۸۰ نفر کاندیدای چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری شدند
هدا احمدی، گروه سیاسی
صندلی ابراهیم رئیسی که هنوز یک سال دیگر میتوانست بر آن تکیه بزند، زودتر از تصور خالی شد و حال، بسیاری از آنهایی که سودای ریاست بر قوه مجریه را در سر میپروراندند، برای ثبتنام به وزارت کشور رفتند. تعداد بالا بود و میتوان این حجم از ثبتنامهای فلهای دانست که احتمالاً هیچ برنامه خاصی پشت آن نیست. هرچند چهرههای شناخته شده سیاسی که مردم شاید همچنان به آنها اقبال داشته باشند را احتمالاً باید از این قشر جدا کرد.
به هر حال مهلت ۵ روزه ثبتنام کاندیداهای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری تمام شد و ۸۰ نفر از کل افرادی که برای ثبتنام به ساختمان فاطمی رفته بودند مورد قبول قرار گرفتهاند. حال باید منتظر ماند تا در ۷ روز باقیمانده شورای نگهبان کدام از آنها را از زیر تیغ نظارت استصوابی میگذراند و کدام را برای مرحله آخر رقابت تایید میکند. بررسی سوابق ۸۰ نامزد انتخابات نشان میدهد که از دولت محمود احمدینژاد ۱۶ نفر (احمدینژاد، ناظمی، موسوی، نیکزاد، میرتاجالدینی، زریبافان، مرتضوی، بذرپاش، نامی، خلیلیان، اسکندری، حسینی، زاهدی، عزیزی، دهمرده، احمدیبیغش)، از دولت شهید رئیسی ۵ نفر (محمدمهدی اسماعیلی، مهرداد بذرپاش، صولت مرتضوی، قاضیزادههاشمی، داوود منظور)، از دولت روحانی ۴ نفر (عبدالناصر همتی، اسحاق جهانگیری، عباس آخوندی، محمد شریعتمداری)، از نمایندگان مجلس دوازدهم ۹ نفر (۱۲ درصد) و از نمایندگان ادوار مجلس ۴۳ نفر (۵۴ درصد ) خود را در قامت کاندیدای ریاستجمهوری دیدهاند. نکته قابل توجه این است که از مجلسیهای قدیم، بودند افرادی که نتوانستند برای این دوره پارلمان رای بیاورند اما باز هم قصد کردند تا شانس خود را این بار برای ریاستجمهوری بیازمایند!
از مهمترین چهرههای شناخته شده ۲ روز آخر ثبتنام، میتوان به اسحاق جهانگیری، محمود احمدینژاد، مهرداد بذرپاش، قالیباف و مصطفی پورمحمدی نام برد. هرچند بودند کسانی که گمانهزنیها برای حضورشان بسیار بالا بود، ولی نیامدند. محمد صدر که جبهه اصلاحات تقریباً بر آن به اجماع رسیده بود، محمدرضا عارف و محمد مخبر. احتمال حضور مخبر تا لحظه آخر بالای ۹۰ درصد بود اما او لحظه آخر از بازی کنار کشید. دنیای اقتصاد دلیل نرفتن مخبر به وزارت کشور را حاصل یک جلسه محرمانه میداند که نیامدن سرپرست ریاستجمهوری، ماحصل یک توافق مهم در پشت پرده میان برخی جریانات اصولگراست. ظاهراً در جلسهای کمسابقه که میان محمد مخبر، محسن رضایی و محمدباقر قالیباف برگزار شد، این سه چهره ارشد جریان اصولگرا در مورد نامزدی محمدباقر قالیباف به اجماع رسیدهاند. بنابراین قالیباف که طبق خبری که روزنامه سازندگی منتشر کرده بود با فراکسیون مستقلین مجلس دوازدهم به این توافق رسیده بود که اگر به او رای بدهند تنها به ریاست پارلمان اکتفا میکند و به رقابت ریاستجمهوری ورود نخواهد کرد.
چالش جهانگیری از همان ابتدا
آخرین روز ثبتنام در وزارت کشور، اسحاق جهانگیری، چهره نامآشنا و محبوب اصلاحات به ساختمان فاطمی وارد شد. او از همان ابتدای ورودش، زمانی که عکاسان دوربینهایشان را برای عکاسی آماده کرده بودند با چالش مواجه شد. روند روز گذشته برای معاون اول دولت حسن روحانی اینطور پیش رفت که پس از ثبتنام، نامزدهای انتخاباتی پنج دقیقه فرصت نطق در حضور اهالی رسانه را خواهند داشت و بعد از اتمام مهلت داده شده، میکروفن آنان قطع خواهد شد. میکروفن او را قطع کردند و بین سخنانش تذکر میدادند. حتی موقع عکس گرفتن با شناسنامه هم جهانگیری در تنگنا بود. ماجرا از این قرار شد. هنگام سخنرانی جهانگیری، فرزند او و مشاورش ایستاده بودند و بعد از پایان ۵ دقیقه عوامل وزارت کشور میکروفن را قطع کرده و برخلاف رویه ۳ بار به او اخطار دادند و اجازه ندادند، صحبتهای او شنیده شود. این درحالی است که پیش از این وقتی زمان سخنرانی داوطلبی به پایان میرسید فقط میکروفن را قطع کرده و در صورت ادامه سخنرانی تنها یک بار به داوطلب تذکر پایان وقت را میدادند.
جهانگیری بعد از حضور در وزارت کشور برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری در پاسح به این سوالات خبرنگاران که چرا روز آخر آمدید؟ تایید میشوید؟ تا انتها هستید؟ فقط سکوت کرد و لبخند زد. او در سخنرانیای که در وزارت کشور داشت با بیان اینکه حال ایران خوب نیست و همه دستاوردهای متنوعی که کسب کردهایم نتوانسته احساس بالندگی، رشد و توسعه را ایجاد کند، گفت: میآیم تا رای کسانی را جلب کنم که از شعار و منازعه خسته و دنبال گشایش عملیاند. میآیم تا از ایرانیانی رای بگیرم که خواهان زندگی بهتر هستند. میآیم تا رای ایرانیانی را طلب کنم که رفع تحریمها، مدیران تواناتر، توسعه فراگیر و پایدار، اقتصاد شکوفا و نابرابری کمتر میخواهند و میدانند که لازمه همه اینها، اجماعسازی در همه سطوح است. به گفته او، «من با آگاهی به همه این مسائل پیچیده و سخت و با امید به برداشتن قدمهایی در جهت اصلاح رویکردها و رویههای غلط و خلق ظرفیتهای تازه، وارد عرصه انتخابات شدم».
معاون اول دولت روخانی تاکید کرد که تا نتوانیم از این واقعیت تلخ پردهبرداری کنیم و درک درستی از چرایی مسائل پیدا کنیم، درب بر همان پاشنه میچرخد.
آن روز که ثبتنام کرد، جهانگیری در توئیتی با هشتک آری- به اتفاق، برای- ایران نوشت«آمدهام: با درک عمیق از چالشهای پیش روی ایران امروز- با امید به اصلاح رویکردها و رویههای غلط- برای خلق ظرفیتهای تازه- برای احیای سرمایه اجتماعی و پاسداشت کرامت زنان و جوانان من اصلاحطلبم و ملی میاندیشم».
مرد دوستنداشتنی سیاست
محمود احمدینژاد، چهره پرحاشیه سیاست ایران هم برای چهاردهمین دوره ریاستجمهوری ایران ثبتنام کرد تا شانس خود را برای تکیه زدن بر صندلی ابراهیم رئیسی امتحان کند. او در سالهایی که از آخرین دوران ریاستش بر قوه مجریه میگذرد ۳ بار دیگر قصد شرکت در انتخابات ریاستجمهوری را داشت که شورای نگهبان صلاحیتش را تایید نکرد و ناکام ماند. اما سوالی که پیش میآید این است احمدینژاد که نه پشتوانه سیاسی دارد و نه مردمی با چه پشتوانهای باز هم میخواهد برای تصاحب صندلی پاستور تلاش کند؟ آیا او باز هم گرفتار تیغ نظارت شورای نگهبان خواهد شد؟
احمدینژاد خالق دولت بهار با شعار زنده باد بهار که عطش زیادی برای دیده شدن دارد و این را از اولین دوران ریاستجمهوریاش تاکنون ثابت کرده است، پیش از اینکه پا به عرصه رقابت برای جانشینی ابراهیم رئیسی بگذارد، بارها ویدئو منتشر و توئیت نوشت. آخرین فعالیتش هم به دو روز قبل از ثبتنام برمیگردد. او در محله همیشگیاش نارمک، مثال همیشه تعدادی خبرنگار جمع کرد و حرف زد. او در این تجمع شبانه گفت: «همه ما دلمان برای کشور و مردم و آیندهمان میسوزد. برای آن نقشی که ایران باید در جهان ایفا کند و الان نمیتواند ایفا کند، دلمان برای این میسوزد. وقتی فاصلههای طبقاتی و فقر و مشکلات اقتصادی را میبینیم که بسیار بسیار الان سنگین شده، اینها را میبینیم و در دلمان یک جوشش و خروشی اتفاق میافتد که یک کاری بکنیم، یک حرکت و اقدامی کنیم که وضع را بهبود بدهیم و اصلاح کنیم. انشاالله جمعبندیهای نهایی را انجام میدهم». پس از ورود او به ساختمان فاطمی، خبرنگاران مختلفی در زمان حضور او در ستاد انتخابات کشور، سوالاتشان را به نظرش درباره رد یا تایید صلاحیت احتمالیاش اختصاص دادند. اما او پاسخی به این سوالات نداد و به شوخی بسنده کرد.
بیشتر از ۱۰ سال از پایان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد میگذرد اما شاید بتوان زندگی سیاسی او را به دو بخش تقسیم کرد احمدینژاد ۸۳ تا ۸۸ و احمدینژاد ۸۸ به بعد. سابقه مناظره معروف ۸۸ و به انفعال کشاندن میرحسین موسوی از افکار عمومی پاک نمیشود. حتی آن یکشنبه سیاه مجلس که برادران لاریجانی را به چالش کشید. در عین حال ورود احمدینژادی که زمانی شهردار تهران بود و یک نیروی سیاسی معمولی تقریبا ناشناخته به حساب میآمد و سابقه فرمانداری و استانداری نیز در کارنامه خود دارد به رقابت ریاستجمهوری مسالهای است که تکلیف آن را مجدداً شورای نگهبان باید روشن کند.
به دعوت نخبگان
و اما مهمترین رودستی که مجلس دوازدهم از رئیس پارلمان خورد، ورود محمدباقر قالیباف به وزارت کشور بود. آنطور که نوریقزلجه به روزنامه سازندگی گفته بود، رای بالای مجلسیها برای ریاست قالیباف به آخرین جلسه او با فراکسیون مستقلین که تعداد کمی هم نیستند، برمیگردد. به گفته این نماینده مجلس، قالیباف وعده داده بود که رئیس مجلس باقی خاهد ماند و برای ریاستجمهوری اقدام نخواهد کرد. اما اکنون که وقعی برای آن جلسه ننهیده، این سوال پیش میآید که در صورت عدم کسب آرا برای ریاستجمهوری که احتمال آن هم بالاست، آیا مجلس دوازدهم بهویژه فراکسیون مستقلین باز هم میتوانند به سخنان رئیس پارلمان در امور مختلف اعتماد کنند؟ و این آغاز ماجرا برای مجلس جدید است.
هرچند قالیباف برای حضور توجیه احتمالیاش به حضور تندروهایی مانند جلیلی و زاکانی و احتمال حذف میانهروهایی مانند لاریجانی پناه میبرد اما بنا به گفته یکی از اعضای فراکسیون مستقلین مجلس به سازندگی، او با حضورش پا روی قول، قسم، تعهد اخلاقی یا هر مسالهای که نمایندگان مستقلین را مجاب به رای دادن به او کرده بود، خواهد گذاشت. او البته در مجلس یازدهم نیز چنین موردی را داشت؛ آنجا که سال ۹۹ و پیش از نخستین انتخابات هیاترئیسه آن مجلس، مرتضی آقاتهرانی از ارشدهای جبهه پایداری در مجلس افشا کرد که «وقتی به قالیباف گفتیم شرط حضور در جلسات، وفاق نامزد نشدن در انتخابات ریاستجمهوری است، دیگر در آن حاضر نشد».
به هر حال قالیباف با این بهانه که نخبگان از من دعوت کردند برای ریاستجمهوری ثبتنام کرد و در ساختمان فاطمی با اشاره به وعدهاش به بهارستانیها اعلام کرد که ابتدا با توجه به اعتماد نمایندگان محترم در سپردن کرسی ریاست مجلس به بنده، وظیفه اصلی خود را خدمت در مجلس میدانستم و این موضوع را با دلسوزان کشور نیز در میان گذاشتم اما مشاهده صحنه انتخابات و کمرنگ شدن کارآمدی و راهکارهای حل مشکلات و دعوت اکثریت نمایندگان محترم و تکلیف کردن جمعی از فرزندان و خانوادههای شهدا که آنها را امین و یاور خود و کشور میدانم همچنین دعوت گسترده چهرههای سیاسی برجسته جبهه انقلاب، بنده را به جمعبندی جدیدی رساند که اگر داوطلب این انتخابات نشوم، کاری که در چند سال گذشته برای حل مسائل اقتصادی مردم در دولت مردمی و مجلس انقلابی شروع کردهایم و به زمان ثمردهی رسیده است، ناتمام میماند.
وعدههای وزیر سیزدهم
در آخرین لحظات پایان ثبتنام کاندیداها مهرداد بذرپاش، وزیر راه و شهرسازی دولت سیزدهم هم آمد. گویا جبهه شریان از او برای حضور در چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در بیانیهای دعوت به عمل آورد. بذرپاش قبل از اینکه رفتنش به ساختمان فاطمی را عملی کند با انتشار آیه ۸۰ سوره اسراء در قرآن کریم در شبکه اجتماعی ایکس، کاندیداتوری دقیقه نودی خود را اعلام کرد. در معنی این آیه آمده است: «پروردگارا! مرا [در هر کار] با صداقت وارد کن و با صداقت خارج ساز و از سوی خود، حجتی یاریکننده برایم قرار ده».
مهرداد بذرپاش در بسیاری از فعالیتهای خود با حواشی مختلفی مواجه شده است. بخشی از حواشی مربوط به تحصیلات او به ویژه ماجرای تبدیل بورسیه خارج از کشور به تحصیل در مقطع دکتری دانشگاه علامه طباطبایی است. در زمان انتشار روزنامه وطن امروز نیز به واسطه مقالات و تتیرهای جنجالی مختلف دچار حاشیه شد و در این اواخر نیز انتصاب به ریاست دیوان محاسبات کشور با حاشیههایی در زمینه سابقه کاری کم او همراه شد. او در انتخابات مجلس نهم از حوزه انتخابیه تهران به بهارستان رفت و به عضویت هیاترئیسه آن درآمد. بذرپاش در سال ۱۳۹۴ هم برای انتخابات مجلس دهم نامنویسی کرد اما موفق نشد که آرای لازم را به دست بیاورد. عضویت در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، قائممقام بنیاد تعاون سپاه و مدیرعاملی شرکت توسعه صنعت و معدن تدبیر از دیگر مسئولیتهای وی بوده است. در تاریخ اول مرداد ۱۳۹۹ مهرداد بذرپاش با ۱۵۸ رای موافق نمایندگان مجلس یازدهم به عنوان رئیس دیوان محاسبات کشور انتخاب و فعالیت خود را در این سمت آغاز کرد.
حال او سودای ریاستجمهوری دارد و جریان همسویش او را به فاطمی فرستاد. وزیر دولت سیزدهم در سخنانش پس از ثبتنام طوری صحبت کرد که گویا آرای ریاست قوه مجریه را به دست آورده و حال دارد وعدههای مدل دولت سیزدهم و تکراری را میگوید. او با بیان اینکه ما پای وعدههای رئیسجمهور شهید ایستادهایم و هیچ قول و قراری را فراموش نخواهیم کرد و اقدامات شهید رئیسی نباید ناتمام بماند، گفت: «تعهد به ساخت ۴ میلیون مسکن، ایجاد یک میلیون شغل در سال، تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی دولت، حل ناترازهای کشور در بخشهای انرژی اقتصادی و نیز تامین مالی کلان پروژههای کشور و سایر وعدههای ایشان با جدیت دنبال خواهد شد». جالب است که با پایان زمان سخنرانی بذرپاش بدون میکروفن سخنرانی خود را ادامه داد که خبرنگاران برخلاف رویه صلوات میفرستادند که او سخنرانی خود را به پایان برساند اما بذرپاش کماکان ادامه داد. همچنین به حرمت سالگرد رحلت امام، خبرنگاران از کف زدن بعد از پایان سخنرانی داوطلبین امتناع میکنند اما بعد از پایان سخنرانی بذرپاش همراهان او شروع به دست زدن کردند.
مخلص کلام را میتوان به یک پاراگراف از ایسنا، رسانه نزدیک به دولت بسنده کرد. این دوره شاهد حضور افرادی در ستاد انتخابات کشور بودیم که هر چند قانون به آنها اجازه ثبتنام میدهد اما عرفاً برای جایگاه ریاستجمهوری مناسب نیستند. برخی از نمایندگان ادوار مجلس که سالها از آنها خبری نبوده یا برخی نمایندگان که در انتخابات اخیر مجلس رای نیاوردهاند هم در بین افراد ثبتنام شده دیده میشوند. وجود چنین افرادی، احتمال وجود نامزد پوششی بودن یا سهمخواهی را تقویت میکند بدین منظور که برخی از این داوطلبان از فاصله جایگاه خود با صندلی ریاستجمهوری اطلاع دارند اما دنبال سهمخواهی برای آینده خود هستند.