پس از بیآبی، تهران با فرونشستهای خطرناک روبهرو خواهد شد
گروه اجتماعی: تهران و کلانشهرهای ایران در سالهای اخیر به صحنهای از آشکار شدن بحران آب و اثرات ویرانگر فرونشست زمین تبدیل شدهاند. مخازن سدهای شمال و غرب تهران تقریباً خالی شدهاند، چاههای عمیق به آخرین قطرات آب زیرزمینی میرسند و دشتهای جنوب تهران روز به روز فروتر میروند. تامین آب تهران بهطور سنتی بر پنج سد اصلی (کرج ، امیرکبیر، لار، لتیان، طالقان و ماملو) و شبکه چاههای عمیق تکیه دارد. کاهش شدید بارندگی طی امسال و سال گذشته سبب شد، ذخیره این سدها به پایینترین سطوح دهههای اخیر برسد. گزارشها نشان میدهد که سد امیرکبیر که زمانی ستون فقرات آب تهران بوده فقط حدود ۶ درصد از حجم قابل استفاده را در خود دارد. سد لار که تاکنون بخشی از آب شرب تهران را تامین میکرد کمتر از ۱۰ درصد پر است و سد لتیان نیز حول و حوش ۱۰ درصد ظرفیت دارد. به گفته کارشناسان، همزمانی کاهش ذخایر این سه سد، که ۶۰ تا ۷۰ درصد آب تهران را تامین میکردند، همراه با افت منابع زیرزمینی شهر در آستانه بحران سیستماتیک قرار داده است. آمار ملی نیز نشان میدهد که تنها ۴۴ درصد ظرفیت مخازن سدهای کشور پر است و ذخایر ۱۵ سد مهم بیش از ۵۰ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. در پاسخ به این بحران قابل پیشبینی، طی سالهای گذشته برخی مسئولان بهجای اصلاح مصرف و مدیریت به حفر چاههای عمیق روی آوردهاند. مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، سال گذشته اعلام کرده بود که وزارت نیرو طرح حفر ۵۰ حلقه چاه عمیق به عمق ۲۵۰ متر برای تامین آب شرب تهران را در دست اجرا دارد. او هشدار داد که این چاهها در کوتاهمدت، چاههای موجود را میخشکانند و باعث فرونشست بیشتر دشت ورامین خواهند شد. او حالا همزمان با بحران شدید آب در تهران در نامهای به سران قوا برای جلوگیری از حفر چاههای بیشتر اعلام کرده که در عرض سه سال این چاهها دوباره خشک خواهند شد و وضعیت پیچیدهتر میشود. پیش از این استاندار تهران به استفاده بیش از حد از چاههای آب زیرزمینی اشاره کرده بود. به گفته او بیش از ۶۰ درصد آب مصرفی استان از چاهها و آبهای زیرزمینی تأمین میشود و در برخی نقاط فرونشست سالانه به ۳۱ سانتیمتر رسیده است. این عدد بسیار فراتر از آستانه بحرانی است که جامعه جهانی (۵ میلیمتر در سال) برای فرونشست خطرناک تعیین کرده و به معنای فرو رفتن آرام اما پیوسته سازهها و خطوط انتقال در زمین است. به اضافه اینکه چاههای غیرمجاز شرایط را بحرانیتر کردهاند؛ در سال ۱۳۹۶ حدود ۲۲۰ هزار چاه غیرمجاز در کشور وجود داشت که بخش عمدهای از آنها در استان تهران حفر شده است. به اضافه اینکه بهدلیل نبود زیرساخت جمعآوری و بازچرخانی فاضلاب، قسمت بزرگی از منابع آب شیرین شهر هدر میرود. طبق آمار رسمی تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد فاضلاب کشور تصفیه میشود و در نتیجه حدود ۶٫۴ میلیارد متر مکعب فاضلاب خام هر سال وارد محیطزیست و سفرهها میشود. در عین حال بخش کشاورزی بیش از ۸۰ میلیارد متر مکعب آب در سال مصرف میکند و ۵۰ تا ۶۰ میلیارد متر مکعب از آبهای زیرزمینی برداشت میشود؛ این در حالی است که بازدهی کشاورزی پایین است و تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. این تناقض به معنای هدررفت مشترک منابع آبی و اقتصاد کشاورزی است.
ابعاد فرونشست و تهدید زیرساختها
کاهش سطح آب زیرزمینی دشتهای جنوب و جنوبغربی تهران باعث شده که زمین سال به سال فروکش کند. مرکز نقشهبرداری کشور در سال ۱۴۰۳ اعلام کرد که نرخ فرونشست در جنوبغرب تهران (دشت ورامین و مناطق ۱۸ و ۱۹) به ۳۱ سانتیمتر در سال رسیده است. در گزارشی از روزنامه فایننشالتایمز که بهصورت خلاصه در رسانههای ایرانی ترجمه شد، گفته شد که میانگین جهانی فرونشست سه سانتیمتر است اما در تهران سال گذشته این رقم از ۲۰ سانتیمتر به ۳۱ سانتیمتر افزایش یافته و سه میلیون نفر از ۹ میلیون ساکن شهر در منطقه فرونشست شدید زندگی میکنند. در برخی نقاط نزدیک چاههای عمیق حتی تا ۳۶ سانتیمتر فرونشست گزارش شده است. کارشناسان میگویند، وقتی سطح زمین بیش از ۲۴ سانتیمتر در سال پایین برود، بازگشت آن تقریباً غیرممکن است و سفرههای آب بهصورت دائمی فرو میریزند.
پیامدهای این فرونشست خاموش و تدریجی، زیرساختهای حیاتی پایتخت را تهدید میکند. به گفته پژوهشگران، فرونشست باعث شکافهای عمیق در زمین، ترک خوردن آسفالتها و نشست پلها و خطوط ریلی میشود. ساکنان شهرری و مناطق جنوب تهران مجبور شدند، درها و پنجرههای خانههای خود را مرتب تنظیم یا تعویض کنند زیرا چارچوبها در اثر نشست تغییر شکل میدهند. خطوط انتقال آب، گاز و برق نیز در معرض شکستگی و نشتی قرار دارند و حتی برجهای بلندمرتبه میتوانند در آینده با خطراتی جدی مواجه شوند. گزارشهای رسمی حاکی از آن است که حدود ۱۱ درصد از وسعت ایران و نزدیک به نیمی از جمعیت کشور در مناطقی زندگی میکنند که تحت تأثیر فرونشست قرار دارند. در تهران و کرج، نرخ فرونشست اکنون در برخی مناطق به ۳۰ تا ۳۶ سانتیمتر در سال رسیده است؛ نرخی که میتواند خطوط مترو، آزادراهها، فرودگاهها و حتی سدها را تهدید کند.
مصرف بیرویه، نشت شبکه و بیعدالتی
یکی از مهمترین عوامل تشدید بحران در تهران، مصرف بیش از اندازه و ضعف شبکه توزیع است. بر اساس سخنان استاندار تهران حدود ۱۵۰ هزار انشعاب غیرقانونی در شبکه آب وجود دارد و جمعیت شهر که ۲۱ برابر میانگین کشوری تراکم دارد ۴۲ درصد کل منابع آبی تجدیدپذیر استان را مصرف میکند. مصرف سرانه آب در تهران حدود ۲۰۰ لیتر در روز است، در حالی که کارشناسان، حد استاندارد را ۱۳۰ لیتر عنوان میکنند. در این مصرف بالا حدود ۸۴ درصد آب در بخش شستوشو و بهداشت صرف میشود و کمتر از ۵ درصد برای آشامیدن استفاده میشود. بیش از یکسوم آب شرب در شبکههای فرسوده شهر هدر میرود؛ برآورد میشود که نشت و سرقت آب در شبکه بین ۱۵ تا ۳۵ درصد باشد. این به معنی اتلاف میلیونها متر مکعب آب تصفیه شده است که باید از سفرهها برداشت شود. این نشت گسترده با فرسودگی شبکه و عدم سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مدیریت فشار و سنجش نشت مرتبط است. گزارشها نشان میدهد که بودجه لازم برای بازسازی شبکههای آب شهری بالغ بر چند میلیارد دلار است اما تنها بخش کوچکی از آن تخصیص مییابد. در کشورهای پیشرفته با استفاده از حسگرهای نشتیاب و شیرهای هوشمند، میزان هدررفت آب به زیر ۵ درصد کاهش یافته است و ایران نیز باید به صورت فوری به این فناوریها روی آورد.
کشاورزی پرمصرف و بهرهوری پایین
یکی از ابعاد بحران آب ایران و به تبع آن تهران، مصرف بالای آب در کشاورزی است. بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد منابع آبی کشور را مصرف میکند اما بهرهوری آن تنها حدود ۳۵ درصد است. بسیاری از صنایع سنگین مانند فولاد و پتروشیمی نیز در مناطق خشک کشور مستقر شدهاند و نیازهای آبی خود را از سدها و انتقالهای بین حوضهای تأمین میکنند. کارشناسان معتقدند، انتقال آب از حوضههای کوهستانی به کویر برای مصرف صنعتی و کشاورزی نه تنها به نابودی منابع آب مبدأ میانجامد بلکه زیرساختهای مقصد را نیز در معرض فرونشست قرار میدهد. محمد درویش، فعال محیطزیست، تاکید میکند که اگر سرمایهگذاری جدی بر تصفیهخانههای فاضلاب و بازچرخانی آب میشد، وضعیت کنونی رخ نمیداد. او میگوید، هزینه تصفیه فاضلاب یکپنجم شیرینسازی آب دریاست و میتوانست نیازهای فضای سبز و مصارف ساختمانی را تأمین کند. اما دولتها در عوض پروژههای پرهزینهای مانند انتقال آب از دریای عمان یا حفر چاههای عمیق را دنبال کردهاند. این در حالی است که تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد فاضلاب کشور تصفیه میشود و حدود ۶٫۴ میلیارد مترمکعب فاضلاب خام هر سال وارد طبیعت و منابع زیرزمینی میشود. بحران آب و فرونشست در تهران حاصل دههها سوءمدیریت، مصرف بیرویه و بیتوجهی به محدودیتهای اقلیمی ایران است. کاهش شدید ذخیره سدها، وابستگی زیاد به سفرههای زیرزمینی، وجود صدها هزار چاه غیرمجاز و از دست رفتن ۳۰ تا ۳۶ سانتیمتر ارتفاع زمین در هر سال موجب شده که هر لحظه احتمال فرورفتن بخشی از خاک پایتخت وجود داشته باشد. اگر اقدامات فوری برای کاهش مصرف، بازچرخانی و اصلاح کشاورزی اتخاذ نشود، تهران و سایر شهرهای ایران در آیندهای نزدیک با کمآبی شدید، فرونشستهای خطرناک و مهاجرتهای اجباری روبهرو خواهند شد. باید چرخه مدیریت آب را از تقابل با طبیعت به همزیستی و پایداری سوق داد، وگرنه تراژدی زیرزمین و پشتبام در گسترهای وسیعتر تکرار خواهد شد.

