چگونگی قدرت گرفتن “خاندان اسد”
حکومت فعلی سوریه در سال ۱۹۷۰ با یک کودتا توسط حافظ اسد، وزیر دفاع وقت به دست آمد و اگرچه ابتدا قرار نبود، پسر جوانتر او که پزشکی خوانده بود، حکومتداری کند اما مرگ ناگهانی پسر بزرگتر چنین شرایطی را رقم زد. حدود ۵ دهه از کودتای حافظ اسد در سوریه گذشته است و بشار اسد، پسر کوچکتر با وجود تمام مخالفتها و درگیریها توانست بیش از دو دهه در جایگاه پدر قرار گیرد، حالا اما شرایط در سوریه طور دیگری است و چندین شهر نیز تا به حال سقوط کرده. سازندگی همزمان با وقوع چنین تحولاتی در این کشور به نحوه به قدرت رسیدن پدر و جزییاتی از زندگی این خانواده سوری پرداخته است.
آغاز حکومت
حافظ اسد اکتبر سال ۱۹۳۰ در یک خانواده علوی از اقلیت شیعه اسماعلیه در سوریه به دنیا آمد. تحصیلات اولیه را در سوریه به پایان رساند و به مدرسه نظامی رفت. او در یکی از قبیلههای معروف علوی در شمال سوریه بزرگ شده بود بنابراین از همان زمان نوجوانی علاقه ویژهای نسبت به مسایل سیاسی و اجتماعی پیدا کرده بود؛ علاقهای که در نهایت با سیاست یک کشور گره خورد. در سال ۱۹۵۵ به عنوان افسر در نیروی هوایی سوریه وارد خدمت شد و همزمان با کودتای نظامی با محوریت حزب بعث سوریه در سال ۱۹۶۳ وارد عرصه سیاست شد. حزب بعث سوریه با این کودتا در سوریه به قدرت رسید و حافظ اسد هم به عنوان یکی از اعضای برجسته حزب پا در رکاب گذاشته بود. سه سال پس از کودتا، حافظ اسد در جایگاه وزیر دفاع سوریه قرار گرفت بنابراین نفوذ او در سیاست کشور بیشتر شد و قدرت تأثیرگذاری او بر حزب بعث نیز افزایش یافت تا جایی که به یکی از بزرگترین رهبران نظامی و سیاسی کشور تبدیل شد. او تمام مقدمات را فراهم کرد و در این سالها ارتباطات وسیعی با افراد تاثیرگذار ارتش سوریه ایجاد کرد تا در نهایت به نوامبر سال ۱۹۷۰ برسد. حافظ اسد در آن تاریح با همکاری اعضای وفادار خود در ارتش این کشور با یک کودتای نظامی، قدرت را از دولت نورالدین الاتاسی، رئیسجمهور که توسط حزب بعث منصوب شده بود، گرفت و خود را رئیسجمهور سوریه اعلام کرد. او برای ماندن در قدرت، موقعیت خود را با تحکیم حاکمیت حزب بعث در سوریه همچنین اصلاحات اقتصادی و اجتماعی در این کشور تثبیت کرد. حافظ اسد در طول دوران حکومت خود با استفاده از سیاستهای سرکوبگرانه حکومت را حفظ کرد و خود را محور قدرت در سوریه قرار داد. مخالفان سیاسی او در طیفهای مختلف سوریه از جمله در میان اعضای حزب بعث، گروههای اسلامی و حتی برخی از اعضای ارتش حضور داشتند و مورد سرکوب قرار میگرفتند. سال ۱۹۸۲ در جریان یکی از همین سرکوبهای حکومت که زمان قیام اخوانالمسلمین در شهر حمص و حماة در صورت گرفت، هزاران نفر کشته شدند. در سیاست خارجی، سیاستهایی مستقل از قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در پیش گرفت، روابط نزدیکی با کشورهای عربی و ایران برقرار کرد و همزمان نقش پررنگی در جنگهای عربی- اسرائیلی ایفا کرد اگرچه بعدها با شکست در برابر آنها به مذاکره روی آورد. سوریه در زمان حافظ اسد در جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ علیه اسرائیل همچنین در جنگ لبنان نقش داشت. حافظ اسد در عرصه داخلی بیشتر با سرکوب مخالفانش شناخته میشود اما در عین حال توانست در سیاست منطقهای و بینالمللی از جمله در لبنان، فلسطین و اسرائیل به جایگاهی معتبر دست یابد بنابراین در کنار انتقاداتی که نسبت به او وجود دارد از او تحت عنوان معمار مدرن سوریه یاد میشود.
مرگ حافظ اسد و ماجرای جانشینی
حافظ اسد با گذشت بیش از سه دهه حضور در راس سیاست سوریه سرانجام سال ۲۰۰۰ در ۷۰ سالگی از دنیا رفت. تا ۶ سال پیش از مرگ حافظ اسد، قرار بود باسل اسد، پسر بزرگ خانواده جانشین پدر شود. او یک افسر ارتش و فرمانده بود که برای به دست گرفتن قدرت تحت آموزش سیاسی و نظامی قرار گرفته بود اما در سال ۱۹۹۴ در یک تصادف رانندگی کشته شد و با این اتفاق تغییرات زیادی در ساختار قدرت سوریه ایجاد شد. باسل شخصیتی قدرتمند، نظامی و کارکشته داشت اما پس از مرگ او، بشار اسد گزینه بعدی پدر بود. بشار اسد برخلاف برادر بزرگتر، علاقه چندانی به سیاست نداشت و به عنوان پزشک در لندن تحصیل کرده بود و بیشتر به امور علمی و پزشکی علاقه داشت و تمایلی هم به درگیریهای نظامی نداشت. در هر حال قرعه به نام او افتاد و با وجود تمام مخالفتها برای جانشینی او، به دنبال مرگ حافظ اسد از سوی مجلس شورای سوریه به عنوان رئیسجمهور جدید انتخاب شد. بشار که کمتر از پدر و برادر به نظامی گری علاقمند بود، بنا را اصلاحات و تغییرات سیاسی و اقتصادی گذاشته بود اما در عمل او بیشتر به سمت استبداد پیش رفت.
بشار اسد زمانی که قدرت را به دست گرفت با طیف رهبران انقلابیِ نزدیک به پدرش کار کرد اما در نهایت برای تحکیم استقلال خود آنها را کنار گذاشت و جا را برای حلقۀ نزدیکان خود باز کرد. از خانواده اسد اما افراد دیگری هم در سیاست سوریه به فعالیت مشغول هستند از جمله ماهر اسد فرزند دیگر حافظ اسد که فرمانده گارد ریاستجمهوری و فرمانده لشکر چهارم زرهی سوریه است. رفعت اسد، برادر حافظ اسد یکی از اعضای بلندپایه در حزب بعث سوریه بود که در جریان سرکوب قیام اسلامگرایان در سوریه نقش داشت. بر اساس قانون اساسی سوریه، دوره ریاستجمهوری در این کشور ۷ ساله است. ماده ۸۸ از این قانون تأکید میکند که رئیسجمهوری برای بیش از دو دوره ۷ ساله نمیتواند رئیس جمهور شود اما ماده ۱۵۵ توضیح میدهد که این ماده مشمول رئیس جمهور کنونی سوریه یعنی بشار اسد نمیشود.
ارتباط حافظ اسد با ایران
حافظ اسد، رئیس جمهور وقت سوریه همانطور که روابط خوبی با حکوت پهلوی داشت آن را در دوره جمهوری اسلامی ایران هم ادامه داد. او فروردین ۱۳۵۵ به دعوت محمدرضا پهلوی به تهران سفر کرد و با شاه دیدار کرد و در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم با وجود استقرار حزب بعث در سوریه از معدود کشورهای عربی بود که از ایران حمایت کرد. نزار الخزرجی، رئیس ستاد مشترک ارتش بعث عراق در بخشی از خاطراتش گفته است: «سوریه ایران را به تجهیزات نظامی و کارشناسان و مربیان نظامی مجهز می کرد تا با عراق مبارزه کنند. حافظ اسد تمام تلاش خود را انجام داد تا عراق تضعیف شود و صدام را دشمن اصلی خود میدانست و همه جوره و با دل و جان از ایران علیه صدام حمایت میکرد و حتی در میانه جنگ خط لوله انتقال نفت عراق به سمت سوریه (مدیترانه) را قطع کرد…» صدام حسین نیز بعدها مکالمه حافظ اسد درباره ایران را اینطور شرح داد:«او گفت که ما به چند دلیل کنار ایران میایستیم اول اینکه عراق به خاک آن کشور تجاوز کرده است و دیگر اینکه چون این جنگ تمام نخواهد شد چراکه نظریه دینی در ایران میگوید که با وجود ولایت فقیه جنگ تمام نخواهد شد پس راهحل این است که صدام استعفا دهد و اگر استعفا نداد لازم است که نظامیان ایران به عراق حمله کنند و در ادامه حکومت عراق را ساقط کنند. عامل سوم این بود که گفت؛ ما معتقدیم آزادسازی فلسطین ممکن نیست مگر با کمک ایران.»