رنگ‌زمینه

صفحه اصلی > تاریخی و سیاست : جوانمرگی ولیعهد ترقی‌خواه

جوانمرگی ولیعهد ترقی‌خواه

به مناسبت سالروز درگذشت “عباس‌میرزا نایب‌السلطنه”

نایب‌السلطنه قاجار، عباس‌میرزا از سوی پدر بر صدر تبریز، مهم‌ترین ایالت آن زمان ایران نشسته بود و اگر مرگ به او امان می‌داد شاید ایران مسیر ترقی را طور دیگری طی می‌کرد. او برخلاف فرزندان دیگر فتحعلی‌شاه در دوران کودکی، کودکی ضعیف و محجوب بود و تعلیمات نظامی را به طور مستقیم از آقا محمدخان قاجار آموخته بود. در کنار فنون سواری و جنگ، کتاب می‌خواند و با برخی زبان‌های شرقی آشنا شده بود اما در نهایت سوم آبان سال ۱۲۱۲ درگذشت.

اهمیت عباس‌میرزا برای فتحعلی‌شاه
فتحعلی‌شاه اعتقاد خاصی به پسر چهارم خود داشت و با وجود اینکه آن زمان در هر ولایت یک شاهزاده داشت ولی عباس‌میرزا را به ‌گونه‌ای دیگر می‌دید. این نکته در گفت‌وگوی فتحعلی‌شاه با الهیارخان، صدراعظم او، همزمان با رسیدن خبر درگذشت عباس‌میرزا به خوبی دیده می‌شود. احمدمیرزا عضدالدوله در این ‌باره در تاریخ عضدی می‌نویسد: فتحعلی‌شاه می‌گوید: الهیارخان پس بگو عباس‌میرزا مرده. آصف‌الدوله به گریه افتاد. عرض کرد، خداوند سایه مبارک قبله عالم را از سر اهل مملکت کم نفرماید. بحمدالله در هر ولایتی یک نایب‌السلطنه دارید. فتحعلی‌شاه در جواب الهیارخان می‌گوید: انصاف نکردی که گفتی در هر ولایت یک عباس‌میرزا داری. باید عرض کنی بعد ۷۰ سال عمر با این کثرت اولاد و ۴۰ سال سلطنت، دیدی که از دنیا بی‌اولاد و بلاعقب رفتی!

تاثیرات عباس‌میرزا در جنگ‌های ایران و روس
عباس‌میرزا به‌ عنوان فرمانده ارتش ایران در جنگ‌های ایران و روس نقش ویژه‌ای داشت که به دلیل شکست دیپلماتیک در قرارداد گلستان، تلاش‌ کرد تا سرزمین‌های از دست رفته را پس بگیرد، اگرچه بیماری و مرگ، او را در این راه ناکام گذاشت. گسترش مناسبات سرمایه‌داری در جهان و در پیوند با آن، رقابت امپراتوری‌های بزرگ که با رویکردی استعمارگونه در پی تسلط بر منابع انرژی و طبیعی سرزمین‌های دیگر و ازجمله ایران بودند، زمینه‌ساز افزایش سیاست‌های توسعه‌طلبانه آنها در سده نوزدهم میلادی شد. روسیه تزاری در رقابت با انگلیس از ضعف ساختاری و سیستماتیک حاکمیت ایران در عصر قاجار استفاده کرد و پیگیر سیاست استعماری بود. در نتیجه جنگ‌آوری‌های روسیه در دور اول، سرزمین‌های زیادی از ایران طی عهدنامه‌ گلستان جدا شد اما عباس‌میرزا با جمع‌آوری سپاهی برای بازپس‌گیری مناطق از دست رفته، اقدام کرد و در نهایت دور دوم جنگ‌های روس و ایران با معاهده ترکمانچای به پایان رسید. عباس‌میرزا اگرچه در ابتدا توانسته بود تمامی ولایات از دست‌رفته ازجمله باکو، دربند، شوشی، داغستان، ایروان و تالش را به تصرف درآورد اما تلاش‌هایش با خیانت آصف‌الدوله، صدراعظم جدید ایران بی‌نتیجه ماند. در نهایت پس از تصرف گنجه و وارد آمدن تلفات سنگین به سپاه ایران، معابر ارس به دست روس‌ها افتاد و نیروهای روس وارد آذربایجان شدند و پایتخت مورد تهدید نظامی قرار گرفت. عباس‌میرزا هنوز به خیانت آصف‌الدوله آگاه نشده بود بنابراین همزمان با سازماندهی دسته‌های متفرق سپاه خود، حفاظت از تبریز را به این صدراعظم خیانتکار سپرد و در نهایت به دنبال خیانت دوباره آصف‌الدوله، تبریز به تصرف ارتش روسیه درآمد. عباس‌میرزا که موقعیت کشور را در خطر می‌دید با فرستادن نمایندگی نزد سپاه روس، تقاضای صلح را مطرح کرد و در نهایت با معاهده ترکمانچای جنگ به پایان رسید و ایران بجز تمامی سرزمین‌های از دست رفته در معاهده گلستان، بخش‌های دیگری از خاکش را از دست داد و حاکمیتش بر دریای خرز به شدت کاهش یافت. این اقدام او البته از نظر مجید تفرشی، پژوهشگر و کارشناس تاریخ سیاست، مثبت ارزیابی می‌شود. او به خبرآنلاین می‌گوید: «عباس‌میرزا اگر در آن شرایط با روس‌ها مصالحه نمی‌کرد، روس‌ها الان در ایران بودند. ما چندین سال است که به ترکمانچای فحش می‌دهیم اما واقعیت این است که اگر این قرارداد وجود نداشت، ایرانی نیز درحال حاضر وجود نداشت. البته که ترکمانچای یک توافق تحمیلی بود. شما می‌توانید بگویید جنگ‌های ایران و روس‌ها نباید شروع می‌شد اما در آن برهه عباس‌میرزا کار بهتری برای ایران نمی‌توانست انجام دهد».

درس‌های شکست و قدم در راه مدرنیته
پس از شکست ایران در جنگ با روسیه و تحمیل قراردادهای خسارت‌بار گلستان و ترکمنچای، ژوبر، نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباس‌میرزا با او ملاقات كرد و سوال‌هایی را که عباس‌میرزا از سر درد از او پرسیده را این‌طور نقل می‌كند: «نمی‌دانم این قدرتی كه شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط كرده و موجب ضعف ما و ترقی شما شد، چیست؟ شما در قشون، جنگیدن و فتح كردن و به كار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنكه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به ‌ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصل‌خیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا كمتر است؟ یا آفتاب كه قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد، تاثیرات مفیدش در سر ما كمتر از شماست؟ یا خدایی كه مراحمش بر جمیع ذرات عالم یكسان است، خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌كنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بكنم كه ایرانیان را هشیار نمایم».
شکست ایران در برابر روس‌ها بیش از گذشته افرادی چون عباس‌میرزا و امیرکبیر را نسبت به پیشرفت تکنولوژیک و نظامی آنها و همزمان عقب‌ماندگی ایران آگاه کرد و به فکر چاره‌جویی افتادند. ساخت اسلحه خانه‌های مجهز در تبریز و کمک گرفتن از اعضای هیات ژنرال گاردن در تعلیم و مجهز کردن ارتش، دست یافتن به علم و تجهیزات نظامی در اروپا و ایجاد زرادخانه‌ها و قلعه‌های نگهبانی در مرزها برای تقویت امنیت مرزها از همان زمان کلید خورد. ولیعهد جوان با مشورت قائم‌مقام فراهانی، تصمیم گرفت، تعدادی دانشجو برای تحصیل به فرانسه بفرستد، اگرچه در نهایت فرانسه مانع ورود دانشجویان شد و عباس‌میرزا این تصمیم را با همکاری انگلستان به سرانجام رساند. محمدکاظم، فرزند نقاش‌باشی و حاجی‌بابا افشار برای تحصیل نقاشی و طب به لندن رفتند و ماحصل این تلاش آغاز واکسیناسیون آبله یا آبله‌کوبی در ایران و تاسیس نخستین چاپخانه‌ سربی در تبریز در زمینه هنر و فرهنگ بود. ترجمه آثاری چون تاریخ پترکبیر و تاریخ شارل دوازدهم اثر ولتر، تاریخ اسکندر، تعلیم‌نامه آبله‌کوبی، تنزل و خرابی دولت روم و… در همان دوران انجام شد تا راهی برای رواج علم باز شود. توسعه گردشگری با تعمیر و مرمت کاروانسراها و تفرجگاه‌ها و ساخت و مرمت خیابان‌هایی به سبک اروپایی و ساخت عمارت کلاه‌فرنگی و چند ییلاق مانند باغ شمال و باغ صفا از اقدامات دیگری بود که در دستور کار قرار گرفت.

مخالفان و مرگ ولیعهد
در آن زمان اما نه جامعه سنتی و عقب افتاده ایران آماده تغییرات بود و نه بدنه دربار؛ اولین گروه عباس‌میرزا را دریچه ترویج بی‌بند‌وباری می‌دیدند و دومین گروه از کسر جیره و مواجب خود نگران شده بودند. این افراد در دو جبهه به مخالفت با اصلاحات عباس‌میرزا پرداختند. در نهایت عباس‌میرزا با درد کهنه قدیمی در مشهد بیمار شد و درحالی ‌که برای درمان او پزشکی به سمت خراسان فرستاده شد اما حکیم‌باشی به مقصد نرسید او در راه جان سپرد. در هر صورت، بیماری و درگذشت عباس‌میرزا دو روایت دارد؛ اینکه این واقعه را نتیجه بیماری می‌دانند و برخی دیگر معتقد به مسمومیت او توسط پزشک انگلیسی هستند، چراکه وقتی از درد کلیه به خود می‌پیچید به او گفته بود؛ بیماری خطرناکی نیست و نباید نگران باشد. عباس‌میرزا در نهایت سوم آبان سال ۱۲۱۲ در ۴۴ سالگی درگذشت. او در بخشی از وصیت‌نامه خود از جنگ‌های زیان‌بار و بی‌حاصل با روس‌ها نوشت: «برای ۲۰۰ ‌هزار تومان ۱۰ کرور دادیم و هزار کرور ملک رفت و سالی ۱۰ کرور ضرر و زحمت‌های دیگر دادیم و جان من هم از غصه رفت».

sazandegi

پست های مرتبط

بهانه برای تسویه‌حساب

حمله به مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم گروه سیاسی: بیانیه…

۴ آبان ۱۴۰۳

گفت‌وگوهای راهبردی

نگاهی به سفر فشرده رئیس‌جمهوری به اجلاس بریکس و دستاوردهای آن به…

۴ آبان ۱۴۰۳

آب‌و‌نان بریکس

سازندگی بررسی می‌کند: عضویت در سازمان‌های فرعی چه مزایایی برای اقتصاد ایران…

۴ آبان ۱۴۰۳

دیدگاهتان را بنویسید