محسن میردامادی، آخرین دبیرکل جبهه مشارکت و رئیس کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس ششم و از اعضای حزب اتحاد ملت است. چهره سیاسی که نظرات و مواضع او، همواره در تحلیل تحولات و مناقشات عرصه بینالملل مورد رجوع صاحبنظران و افکار عمومی بوده است. در بحبوحه افزایش نگرانکننده تنشها بین تهران و تلآویو و پس از حملات شنبهشب هفته جاری درخصوص ابعاد و پیامدهای این سطح تخاصم در منطقه پرالتهاب خاورمیانه با سایت امتداد گفتوگویی داشته است. او اقدامی که اسرائیل کرد را بدون تردید یک اقدام در راستای نقض قوانین بینالمللی میداند و از هر جهت محکوم تلقی میکند. اقدامی که طبعاً هیچ کس از آن دفاع نمیکرد و این مساله تا حدی اسرائیل را در انزوا قرار داد.
میردامادی درباره اینکه در صورت بروز یک تنش گسترده و همهجانبه بین ایران و اسرائیل، میزان پایبندی پکن و مسکو در حمایت از حقوق تهران چقدر است، میگوید که روسیه از بروز چنین درگیری بین ایران و اسرائیل ناخشنود نیست. در عمل درگیری غزه تا مدتی موضوع بحران اوکراین را در حاشیه قرار داد و توجه بینالمللی را به آن کمتر کرد و الان هم، درگیری ایران و اسرائیل از این جهت برای روسها مطلوب است. مسکو طبعاً نباید ناراضی باشد از اینکه چنین درگیری به وقوع پیوسته تا مدتی هم ادامه پیدا کند. پکن البته متفاوت بوده و با توجه به نیازی که به نفت منطقه دارد، ترجیح میدهد که منطقه خاورمیانه و خلیجفارس، منطقه آرام و بدون تنشی باشد. از مهمترین دلایل میانجیگری آن کشور بین ایران و عربستان هم همین موضوع بود. به نظر من، مواضع این دو کشور در همین حد که در شورای امنیت، قطعنامهای علیه ایران به تصویب نرسد به احتمال قوی پابرجا خواهد ماند. اما بیش از این تصور نمیکنم که بتوان انتظار بیشتری از روسیه و چین در این خصوص داشت.
به گفته او، ایران از طریق نیروهای نیابتی خود یا نیروهایی که در دیگر کشورها، حامیان جمهوری اسلامی هستند با اسرائیل درگیر بوده و تلآویو نیز در مواردی با ترور و در مواردی با هدف گرفتن نیروهای ایرانی در سوریه یا لبنان به درگیری با تهران روی آورده است. اما درگیری مستقیم بین نیروهای نظامی دو کشور تاکنون سابقه نداشت.
از دیدگاه میردامادی پس از حمله شنبه هفته گذشته ایران، آرایش استراتژیک بین ایران و اسرائیل تغییر کرده است. اسرائیل به عنوان یک دژ نظامی نفوذناپذیر عملاً مورد نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفته و در این مورد، اینکه چه میزان از شلیکهای ایران به خاک طرف مقابل رسیده به مراتب اهمیت کمتری دارد نسبت به نفس این امر که تعدادی از این شلیکها از لایههای دفاعی عبور کرده و به هدف برخورد کرده است. آن تعدادی هم که رهگیری و ساقط شدند عمدتاً به وسیله آمریکا و برخی دیگر کشورها صورت گرفته و اسرائیل به تنهایی نقطه ضعف بیشتری خواهد داشت. آنچه در عمل واقع شده، رودرویی تهران و تلآویو با یکدیگر است که بهنوعی میتوانیم آنها را از مهمترین قدرتهای نظامی منطقه بدانیم. وی افزود: دولتهای منطقه طبعاً از اینکه این درگیری نگرانکننده به آنها نیز تسری پیدا کند، پرهیز دارند و از همینرو عمدتاً دولتها نقش بیطرف را بازی میکنند و ضمن عدم حمایت از هیچ یک از دو طرف، آنها را برای جلوگیری از گسترش درگیری به خویشتنداری توصیه خواهند کرد. ولی افکار عمومی در این کشورها نیز دولتهای خود را تحت فشار قرار خواهند داد. با توجه به اینکه در کشورهای اسلامی، ضدیت مزمنی نسبت به اسرائیل وجود داشته بهخصوص در چند ماه اخیر که ارتش این رژیم، قتلعام و کشتاری را در نوار غزه و علیه فلسطینیها داشته، این ضدیت و احساسات ضداسرائیلی تا حد قابل توجهی تشدید هم شده است. به هر حال این درگیری اخیر برای منطقه، آثار مهمی در بر خواهد داشت و به نظر میرسد که این آثار در کوتاهمدت و شاید در میانمدت نیز تداوم خواهد داشت.
به عقیده این فعال سیاسی در وضع فعلی، مهمترین مسالهای که بهخصوص از طرف حکومت باید مورد توجه قرار بگیرد، حفظ انسجام ملی است. باید توجه داشت که در میان مولفههای قدرت ملی، یکی از موارد مهم مولفه نظامی است که ما روی این بعد در دهههای اخیر خوب کار و سرمایهگذاری کرده و شرایط خوبی داریم. اما در میان مولفههای متعدد دیگر، شاید یکی از مهمترین آنها، انسجام ملی است. در وضع فعلی که کشور با یک تهدید نظامی خارجی مواجه است، ایجاد و حفظ این انسجام باید مورد توجه جدی دولت قرار بگیرد به طوری که بتواند همه ملت را پشت سر نیروی نظامی کشور قرار دهد. حاکمیت باید هر مانعی در مقابل انسجام ملی را برطرف کند. اینکه در شرایطی که با چنین تهدید مهم خارجی مواجه هستیم برخوردهای پردافعه بر سر موضوع حجاب تکرار میشود قطعاً بر افکار عمومی و انسجام ملی تاثیری مخرب داشته و خواهد داشت.