هدف ترامپ از فشار بر ونزوئلا و تلاش برای تغییر رژیم چیست؟

در دو دهه اخیر، روابط ایالات متحده و ونزوئلا به یکی از پرتنشترین فصلهای سیاست خارجی آمریکا در نیمکره غربی تبدیل شده است؛ روابطی که در سایه تحریمها، جنگ تبلیغاتی و نبردی فرسایشی برای تغییر رژیم در کاراکاس شکل گرفته است. اگرچه میان دو کشور هیچگاه درگیری نظامی مستقیم رخ نداده اما مقامهای ونزوئلایی از «جنگ اقتصادی» و «تهاجم ترکیبی» سخن میگویند؛ نبردی خاموش که پیامدهای آن بر سفره مردم ونزوئلا سایه انداخته است.
آغاز تقابل ایدئولوژیک
ریشههای این خصومت به دوران هوگو چاوز بازمیگردد؛ رهبر کاریزماتیکی که از سال ۱۹۹۹ با شعار «انقلاب بولیواری» قدرت را در دست گرفت و با ادبیاتی ضدآمریکایی، پروژهای سوسیالیستی را در برابر سرمایهداری واشنگتن بنا نهاد. او با ملیسازی صنعت نفت، نزدیکی به کوبا و گسترش نفوذ منطقهای، چالشی جدی برای سیاستهای سنتی آمریکا در آمریکای لاتین ایجاد کرد.
پس از مرگ چاوز در سال ۲۰۱۳ نیکولاس مادورو، جانشین او شد و مسیر درگیری ایدئولوژیک را ادامه داد. انتخابات جنجالی سال ۲۰۱۸ که از سوی واشنگتن و متحدانش «غیرشفاف و غیرقانونی» توصیف شد، نقطه عطف این بحران بود. تنها چند ماه بعد، آمریکا و بیش از ۵۰ کشور دیگر، خوان گوایدو، رهبر اپوزیسیون را بهعنوان «رئیسجمهور موقت» به رسمیت شناختند. این تصمیم عملاً به قطع کامل روابط دیپلماتیک و آغاز سیاست علنی تغییر رژیم منجر شد.
تحریمهای اقتصادی
در سالهای بعد، واشنگتن تحریمها را به سلاح اصلی خود تبدیل کرد. در ابتدا، دولت باراک اوباما برخی از مقامهای ونزوئلایی را به اتهام نقض حقوق بشر تحریم کرد. اما با روی کار آمدن دونالد ترامپ، دامنه تحریمها به سرعت گسترش یافت و بخشهای حیاتی اقتصاد از جمله صنعت نفت هدف قرار گرفت. تحریم شرکت نفت ملی ونزوئلا در سال ۲۰۱۹ در عمل شریان اصلی درآمد دولت مادورو را مسدود کرد. با این حال، نتیجه این سیاستها هنوز محل بحث است. حامیان تحریمها در وزارت خارجه آمریکا و اندیشکدههای محافظهکار مدعیاند که فشار اقتصادی، رژیم مادورو را از منابع مالی سرکوب محروم کرده و فساد و ناکارآمدی دولت ونزوئلا را عیان کرده است. در مقابل، نهادهای بشردوستانه و گزارشگر ویژه سازمان ملل میگویند این سیاستها نه به تغییر سیاسی بلکه به رنج عمومی مردم انجامیده است.
از فشار حداکثری تا چرخش محتاطانه
در دوران ترامپ، سیاست «فشار حداکثری» به اوج رسید. فایننشال تایمز در گزارشی نوشت که دولت آمریکا حتی برای «سر نیکولاس مادورو» جایزه ۵۰ میلیون دلاری تعیین کرده بود. ترامپ که بیش از هر رئیسجمهور آمریکایی پس از دهه ۱۹۹۰ به آمریکای لاتین توجه نشان داد، ونزوئلا را «پروندهای ناتمام» میدانست و با تحریمهای گسترده و حمایت از اپوزیسیون تلاش کرد، حکومت کاراکاس را ساقط کند اما این تلاشها سرانجام بینتیجه ماند. رایان بِرگ، رئیس برنامه آمریکای لاتین در اندیشکده مرکز مطالعات استراتژیک واشنگتن، گفت: «روشن است که مأموریت واشنگتن در عمل به عملیات تغییر رژیم تبدیل شده است». در همین حال برخی گزارشها از مذاکره پنهانی میان مقامهای ونزوئلایی و آمریکایی خبر دادهاند؛ گفتوگوهایی که حتی احتمال واگذاری قدرت از مادورو به معاونش، دلسی رودریگز، را مطرح کرده بود. اما چنانکه ونسا نویمان، نماینده پیشین اپوزیسیون در واشنگتن گفته است: «طرح کنونی آمریکا دیگر صرفاً گذار سیاسی نیست بلکه هدف، دستگیری مادورو و خلع او از قدرت است؛ خواه با بازداشت، خواه با اقدام نظامی».
جنگ روانی و مانورهای نظامی
در ماههای اخیر، تصاویر ناوهای آمریکایی و جنگندههای گشتزنی در دریای کارائیب در رسانههای اجتماعی منتشر شده است؛ نشانهای از افزایش فشار روانی و احتمال جنگ اطلاعاتی سازمانیافته علیه دولت مادورو. تحلیلگران نظامی معتقدند این نمایش قدرت، بخشی از عملیات روانی هماهنگ واشنگتن برای تضعیف حلقه داخلی «چاویستها» یعنی پیروان هوگو چاوز است. در پاسخ، مادورو دستور برگزاری مانورهای نظامی گسترده را صادر کرده و در سخنرانیهایش از «تجاوز خارجی برنامهریزی شده» سخن گفته است. با این حال کارشناسان تأکید میکنند که نیروهای مسلح ونزوئلا به دلیل کمبود تجهیزات، فرسودگی سلاحها و نبود قطعات یدکی، توان محدودی برای مقابله با هرگونه تهاجم خارجی را دارند. مادورو همچنین به تازگی گفته که طرح دفاعی کشورش علیه «تهدیدات» آمریکا تکمیل شده است.
نقش اپوزیسیون و منافع پنهان
در این میان، اپوزیسیون ونزوئلا نیز بیکار ننشسته است. ماریا ماچادو، چهره شاخص مخالفان و برنده جایزه نوبل صلح، مدعی است مادورو در انتخابات سال گذشته «قدرت را سرقت کرده» و تنها مداخله قاطع آمریکا میتواند مسیر بازگشت دموکراسی را هموار کند. به نوشته فایننشال تایمز، مخالفان امیدوارند که رویکرد نظامی واشنگتن زمینهساز حضور ماچادو در قدرت شود. اما این سناریو بیش از هر چیز به ارتش ونزوئلا بستگی دارد. آیا نظامیان حاضر خواهند شد علیه رئیسجمهور مستقر دست به اقدام بزنند؟ و آیا واشنگتن تنها به سرنگونی مادورو بسنده خواهد کرد یا قصد دارد، جنبش چاویستا را نیز از صحنه سیاست پاک کند؟همزمان برخی منابع اقتصادی در آمریکا فاش کردهاند که منافع پشت پرده در کاراکاس صرفاً سیاسی نیست. یک تاجر آمریکایی در گفتوگو با رسانههای انگلیسی اظهار کرده است: «ترامپ بهدنبال نفت، طلا و منابع معدنی ونزوئلاست. او از شرکتهای آمریکایی خواسته برای سرمایهگذاری در این کشور آماده شوند. تغییر رژیم برایش هدف نیست؛ وسیلهای است برای کنترل منابع».
آینده یک نزاع فرسایشی
اکنون که بیش از ۲۰ سال از آغاز این رویارویی میگذرد، نه واشنگتن به هدف خود در تغییر رژیم رسیده و نه کاراکاس توانسته از زیر سایه تحریمها بیرون آید. مادورو با اتکا به حمایت روسیه، چین و کوبا و کنترل ارتش همچنان در قدرت است؛ در حالی که اقتصاد کشور در بحران عمیق فرو رفته و میلیونها نفر مهاجر شدهاند. تحلیلگران معتقدند، سیاست فشار حداکثری آمریکا بدون تغییر در ساختار قدرت داخلی ونزوئلا به بنبست رسیده است. با وجودی که دولتهای مختلف آمریکا، شعار گذار دموکراتیک را تکرار کردهاند اما واقعیت میدانی چیز دیگری است: کاراکاس همچنان ایستاده است.

