیگر نیست که با سودای کارگردانی فیلمی را جلو دوربین ببرد. فیلم از همان سکانس دوم و سوم کارگردانی را به تماشاگر معرفی میکند که با وسواس و طراحی پشت دوربین قرار گرفته و برای هر حرکت و اتفاقی از قبل برنامهریزی داشته و سرسری کارش را پیش نبرده است. «تمساح خونی» از تجربه اول کارگردانی یکی دو پله بالاتر است. حتی شاید به سختی بتوان باور کرد که فیلم تجربه اول بلند سینمایی کارگردانش است و جزئیاتی در آن لحاظ شده که نشان از زاویه دید و وسواس و تبحر عزتی در پرداخت پلانهای سخت، اکشن و تعقیبوگریز دارد.
تقریباً نیمی از فیلم شامل سکانسهای تعقیب و گریزی میشود که حتی کارگردانان کارکشته سینما هم در طراحی و پرداخت آنها لنگ میزنند اما عزتی البته با همراهی فیلمبردار کار درستش سامان لطفیان و تدوین عماد خدابخش به خوبی از پس طراحی و برداشت این سکانسها برآمده و طوری آنها را طراحی کرده که تماشاگر را به تعجب وامیدارد. بهخصوص که سالهاست سینمای ایران، فیلم اکشن پر از سکانسهای تعقیبوگریز را به خود ندیده و عزتی با «تمساح خونی» در واقع روح تازهای به سینما دمیده است. تماشاگر با فیلمی متفاوت روبهرو میشود که هم هیجانزده میشود هم میخندند و حیرتزده میشود که چطور بازیگر محبوبش چنین سکانسهایی را جلو دوربین برده است.
داستان «تمساح خونی» درباره پولی کلان است که در اثر یک اتفاق به دو دوست قدیمی میرسد. آنها تلاش میکنند این پول را مایه پولسازی کنند اما از آنجا که نه پیش از این دست به چنین کاری زدند و نه جرأت آن را دارند با مصیبتها و مشکلاتی روبهرو میشوند که آنها را دوباره به همان نقطه اول بازمیگرداند. اما در این مسیر کارهایی که از آنها سر میزند تماشاگر را به وجد میآورد، دچار دلهره میکند و آنقدر میخنداند که «تمساح خونی» را تبدیل به فیلمی جذاب برای تماشاگری میکند که علاقهمند به تماشای آثار کمدی است و این ماههای اخیر نشان داده که حاضر است، پولش را برای تماشای این فیلمها در سینما خرج کند.
زوج عزتی و عباس جمشیدیفر که از سالهای دور با رفاقت دارند، نقشهای اصلی فیلم را بازی میکنند که هم بازیشان خوب است و هم شیمی که بینشان برقرار است به خوبی جواب داده. دوستی آنها با هم نقش مهمی در هماهنگی در اجرا و شناخت بازی یکدیگر دارد و حرکت اضافه یا بازیدزدی بینشان به چشم نمیخورد. با اینکه عزتی هم در پشت هم جلو دوربین حضور داشته بازیهای فیلم تقریباً یکدست است و تنها در سکانس مربوط به شرطبندی و بازی پوکر یکی دو بازیگر فضا را از یکدستی خارج کردند. اما یکی از نکات قابل تامل فیلم، بازی بازیگران فرعی و تعقیبکننده در سکانسهای اکشن است که هم تماشاگر را به خنده وامیدارد و هم با اینکه به نظر سیاهی لشکر به چشم میآیند اما بازیهای قابل قبولی از خود ارائه میدهند.
بازیگرانی مانند بهزاد خلج، الناز حبیبی، سعید آقاخانی و… کم نگذاشتند اما فیلم یک شگفتی دیگر هم برای تماشاگر به همراه دارد. احسان عبدیپور در برنامه کتابباز، آقا حاتم را با خود جلو دوربین آورد که کتابخوان و مترجم بود اما زندگی درویشی را برای خود برگزیده بود. در نقطهای در جنوب شهر زندگی میکرد، نگهبانی و نظافت چند مغازه را بر عهده داشت. حضور این فرد در این برنامه سروصدای زیادی به پا کرد. این کاراکتر آنقدر جذاب بود که پس از این برنامه به شخصیتی محبوب تبدیل شد و سروش صحت دوباره او را به برنامه آورد. حالا عزتی او را به عنوان یکی از بازیگران خود انتخاب کرده و انتخابش حرف ندارد. حاتم نقش پدری آلزایمری را بازی میکند که به سختی میتوان باور کرد او تجربه بازی نداشته و همین انتخاب در واقع نشان میدهد که عزتی چقدر جزئیات برایش مهم بوده و برای روزی که کارگردانی کند چه اندوختههایی برای خود کنار گذاشته بوده است.
«تمساح خونی» بیتردید یکی از محبوبترین فیلمهای جشنواره فجر خواهد بود که اکران عمومیاش هم رکوردشکن خواهد بود. این فیلم با کمی تغییر در تدوین فیلم و ایجاد توازن بیشتر میان دو نیمه اول و دوم فیلم تبدیل به یکی از بهترین فیلمهای کمدی سینمای ایران خواهد شد که عزتی را با سربلندی وارد کارگردانی کرد و اثری به یادماندنی را به سینمای ایران اضافه میکند. «تمساح خونی» ثابت کرد، جواد عزتی بازیگر توانمند و دوستداشتنی است که میتواند به خوبی کارگردانی کند و فیلمهای خوبی برای سینمای ایران بسازد. فقط کاش بتواند میان بازیگری و کارگردانی، تعادل برقرار کرده و یکی از این دو کار را بر دیگری ترجیح ندهد.