رنگ‌زمینه

جنگ تفکر

بزرگداشت “مسعود کیمیایی”

بزرگداشت مسعود کیمیایی که در آن اعلام شد فیلم جدید او به زودی ساخته می‌شود، با ابراز دلتنگی این فیلمساز برای بازیگر قدیمی‌اش و نیز تاکید او بر اینکه هنوز کاری در مقابل مردم انجام نداده، همراه بود. کیمیایی در این برنامه گفت: ما درگیر سانسور نیستیم، درگیر جنگ با تفکر هستیم. من هنوز حس می‌کنم که هیچ کاری نکردم در مقابل موجی که در مردم خاموش شده. من به دنبال روشن کردن آن هستم. ما دچار یک درد ملی هستیم.‌ همدیگر را می‌دانیم، ولی در سکوت هستیم و نمی‌دانم چرا. من به واقع دلتنگ دو نفر هستم؛ البته به جز ابراهیم گلستان، مهرجویی، احمدرضا احمدی و …. ولی دو نفر هستند که خیلی دلتنگ‌شان هستم؛ یکی پسرم که از خودش زد تا من بایستم و دیگری بهروز وثوقی است. من و بهروز بازیگر – کارگردان نبودیم. او پر از استعداد و حس بود.
عصر دوشنبه ۱۰ دی‌ماه مراسمی برای مسعود کیمیایی به بهانه بزرگداشت او در فرهنگسرای نیاوران، به همت کانون کارگردانان خانه سینما برپا شد. این برنامه همزمان با پنجاه‌وپنجمین سالروز اکران عمومی فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی تدارک دیده شده بود که در آن جمعی از هنرمندان حضور داشتند. شروع این مراسم با پخش بخش‌هایی از مستند «قیصر ۴۰ سال بعد» ساخته مسعود نجفی همراه بود که نمایش تصویر بهروز وثوقی ‌و زنده‌یاد ناصر ملک‌مطیعی در سکانس‌هایی از فیلم «قیصر» بارها توسط علاقه‌مندان به مسعود کیمیایی که در سالن حضور داشتند، با تشویق دنبال شد. اصغر نعیمی که اجرای برنامه را بر عهده داشت همزمانی آن را با سالگرد نمایش «قیصر» به فال نیک گرفت و گفت که این فیلم‌ خیلی‌ها را عاشق سینما کرد. در ادامه محسن امیریوسفی با اشاره به اینکه مسعود کیمیایی این شانس را داشته که در دهه ۴۰ جوانی کند که آزادی بیان بیشتری وجود داشت، از جایگاه آثار این فیلمساز سخن گفت و سینما را در آن مقطع به قبل و بعد از «قیصر» تقسیم کرد. جالب است که در هیچ کدام از دولت‌های اصولگرا یا اصلاح‌طلب کسی تلاشی برای بازگرداندن بهروزخان وثوقی نکرد، ولی ما اینجا می‌توانیم آرزو کنیم که ایشان برگردند و با استاد کیمیایی کار کنند. تهمینه میلانی با ذکر خاطراتی از چگونگی آشنایی و شروع دستیاری کیمیایی گفت: آقای کیمیایی فقط به خاطر ساخت «گوزن‌ها» و «قیصر» باید یک عمر می‌خورد و می‌خوابید چون با تاثیر این فیلم‌ها هر جای دیگر دنیا که بودیم ایشان را روی سر می‌گذاشتند، ولی اینجاست که با رفتارهای سیاسی و ایدئولوژیک طور دیگری برخورد می‌شود.
بخش بعدی مراسم نامه فرامرز قریبیان به مسعود کیمیایی بود که در بخشی از آن نوشته بود: «در دو مراسمی که برای داریوش مهرجویی و احمدرضا احمدی برگزار شد کنار هم نشستیم و گریستیم و حالا در این سینما فقط تو مانده‌ای و من پس از ۷۵ سال رفاقت و بازی در هفت فیلمت و … . خوب می‌دانم که چه لذت‌بخش است برای یک بازیگر تا مقابل دوربین تو باشد. هر چند راهمان دور است، ولی قلبمان همچنان نزدیک. منتظر فیلم جدیدی از تو هستم در سینمایی که حیاتش را مدیون توست. …پس بساز مسعود».
در ادامه ویدئویی از اصغر فرهادی پخش شد که او درباره شخصیت تاثیرگذار کیمیایی صحبت کرده بود. این کارگردان سینما در بخشی از سخنان خود گفت: هیچ فیلمسازی اندازه آقای کیمیایی در سینماگر شدن فیلمسازان بعد از خود نقش نداشته و خیلی‌ها پس از نمایش فیلمی از ایشان علاقه‌مند شدند که فیلم بسازند. در فیلم‌های ایشان یک شوریدگی وجود دارد و من معتقدم تنها فیلمساز دیگری که چنین شوریدگی‌ای داشت، زنده‌یاد داریوش مهرجویی بود.
حامد بهداد هم با اشاره به زبان و فرهنگ معیار آثار کیمیایی و اینکه او در زمانه‌ای معیار زیست کرده، ادامه داد: آن زمانه از بین رفته و من نسبت به خودم و امثال خودم حسی ندارم، ‌چون بالندگی وجود ندارد و این زمانه دیگر عقیم است. آن فرهنگ و لهجه معیار در زمانه‌ای دیگر هنرمندانی داشت که دیگر نه آن زمانه هست و نه چنین فرزندی به بار می‌آورد.
علی ربیعی -مشاور اجتماعی رئیس‌جمهور – نیز یکی از حاضران در این مراسم بود که ابتدا گفت: ما با شما خیلی حال کردیم، خدا حال شما را خوب کند. کیمیایی پرافتخارتر از کلینت‌ایستوود و میشل هانکه است. ایران منهای کیمیایی‌ها دچار از هم‌کندگی می‌شود. سینما میانجی اجتماعی است و آقای کیمیایی این صفت را با خود دارد. آقای کیمیایی یک کنش‌گر مرزی بوده که در مرز موضوع‌های مختلف اجتماعی کار کرده است.
علی اوجی، تهیه‌کننده «خائن‌کشی» خبر داد که قرار است مسعود کیمیایی به زودی سی‌ویکمین فیلم بلند خود را بسازد.

sazandegi

پست های مرتبط

راه فرار قاتل و وحشی

درخواست “حمید نعمت‌الله” از مدیران سینمایی ۶ سال از ساخت «قاتل و…

رویاپردازی مریدان

“ایرج شهبازی” نشست «سعدی و مولوی، درنگی در رابطه تاریخی و ادبی…

اتحاد علیه فضای بسته

“هادی خانیکی” نشست «مهندسی افکار در عصر دیجیتال» به بهانۀ چاپ سوم…

دیدگاهتان را بنویسید