درباره فیلم “ماده”
همه انسانها با به پا سن گذاشتن به نوعی با ترس از تغییر در بدن خود و بروز بیماریهای مختلف زندگی میکنند. وحشت از پیر شدن به این معناست که فرد حس میکند که بدنش درحال خیانت کردن به اوست و برخی هم به شکل وسواسگونه ترس از بیماری دارند. به نمایش گذاشتن اثری از این دست از موضوعات در سینما، هراس اجتماعی نام دارد. هراس اجتماعی یا Body Harror زیرگونهای از ژانر وحشت است که با تغییرات خواسته یا ناخواسته در بدن آدمی سر کار دارد و این تغییرات به شکلی اغراقآمیز و وحشتناک به نمایش درمیآید. تغییرات جسم به تغییرات ذهن در نهایت تغییر در محیط اطراف میرسد و فیلمسازان علاقهمند به این حوزه، ترسهایی را به شکل هراس اجتماعی در مخاطب پدید میآورند تا او احساس وحشت کند. فیلم «ماده» که این روزها از بحثبرانگیزترین فیلمهای پاییزی به شمار میرود، نخستین بار در جشنواره کن ۲۰۲۴ محصول فرانسه، آمریکا و انگلستان به نمایش درآمد. نویسنده و کارگردان این فیلم تکاندهنده، کارگردان زن فرانسوی کورتلی فارژای است. «ماده» در جشنواره کن مورد پسند مخاطبان و منتقدان قرار گرفت و در سالن نمایش ۱۳ دقیقه مورد تشویق قرار گرفت. «ماده» که در ژانر ترسناک و علمی و تخیلی ساخته شده با بازی دمی مور، مارگارت کوالی و دنیس کوئید از مجذوبترین آثاری است که خارج از قلمرو واقعیت، دنیایش را میسازد. داستان درباره یک مجری ستاره برنامه تلویزیونی، الیزابت اسپارکل و از ستارگان هالیوود است که در پیادهروی مشاهیر، ستارهای از آن خود کرده و حالا با بالا رفتن سناش، مدیر برنامه به دنبال جایگزین کردن یک دختر جوان است و الیزابت تصمیم میگیرد با تزریق یک ماده، ورژن جدیدی از خود بسازد و سرنوشتش را تغییر دهد. در خلاصه داستان آمده است: آیا تا به حال رویای نسخه بهتری از خودتان را دیدهاید؟ خود شما در نسخه بهتر از هر نظر. باید این محصول جدید را امتحان کنید که به آن «ماده »میگویند، زندگی من را تغییر داد. با «ماده» میتوانید یک نسخه دیگر از خودتان را بسازید. جوانتر ،زیباتر و کاملتر. فقط باید زمان به اشتراک بگذارید.یک هفته برای یکی. یک هفته برای دیگری. تعادل کامل هفت روزه، ساده است، نه؟ اگر تعادل برقرار باشد چه چیزی ممکن است، اشتباه پیش برود.
در فیلم پیش از شروع معرفی شخصیتها، یک زرده تخممرغ را نشان میدهد که با نمایش یک تزریق، تبدیل به دو زرده میشود و در اینجاست که فیلم اعلام وجود میکند. الیزابت که در سن ۵۰ سالگی به سر میبرد و زیبایی و نشاطاش زبانزد عاموخاص بود حالا رو به افول است و به راحتی از سوی مدیر کانال کنار گذاشته میشود تا با دختری جوانتر عوض شود و این باعث عصیان الیزابت، سلبریتی هالیوود میشود. خشم همه وجودش را در بر میگیرد که تمثیلی از عصیان زنان از میانسالیشان است. این قضیه چنان او را کور میکند که متمرکز بر بدنش میشود. او میخواهد انتقام پیر شدنش را از روند طبیعی بدنش بگیرد و تصمیم میگیرد با تزریق یک ماده جوانتر شود. اما او نمیداند این کار بهایی گزاف برایش دارد. او با درد فیزیکی بیش از اندازه، دختری جوان را از ستون فقراتاش متولد میکند که این دختر به نام سو برای بقا باید از بدن الیزابت تغذیه کند، این مساله به کاهش عمر الیزابت تبدیل میشود. جسم الیزابت هر روز پیرتر، چروکیدهتر و صورتش نازیباتر میشود. سو حالا تبدیل به هویتی شده که مورد توجه صنعت هالیوود قرار گرفته و دائم بدون توجه به دستورالعمل ماده به مقدار زیادی از منشأ اصلی (الیزابت) تغذیه میکند. این اثر تکاندهنده به ما نشان میدهد که نگاه صنعت رسانه تنها معطوف به زیبایی و جوانی زنان است و طرد شدن زنان میانسال از سوی جامعه مردسالار، امری طبیعی است. از آنجا که نام فیلم ماده است، مخاطبان فکر میکنند باید سر از کشف این ماده ناشناخته و شرکت توزیعکننده آن دربیاورند اما این در حالی است که فیلم درباره خشونت و عصیانگری یک زن که نماینده اکثریت زنان جامعه نسبت به نادیده گرفته شدنشان است، از اینرو «ماده»، چالش روانی و انسانی پیچیدهای را به نمایش میگذارد. عنصر تعلیق از ویژگیهای مهم این اثر است. فیلم نشان میدهد که جامعه چطور ما را به سمتوسویی میکشاند که خودمان را دوست نداشته باشیم و برای دوست داشته شدن باید تبدیل به شخص دیگری شویم. جامعه برای ما ایدهآلی میسازد که باید در آن چارچوب قرار بگیریم تا بقیه به ما توجه کنند و دوستمان داشته باشند و اگر خارج از آن چارچوب باشیم، نادیده گرفته میشویم. اجتماع یا همان سینما و اهالی رسانه هیچ اهمیتی به ستارههایش نمیدهد فقط آنها را مصرف میکند. حالا این زایش رخ داده و سو، زنی جوان و زیبا جای الیزابت را گرفته اما نه الیزابت تحمل سو را دارد و نه سو تحمل او را.
الیزابت از اینکه میبیند در همه جا پوسترهای سو قرار دارد و حالا تبدیل به ستارهای شده که خودش قبلاً آن را تجربه کرده و در صدر اخبار است، حسادتش برانگیخته میشود اما این درحالی است که بارها ما در دستورالعمل دارو این را میبینیم که تاکید میکند، شما دو تا یکی هستید. اما الیزابت که تبدیل به یک عجوزه شده، تاب نمیآورد و میخواهد این روند به پایان برسد و از شدت این حسادت، تصمیم به انتقام میگیرد. این کار را با تزریق دوباره ماده انجام میدهد و در اینجا ما با زایش یک هیولای اگزجره روبهرو هستیم. این هیولا عجیبوغریب و مشمئزکننده، وجه دیگر عصیان زنان نسبت به بدنشان است. این صحنههای چندشآور و پاشیدن خون روی سروصورت تماشاگران از سوی هیولا آنچنان چندشآور است که با مشاهده این اتفاقات عجیب و غیرمنطقی، فیلم را فراتر از اثر علمی- تخیلی میبینیم و در اینجاست که مرز بین واقعیت و تخیل گم میشود. ما بیش از اندازه از سوی فیلمساز افراطگرایی را مشاهده میکنیم. این کارگردان فرانسوی، میخواهد که مخاطب استرس روانی را تجربه کند اما با تزریق این حجم از خشونت، تحمل تماشاگر تمام میشود. این پایانبندی شایسته این فیلم نبود چراکه علاوه بر آزار تماشاگر، هیچ هارمونی با ابتدای داستان ندارد و نیازی نبود زوال زیبایی را اینچنین به تصویر بکشاند، با پایان ظریفتر میشد، اثری به یادماندنی به جا گذاشت. با این حال، «ماده» فیلمی است خاص اما این هیولا نماد نفرت انسان از خود و همان الیزابت است، نمود ناتوانی الیزابت برای ساخت یک هویت شخصی و مستقل. از نقاط قوت فیلم، انتخاب هوشمندانه دمی مور در نقش الیزابت اسپارکل است. مور،زنی زیبا، جذاب و کاریزماتیک است که کلی فیلمهای عاشقانه و جذاب دراماتیک را بازی کرده و حالا دست به یک تصمیم جسورانه زده است. او با بازی در این فیلم، خودِ واقعیاش را به چالش کشانده است. وی شادی، استرس، ترس و حسادت را به خوبی به مخاطب در این اثر منتقل کرده و بازی چندلایهای به تصویر میکشاند. توسعه این شخصیت قوی از مهمترین دلایل موفقیت فیلم است. اما نباید منکر این شویم که این کارگردان فرانسوی، یک اثر فمینیستی را در جامعه مردسالارانه هالیوود ارائه کرده است. «ماده» فیلمی است که سینمادوستان یا عاشق این فیلم میشوند، یا از آن بدشان میآیند چراکه با فیلمی جنونآمیز و یونیکی روبهرو میشوند که هراس جسمانی به بدترین شکل در آن به نمایش درمیآید. از جذابیتهای ماده این است که انسان را به تامل وا میدارد، ستاره منقش در پیادهروی مشاهیر به نام الیزابت اسپارکل که ابتدا کمی ترک میخورد و مردی رویش سس قرمز میریزد در انتها با آغشته شدن به خون خودش از بین میرود، گویا در این مدت هیچ اتفاقی رخ نداده، تنها یکی از ستارگان هنر از میان رفته است. در واقع خالق با ساخت این اثر منحصربهفرد به ما میگوید: این خودِ سینماست.