بررسی دانشجویان و دولتها
اگرچه در سالهای اخیر جنبش دانشجویی به معنای خاص خود در دوران اصلاحات، حضور پررنگی نداشته اما سخنرانی رؤسایجمهور ایران در دانشگاهها از محمود احمدینژاد تا ابراهیم رئیسی همواره با حاشیه همراه بوده است. سازندگی به بهانه حضور مسعود پزشکیان به درخواست بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی دانشگاه در دانشگاه تهران و حاشیههای به وجود آمده از سوی طیف نزدیک جلیلی در آن به مرور رابطه دولتها با جنبش دانشجویی و مسیر آن پرداخته است.
روزهای پرالتهاب دانشگاه
مهر سال ۱۴۰۱ در روزهای پرالتهاب ایران، دانشگاهها در شرایط ویژهای به استقبال شروع سال تحصیلی رفتند و طبیعتاً حضور رئیسجمهور وقت ایران در دانشگاه هم با چالش مواجه بود. ابراهیم رئیسی ۱۶ مهرماه برای جشن آغاز سال تحصیلی دانشگاهها به دانشگاه الزهرا(س) رفت اما دانشجویان در زمان حضور او شعارهایی علیه رئیس دولت سیزدهم سر دادند، اگرچه از نظر فریده حقبین، رئیس دانشگاه همه چیز به خوبی و خوشی پیش رفته و دانشجویان درحال گرفتن عکس یادگاری با ابراهیم رئیسی بودند. او گفته بود: «پس از خروج رئیسجمهور شماری از دانشجویان بین ۱۵ تا ۱۷ نفر با تحریک برخی عوامل بیرونی در محوطه دانشگاه، شعارهایی سر دادند. اتفاق خاصی رخ نداد که در مورد آن صحبت کنیم». واقعیت اما طور دیگری بود و حتی خبرگزاری ایسنا در پایان خبر خود در این باره نوشت: «براساس ویدئوهایی منتشر شده در فضای مجازی، برخی دانشجویان در زمان حضور رئیسی در این دانشگاه، شعارهایی علیه رئیسی سر دادهاند. گفتنی است که امروز تجمعاتی در برخی دانشگاهها و شهرها برگزار شده است. دانشآموزان نیز تجمعاتی برگزار کردهاند». مهر یک سال قبل، رئیسجمهور وقت به دانشگاه تهران رفت، درحالی که برخی از اعضای تشکلهای دانشجویی با برگزاری تجمعی در دانشگاه تهران نسبت به عدم حضور دانشجویان و فعالان دانشجویی در این مراسم اعتراض کردند.
از اعتماد تا اعتراض
اولین حضور حسن روحانی در دانشگاه تهران، مهر سال ۹۲ فضای آرامتری را پشت سر گذاشت. در بیانیه بسیج دانشجویی عنوان شده بود: «دانشجویان بسیجی اجازه نمیدهند مثل سال ۸۳ رئیسجمهور «هو» شود. ما آماده دفاع از رئیسجمهور هستیم». مصطفی دینی، دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران در بیانیه تشکل دانشجویی آزادی زندانیانی که در حبس و حصر ماندهاند را به عنوان یک مطالبه عمومی مطرح کرد، اگرچه کام روحانی در تجربه سال بعد کمی تلخ شد. در سال دوم فضا با تنش مواجه شد و برخی دانشجویان به عنوان مطالبهگر وعدههای رئیسجمهور ،پلاکاردهایی با این مضمون در محوطه دانشگاه در دست گرفته بودند. «آقای روحانی منتظر تحقق وعدههایتان هستیم»، «امید بذر هویت ماست»، «دانشگاه پادگان نیست آقای روحانی»، «بورسیههای غیرقانونی را پیگیری کنید»، «سرنوشت بورسیههای غیرقانونی چه شد؟»، «دانشگاه زنده است» و «آقای رئیسجمهور دانشگاه را از دست ندهید». این فضا هر چه به پایان دولت روحانی نزدیکتر شد، شکل تندتری پیدا کرد و در مهر سال ۹۷ پس از ماجراهای بر هم خوردن برجام پلاکاردها و شعارها اینطور تغییر یافته بود: «صدامون رو بریدند با رایمون پز میدند /تهران شده بازداشتگاه اوین شده دانشگاه /اختلاسها کم بشه مشکل ما حل میشه».
قطع ارتباط
محمود احمدینژاد اما از همان سال نخست حضور خود در دانشگاه با حاشیه روبهرو بود و یک دلیل آن زاییده فضای باز سیاسی به جا مانده در دوران قبل بود. او دانشگاه امیرکبیر را انتخاب کرده بود و در همان ساعتهای نخست با این شعار روبهرو شد: «دانشجو میمیرد ذلت نمیپذیرد»؛ احمدینژاد هم با همان روش خاص فرافکنانه سعی کرد اینطور پاسخ دانشجویان را بدهد: «شعار همه دانشجویان و افتخار آنها این است که دیکتاتوری را در هر لباسی میشناسد و سرکوب میکند و امروز هم بزرگترین دیکتاتوری آمریکاست که لباس حقوق بشر بر تن کرده است». در ادامه اعتراضها شکل تندتری پیدا کرد و دوربین صداوسیما توسط معترضان به زمین پرتاب شد و برخی هم تصاویر رئیسجمهور وقت را آتش زدند. این صحنهها در سالهای بعد کمتر تکرار شد چراکه سالن بیشتر با طرفداران و حامیان دولت پر میشد اما دانشجویان با ترتیب دادن تجمعهای اعتراضی علیه او شعار میدادند. نقطه اوج برخورد دولت احمدینژاد بعد از انتخابات ۸۸ در واقعه کوی دانشگاه و توسط تندروهای خودسر صورت گرفت و ارتباط را به طور کامل قطع کرد.
ماه عسل دانشگاهیان
انتخابات سال ۷۶ و روی کار آمدن دولت اصلاحات نه تنها فضای مطبوعات که فضای بسته دانشگاهها را هم تغییر داد چراکه اساساً بخش زیادی از حامیان خاتمی، جوانان و دانشجویان بودند. او وقتی در سال ۷۷ برای نخستین بار به دانشگاه صنعتی شریف رفت از بحث داغ آن روزهای سخت گفت؛ پیگیری پرونده قتل داریوش فروهر و همسرش. سال بعد اما با واقعه کوی دانشگاه اتفاق افتاد بنابراین در نوبت بعدی حضورش از ماجرای کوی دانشگاه سخن گفت تا سال ۸۳ که پرحاشیهترین تجربهاش در این باره را پشت سر گذاشت.
جنبش دانشجویی ایران با تغییر فضای اجتماعی و فرهنگی ایران در دهه ۷۰ بهترین سالهای خود را پشت سر گذاشت اما در دهه ۸۰ با نگاه بازدارنده دولتی روبهرو شد. نگاهی که پس از جریانات سال ۱۴۰۱ تقویت شد تا همین حالا که به جای آزادی برای بیان دانشجو، عرصه جولان دادن گروههای افراطی و تندروی سیاسی است. اخراج و محرومیت از تحصیل که از سال ۸۸ شیب تندتری گرفته بود در تمام این سالها تداوم یافت اگرچه در دولت جدید قولهایی داده شد و اقداماتی هم صورت گرفت اما همچنان جنبش دانشجویی چندان زور و بازویی برای مطالبهگری در برابر خواستههای نسل خود ندارد.