“سیدمحمود علیزادهطباطبایی”
سرتیپ دکتر حسن چگینی به همراه تعدادی از افسران ارتش که تحصیلات شخصی خود را در زمینه مدیریت استراتژیک دفاعی در خارج از کشور به پایان رسانده بودند در فاصله سالهای ۱۳۴۹-۱۳۴۷ به همت چند تن از افسران فوقالذکر نظام طرحریزی، برنامهریزی و بودجهبندی ارتش را طراحی و به تصویب رسانید و این نظام از آغاز سال ۱۳۵۴ تا پایان سال ۱۳۵۷ به اجرا گذارده شد. با پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، اجرای این نظام متوقف شد و تیمسار چگینی به دعوت شهید دکتر چمران به وزارت دفاع رفت و به عنوان قائممقام بعد از شهادت دکتر چمران، مورد بیمهری قرار گرفت و از ارتش بازنشسته شد. در سال ۱۳۶۴ که مسئولیت مدیریت امور دفاعی سازمان برنامه بر عهده من قرار گرفت، متوجه شدم، اعتبارات دفاعی مبتنی بر هیچ طرح و برنامه مصوبی نیست و کارشناسان سازمان برنامه هم با طرحهای نظامی و سیستم تسلیحاتی هیچ آشنایی ندارند به سراغ تیمسار چگینی رفتم و از ایشان خواستم با سازمان برنامه همکاری کند. ایشان با اشتیاق همکاری با سازمان برنامه را پذیرفتند و به همراه افسرانی که تسلط کامل بر مسائل نظامی و طراحی و برنامهریزی دفاعی داشتند ازجمله تیمسار فداکار جانشین سابق رئیس ستاد ارتش، تیمسار شفیعی رئیس سابق اداره سوم عملیات ستاد ارتش و تیمسار شاهوردیان رئیس سابق اداره دوم ستاد ارتش و تیمسار پیرویان رئیس اداره بودجه نیروی دریایی و تیمسار مهندس هاشمی رئیس اداره مهندسی نیروی زمینی در سازمان برنامه مستقر شدند، بهخصوص در ارتباط با خریدهای دفاعی، کمکهای شایانی داشتند. من بهعنوان مدیر امور دفاعی سازمان برنامه، نماینده سازمان برنامه در هیات بررسی خریدهای تسلیحات بودم که این هیات متشکل از نمایندگان وزارت سپاه، وزارت دفاع، رئیس دیوان محاسبات و نماینده کمیسیون دفاع و نماینده کمیسیون برنامه و بودجه مجلس بود که قراردادهای خریدهای تسلیحاتی قانوناً باید در این هیات رسیدگی و به تصویب میرسید. من قراردادها را در اختیار تیمسار چگینی قرار میدادم و ایشان با تسلطی که خود و گروهش به سیستمهای سلاح گذاشتند در کوتاهمدت اظهارنظر کردند و این اظهارنظر اغلب موجب کاهش شدید قیمتهای پیشنهادی میشد، به طوری که یک از وزرای دولت هویدا که از بستگان تیمسار چگینی و دلال بود به تیمسار چگینی پیشنهاد ۵۰ میلیون دلار رشوه داده بود تا از اظهارنظرهای تخصصی در مورد خریدهای تسلیحاتی خودداری کند که ایشان نپذیرفته بودند. به خاطر دارم در سال ۶۵ طرحی به نام حمله نهایی مطرح شده بود و پیشنهاد نیروهای نظامی این بود که کل بودجه کشور به نیروهای نظامی اختصاص یابد تا با حمله نهایی توسط ۵۰۰ گردان هزارنفره تکلیف جنگ را روشن کنند. طرح به مدیریت دفاعی آمد، نیروهای مسلح جزئیات طرح را به دلیلی طبقهبندی ارائه نکردند، مسئول شدیم نیازهای مالی طرح را بررسی کنیم. گروه تیمسار چگینی ۹۸ سوال در مورد این طرح مطرح کردند که من با حضور در جلسه شورای عالی که با حضور رئیسجمهور آقای خامنهای، آقای هاشمی نماینده امام در شورای عالی دفاع و فرماندهان نظامی و وزرای دفاع و سپاه تشکیل شد، سوالات را مطرح کردم که فرماندهان نظامی هیچ پاسخ قانعکنندهای نداشتند و طرح مذکور متوقف شد. مرحوم آیتالله هاشمی بارها به من میگفتند، طرح سوالات شما در شورای عالی دفاع ابهامات بزرگی در ذهن ما ایجاد کرد. خاطرم هست اولین سوال این بود که هر طرح عملیاتی باید اهداف فیزیکی معینی را دنبال کند آیا با این طرح میخواهد، بصره را تصرف کنیم؟ یا تا بغداد پیشروی کنیم؟ یا مثل اغلب عملیاتها بعد از سال ۶۱ فقط تا علی غربی و علی شرقی پیشروی میکنیم؛ سپس سوالات فنی در رابطه با سازماندهی نیروها، نحوه پشتیبانی هوایی، توپخانه، هوانیروز و زرهی که همه در اختیار ارتش بود، مطرح شد که همه سوالها بیپاسخ ماند.
گزارشهای گروه تیمسار چگینی در سازمان برنامه و بودجه در ارتباط با سازماندهی هزینههای دفاعی منجر به ادغام کمیته صنایع دفاع و سپاه، ادغام وزارت دفاع و سپاه و تشکیل ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح با ادغام ستادهای ارتش و سپاه شد که ریاست سازمان برنامه و بودجه به عنوان معاون طرح برنامه و بودجه ستاد کل تعیین شد که من و گروه تیمسار چگینی، اداره معاونت طرح و برنامه ستاد کل ادغام اداره پنجم و هفتم ستاد ارتش و معاونت طرح و برنامه و بودجه ستاد کل سپاه تشکیل شده بود بر عهده گرفتیم و طرح اولیه استراتژی امنیت ملی توسط این گروه منسجم و به تصویب فرمانده کل قوا رسید، ازجمله فعالیتهای موثر گروه پیشنهادی تشکیل شورای عالی امنیت ملی به جای شورای عالی دفاع بود که حضور رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزرای امور خارجه کشور اطلاع دقیق از منابع ملی و سیاستهای خارجی و امنیت داخلی اتخاذ شود، تشکل دانشگاه دفاع ملی و … آخرین فعالیتها تیمسار چگینی بود که خدا رحمتش کند، روز گذشته به لقاالله پیوست.