جشنواره فیلم فجر هیچ وقت بدون حاشیه و جنجال نبوده است. اصلاً همین حواشی است که باعث گرم شدن و به چالش کشیدن رویدادهای فرهنگی و هنری از این دست میشود. اما مدیران این دوره و دوره قبل همه تلاش خود را انجام میدهند که حاشیههای فرامتنی را به حداقل میزان خود برسانند اما از آنجا که ذات برگزاری چنین رویدادهایی با حاشیه گره خورد در بسیاری از اوقات زمام کار از دستشان بیرون میرود و اتفاقاتی میافتد که چندان هم مورد پسند آنها نیست.
پس از چند دوره افتتاحیه جشنواره فجر برگزار شد و برای اولین بار جوایز فیلمهای مستند و کوتاه به جای اینکه در اختتامیه به برگزیدگان اهدا شود در این مراسم به آنها تعلق گرفت. بزرگداشتها هم طبق معمول افتتاحیه جشنواره دورههای قبل در این مراسم برگزار شد. ابوالفضل پورعرب، فریبا کوثری، محمدرضا علیقلی و پرویز شیخطادی، هنرمندانی بودند که در افتتاحیه برای آنها بزرگداشت گرفته شد. پورعرب اولین هنرمندی بود که مورد تقدیر قرار گرفت و او با تشکر از رئیس سازمان سینمایی و دبیر جشنواره از وزیر ارشاد هم قدردانی کرد. وزیر هنگام بزرگداشت این هنرمند در سالن حضور نداشت و پورعرب از اینکه او در سالن نیست ابراز ناراحتی کرد. کوثری برای برگزاری بزرگداشتش روی صحنه آمد و با سابقه مجریگری که در تلویزیون دارد مانند یک مجری با سابقه از مدیران، همکاران و خانوادهاش برای همراهی در تمامی این سالها قدردانی کرد تا اینکه نوبت به پرویز شیخطادی، کارگردان فیلمها و سریالهای ارزشی رسید. او سالهای در سمتهای مختلف مانند دستیار کارگردان و طراحی صحنه و لباس در فیلمهای سینمایی ازجمله آثار ابراهیم حاتمیکیا فعالیت کرده و جز فیلمسازان طیف ارزشی سینما به حساب میآید که فیلمها و سریالهای سفارشی را هم جلو دوربین برده است. به نظر میرسید، انتخاب چنین فردی برای برگزاری بزرگداشت بیحاشیه سپری شود اما از آنجا که قرار نیست همیشه همه چیز مطابق برنامه پیش برود، این فیلمساز اولین حاشیه بزرگ را برای چهلودومین جشنواره فیلم فجر آن هم مقابل وزیر ارشاد، دبیر جشنواره و رئیس سازمان سینمایی درحالی که برای تقدیر از روی صحنه آمده بودند، رقم زد. او پیش از اینکه صحبتهای خود را آغاز کند از یک جیبش کرواتی را بیرون آورد و اعلام کرد که میخواهد آن را به محمدمهدی اسماعیلی، دبیر جشنواره هدیه دهد. این کارگردان گفت: «کارمندان اول انقلاب همه کراوات میزدند، ارتشیها کراوات میزدند، پزشکان کراوات میزدند، خیلی مد و مرسوم بود. یک عدهای آمدند که الان جای دیگر هستند. بعضیشان اصلاً خارجاند. آمدند و شروع کردند به قیچی کردن این کراواتها. پزشک را میگرفتند، قیچی میکردند. خساراتی بابت این کراوات وارد کردند، بدون آنکه بدانند این چیست…» او از برخورد قهری با ویدئو و ماهواره هم صحبت کرد که هیچ یک به جایی نرسیدند و تنها باعث خسارتهای فراوان به جامعه و منجر به آزادسازی استفاده از آنها شدند. او در همین حال روسری را هم از جیب دیگر خود درآورد و گفت: «من از دوستان فقط یک خواهش دارم که بیش از این خسارت نزنید. این چهره حزباللهی نیست. چهره بچه مسلمان این نیست… این اخلاق پیامبری نیست، به خدا نیست که بگیریم و ببندیم، ماشینها را توقیف کنیم… به خدا این چهره ما نیست، چهره تمدن هشت هزار ساله نیست…»
این صحبتهای با تشویق بسیار حاضران در سالن روبهرو شد و روی آنتن زنده شبکه نمایش رفت. پس از صحبتهای این کارگردان بود که وزیر ارشاد پشت تریبون قرار گرفت و بدون اینکه به صحبتهای شیخطادی اشاره مستقیم کند، سخنانی گفت که معلوم بود در جواب این کارگردان تقدیر شده گفته میشود. اسماعیلی گفت: «ما پیشتاز عرصه فرهنگ در منطقه هستیم و ریشههای چندساله داریم و از هویت، خط، دین، مذهب و همه مناسک و آیینهای ملی صیانت میکنیم و سینما و هنر مهمترین ابزار برای اعتلای همه این داشتههای مردم ایران است. حیا، عفت و پوشش یکی از افتخارهای لاینفک زندگی ایرانیان است و در پژوهشی که در پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات صورت گرفت ۸۵ درصد مردم ایران خود را حامی این نماد ملی و دینی خود، یعنی پوشش و حجاب و عفت دانستند. این واقعیت است که بانوان عفیف ما پرچمدار ما هستند».
صحبتهای شیخطادی چنان جنجالی در رسانههای داخلی و خارجی به پا کرد که شیخطادی مجبور به توضیح درباره سخنان خود در افتتاحیه شد. او گفت: «همانطور که وزیر محترم ارشاد مطرح کردند موضع عفت، حجاب و پاکی در فرهنگ ایرانی قدمت چند هزار ساله دارد. همه انسانها از برهنگی بیزار هستند و این با فطرت انسانها در تضاد است. بانوان ما ثابت کردهاند که اهل حجاب و نجابت هستند و با بیبندوباری نسبتی ندارند اما موضوع برخورد با بیحجابی مسالهای جداست؛ هرچند خانواده من هم قائل به حجاب هستند».
هرچند شیخطادی به طور ضمنی بر صحبتهای شب افتتاحیه خود با گفتن اینکه برخورد با بیحجابی مسالهای جداگانه است تاکید کرد: اما همین توضیح نشان میدهد که انتظار مدیران در برگزاری بزرگداشت برای هنرمندان بیحاشیه و خودی برآورده نشده تا اندازهای که این هنرمند ناچار به تصحیح بخشی از صحبتهای خود شد.
این اتفاق نشاندهنده این است که هر چقدر هم مدیران جشنواره در استرلیزه کردن آن بکوشند باز هم اتفاقاتی است که خارج از پیشبینیهای آنها رخ داده و آنها را حیران کند. آن هم توسط افرادی که تصور ایجاد چنین حاشیههایی هم از آنها بعد به نظر میرسد. در واقع این جز همان اتفاقات غیرقابل پیشبینی است که به خوبی به مدیران یادآوری میکند.
اختلاف مدیران به فیلمها رسید
تعویق نمایش فیلمها و به تبع آن نشستهای نقد و بررسی و آمادهسازی غرفههای حاضر در خانه جشنواره نشاندهنده این بود که مدیران جشنواره یک روز مانده به برگزاری این رویداد هنوز در کشوقوس اختصاص برج میلاد به محل نمایش فیلمها بودند. دبیر جشنواره هم پس از تاخیر و نرسیدن فیلمها سر زمان مقرر ناچار به عذرخواهی شد و همه اینها نشان میدهد که اختلافات جدی میان مدیران جشنواره و شهرداری هنوز به پایان نرسیده است. اختلافاتی که پیش از این شنیده میشد یکی از دلایل بروز آنها عدم انتخاب فیلم «بیبدن» فیلم سرمایهگذاری شده توسط شهرداری در بخش مسابقه اصلی جشنواره است. این فیلم به بخش فیلمهای نگاه نو راه یافته و گویا عوامل، دستاندرکاران و مدیران شهرداری از این انتخاب حسابی دلخورند. جالب اینجاست بازیگر اصلی این فیلم، یعنی الناز شاکردوست در اکران مردمی این فیلم در پردیس کوروش به تندی و عصبانیت نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و با اعلام اینکه او برای تماشای فیلمش بلیت خریده! و نمیگذارند او صحبت کند چند دقیقهای درباره عدم راه یافتن فیلم به بخش مسابقه اصلی انتقاد و اعلام کرد:در یک جنگ فرهنگی به جای جشنواره فجر به سر میبریم. او که در سه سال پیاپی در جشنواره فجر نامزد دریافت سیمرغ شده و یک سال هم این جایزه را به خانه برده، بر اینکه در این جشنواره حضور او در هر تریبونی خط خورده است تاکید کرد و گفت: در شرایطی به سر میبریم که عدهای عامل دو قطبیسازی و افتراق در میان هنرمندان میشوند. او ابراز امیدواری کرد روزی بیایید که جشنواره به صورت تخصصی و فرهنگی برگزار شود.
این درحالی است که شاکردوست این فرصت را دارد که هنگام نمایش فیلمش به خانه جشنواره بیاید و تمامی انتقادات خود را در نشست نقد و بررسی این فیلم مطرح کند و نیازی به چنین انتقاداتی آن هم در اولین اکران مردمی این فیلم نبود. چنین واکنشی نشان میدهد که اختلاف میان مدیران بالادستی به عوامل و بازیگران فیلمهای هم سرایت کرده و آنها از این شرایط ناراضی هستند که چنین حاشیههایی را برای یک جشنواره که قرار است با حداقل حواشی مدیریت شود، به وجود میآورند.