نقدی بر سخنان “دکتر محمود سریعالقلم
به قلم؛ کوروش احمدی؛ دیپلمات پیشین

سخنان آقای دکتر سریعالقلم در مورد اقشار محروم و نقش آنها در مدیریت اقتصاد و سیاست طی روزهای اخیر مورد بحث بوده است. برخی در این فاصله کوشیدند تا برای دفاع از ایشان، اصل سخنان ایشان را نادیده گرفته و بر اهمیت نقش «طبقه متوسط» متمرکز شوند و از «گروههای نخبه و برخوردار از دانش تجربه جهانی چشم و دلسیر، انضباط فکری و توانایی» سخن بگویند. منتقدان متهم به «حملات سیاسی مغرضانه و سازمانیافته علیه یک نظر علمی» و بیتوجهی «به نیاز به نخبگانی کارآمد، شایسته، وطندوست، مسئولیتپذیر، مستقل، باتجربه جهانی و آشنا با عقلانیت و حکمرانی مدرن» شدهاند. از «چشم و دلسیر» که گزارهای عامیانه و بیارتباط با «نظر علمی» است که بگذریم، در درستی این گزارهها بحثی نیست. اما سخنان آقای دکتر سریعالقلم که موجب اعتراض شد، غیر از اینها بود. سخن ایشان با اینکه «فرد در کودکی آیا اتاق خاص خود را داشته یا نداشته» شروع میشود. اگر این معیار باشد، در گام اول اقلاً ۷۰ درصد مردم ایران از چرخه مدیریتی حذف میشوند. بعد ایشان میگویند: «کسی میتواند وارد سیاست و اقتصاد شود که حداقل از طبقه متوسط باشد». این سخنی است بهغایت نادرست و ضدعلمی. آنجا هم که میگویند «بعضی وقتها سیاهها و اینها هم درخواست میکردند و از طبقات پایین بودند»، سخنی است که اگر در آمریکا گفته شود بهعنوان سخنی نژادپرستانه مورد اعتراض قرار میگیرد. با توجه به آن عبارت «حداقل از طبقه متوسط» میتوان معنی عبارت «هر کسی را نباید اجازه داد که وزیر شود»، فهمید. ایشان همچنین «شناخت دنیا» را به این یا آن «قشر اجتماعی» ربط میدهند که گزارهای نادرست است.
لُبکلام ایشان در این فایل صوتی بدون تردید این است که کسانیکه محرومیت و فقر مادی داشتهاند به درد سیاست و اقتصاد نمیخورند. کسانی که این «لُبکلام» را مسکوت گذاشته و در دفاع از این سخنان از مهم بودن طبقه متوسط صحبت کردهاند، در واقع مغلطه کردهاند. اینکه طبقه متوسط خوب است و موتور توسعه است و موتور بسط دموکراسی در جوامع است و حاملان اصلی فرهنگ و مدنیت و ادب و هنر اکثراً از این طبقه هستند، محل بحث نیست و همه جریانهای فکری در این مورد اتفاقنظر دارند. موضوع بحث این است که ایشان میگوید «کسانی که محرومیت کشیدهاند، لیاقت قرار گرفتن در پستهای مدیریتی را ندارند». این سخن نوعی نظام کاستی فاقد تحرک اجتماعی را تداعی میکند که حتماً ضدعلمی است.
قطعاً در هیچ کشوری در دنیا، خاستگاه طبقاتی افراد را مبنای سمتهای حکومتی قرار نمیدهند. ایشان بهعنوان استاد دانشگاه حتماً میدانند که برای پستهای مدیریتی و ورود در کارهای دولتی باید ضوابط و قواعدی مبنای کار باشد و هر کس از جهت دانش و تواناییهای فردی منطبق بر این ضوابط و قواعد بود باید بتواند، ارتقای موقعیت یابد و این هیچ ربطی به اینکه از کدام طبقه است و محرومیت کشیده یا نکشیده، ندارد. سمتهای سیاسی نیز باید بستگی به اقبال و رأی مردم داشته باشد و تکلیف آنها باید در انتخاباتهای آزاد و منصفانه روشن شود. تکلیف اقتصاد هم که روشن است. اینکه میگویند «ریشه بسیاری از مشکلات امروز ما تو طبقهای است که در کشور حاکم است»، نشان میدهد که به مشکلات جاری کشور واقف نیستند. مشکلات امروز بهخاطر این نیست که طبقهای که در کشور حاکم است قبلاً فرودست بوده است. اولاً اکثر افراد موجود از طبقه محروم نیستند. ثانیاً ملاک و معیار برکشیده شدن هیچگاه تعلق به طبقه محروم نبوده و معیارهای گزینش و ارتقا روشن است.
ایشان میگویند «کسانی که امروزه تصمیم میگیرند اکثراً بهدنبال جبران محرومیتهای گذشته هستند». معنا و مفهوم این حرف این است که اگر کسانی از طبقه محروم کارهای شوند به فساد آلوده خواهند شد. این نیز سخنی بهغایت نارواست. دزدی و اختلاس و… برمیگردد به اخلاق و خصائص فردی و مهمتر از آن برمیگردد به شرایط اجتماعی و سیاسی و اداری و میزان حاکمیت قانون. مفسد شدن فرد هیچ ربطی الزاماً به اینکه در بچگی فقیر بوده یا نبوده، ندارد. ما همانقدر دزد از طبقه متوسط و مرفه داریم که از طبقه محروم. جیمز کالاهان که نخستوزیر انگلیس بود و مادرش با رختشویی بزرگش کرده بود و در ۵ سالگی بهخاطر فقر ترکتحصیل کرد، یکی از سیاستمداران معتبر و بسیار خوشنام انگلیسی شد. جان میجر هم همینطور. در مقابل، رضاشاه را هم داشتیم که از طبقه محروم بود و وقتی بهقدرت رسید، حرص و ولع عجیبی برای تملک املاک مردم داشت. آیا دزد و اختلاسگر در بین اشرافیت قاجار و پهلوی کم داشتیم؟ فساد هیچ ربطی به طبقه و قشر اجتماعی و مانند اینها ندارد.
آقای دکتر اگر با «طبقهای که الان در کشور حاکم است» مشکل دارند این مشکل خود را نباید بهنحوی بیپایه تئوریزه کرده و بهنحوی بغضآلود به حدود ۶۰ درصد از مردم این کشور و همه فرودستان عالم تسری دهند. بهعلاوه، ایشان برای این تئوریسازی هیچ مستند عملی هم جز همان تست وردی دانشگاهشان ارائه نکردهاند. برای دفاع از این سخنان نیز نباید پای «طبقه متوسط» و «الیت کارآمد و وطنپرست» را پیش کشید. مردم طبقه فرودست هم میتوانند «الیت کارآمد و وطنپرست» بشوند.

