تاریخ سازی جعلی
گلاویژ نادری، گروه سینما و تلویزیون
هر ساله، کشور مصر در اولین روز از ماه رمضان، نزدیک به ۳۰ مجموعه تلویزیونی متشکل از ۱۵ الی ۳۰ قسمت برای بینندگان خود پخش میکند؛ دورهای که با عنوان «هالیوود آفریقای شمالی/جنوب غربی آسیا» شناخته میشود. درحالی که این سریالها منعکسکننده جنبههای مختلف و متنوعی از جامعه مصر هستند، مردم از سراسر جهان عرب به تماشای آنها مینشینند. این تولیدات اختصاصی شامل فیلم و سریالهایی از مراکش تا کویت است. صنعت تلویزیون مصر از درامهای تاریخی و خانوادگی گرفته تا اکشن، داستانهایی درباره عدالت اجتماعی و البته کمدی را پوشش میدهد. سریال «حشاشین» یکی از سریالهایی بود که پخشش از ماه رمضان امسال آغاز شد. پخش این درام تاریخی مصری از ۱۲ مارس ۲۰۲۴ آغاز شد.
شکلگیری سریال از یک فرنچایز پرطرفدار
یکی از پرطرفدارترین فرنچایزهای (تولیدات تصویری که حول یک داستان شکل میگیرند) حال حاضر صنعت بازیهای ویدیویی به نام Assassin’s Creed (کیش آدمکش) نامیده میشود که نخستینبار در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. فرنچایزی که در اصل از بستری تاریخی و حقیقی طی سده یازدهم الهام گرفته و فرقهای را به مرکز توجه داستان بدل کرده که وظیفه داشت تا به تقابل با افراد و گروههایی بپردازد که به شیوههای گوناگون میتوانستند یک «تهدید» در نظر گرفته شوند. گروهی از آدمکشهای بسیار حرفهای و مرگبار که در اصل از فرقه حشاشین الهام گرفته شدند. رمضان امسال مصر دست به کار شده و مجموعه تلویزیونی تاریخی، حماسی و بیوگرافی پرسر و صدایی تحت عنوان «حشاشین» را تولید کرد که در اصل روایتی عربی از برهه مهمی از تاریخ کشور ما ایرانیان محسوب میشود. این مجموعه به خلافت فاطمیان و گروه حشاشین میپردازد. در ظاهر داستانی درباره خلافت عربها در سرزمینهای اسلامی دارد اما بیشتر داستان آن در ایران در شهرهای بزرگ آن رخ میدهد. حتی شخصیتهای اصلیاش هم با اینکه در ظاهر عرب هستند و طبیعتا در یک سریال مصری به زبان عربی صحبت میکنند اما زاده داخل مرزهای ایران هستند و یکی از آنها تبدیل به رهبر یکی از گروههای مخالف با خلیفههای عرب میشود. رخدادهای این سریال در یک بستر تاریخی در سده یازدهم اتفاق میافتد. در آن زمان حسن صباح رهبری گروه حشاشین را عهدهدار بود که به انجام ترورهای خونین شخصیتهای برجسته مشهور بودند. حسن صباح و فرقه اسماعیلیه، شخصیت و اتفاقی ساده در تاریخ نبودهاند. این جریان فکری و مذهبی همزمان با ترکان سلجوقی و خلفای عباسی به مبارزه برخاسته بود و با پرچم ظلمستیزی و عدالتخواهی توانست نزدیک به ۲۰۰ سال در قلعه الموت مقابل همه قدرتهای زمان بایستد و سرانجام در مقابل مغولان تسلیم شد.
«حشاشین» داستان زندگی حسن صباح از کودکی تا رسیدن به خلافت و پس از آن را روایت میکند. این مجموعه شاید یکی از معدود سریالهای مصری باشد که به سرعت با زیرنویس فارسی در اختیار ایرانیها و فارسیزبانان قرار گرفت. چراکه درباره شخصیتی است که خاستگاه و موطناش ایران است و به همین خاطر مورد توجه ما ایرانیها هم قرار گرفت اما دلیل دیگر اقبال گروهی از علاقمندان به مجموعه به خصوص اهالی سیاست، ساخت آن در این برهه خاص زمانی توسط هنرمندان مصری درباره یک ایرانی است که رهبری جنبشی را برعهده میگیرد که ترور و کشتار اصلیترین مشخصه آنهاست و شاید از نظر آنها بتوان شباهتهایی میان این فرقه و داعش یا جیش العدل پیدا کرد.
سریالی استاندارد و با فضاسازی چشمنواز
مخاطب در اولین مواجه با این مجموعه درمییابد که با سریالی خوش ساخت و چشمنواز روبهرو است که میتوان آن را مجموعه تاریخی فاخر با کیفیت استاندارد دانست. بازیها بهخصوص نقشآفرینی بازیگران اصلی از جمله کریم عبدالعزیز در نقش حسن صباح آنقدر خوب و با کیفیت است که نمیتوان به راحتی از آن چشمپوشی کرد. در واقع بازی بازیگران مصری بینقص و قابل توجه است. طراحی صحنه و لباس هم آنقدر چشمنواز است که چشم بیننده را به خود معطوف میکند. اما همین طراحی صحنه هم مورد انتقاد کارشناسان قرار گرفت که مطابق معماری دوران سلجوقی نیست و به معماری قرن یازدهم شباهتی ندارد. میماند فیلمنامه و کارگردانی که گرچه نمیتوان ایراد زیادی از آن گرفت اما داستان به خصوص در قسمتهای اولیه سریال و تا قبل از دستگیری حسن صباح و علنی شدن فعالیتها او بیشتر به توضیح شرح حال شخصیتها و وضعیت خلافتهای اسلامی در آن دوره پیش میرود و چیزی زیادی در اختیار تماشاگر قرار نمیدهد. چنین سریالی شاید برای مخاطب تلویزیون مصر قابل تحمل باشد اما برای مخاطب فارسیزبان که بازیگران این مجموعه برای او غریبهاند و او با کاراکترها و فضای آن دوره همخوانی کمتری احساس میکند تا اندازهای خستهکننده به نظر میرسد. طبیعی است که دستاندرکاران «حشاشین» سلیقه و حوصله مخاطب عرب را در نظر داشتند و برای آنها سریال ساختند؛ شاید این مجموعه را برای مخاطب عرب بتوان جذاب و سرگرمکننده دانست اما مخاطب فارسیزبان بهخصوص در آغاز مجموعه به سختی میتواند با آن همراهی کرده و حوادث و اتفاقات را با هیجان دنبال کند.
این مجموعه به کارگردانی پیتر میمی ساخته شده است. این کارگردان و نویسنده مصری فارغالتحصیل دانشکده پزشکی دانشگاه قاهره است و در رشته پزشکی فعالیت میکند. او چندین فیلم کوتاه داشت اما بعدها تعداد زیادی فیلم بلند را نیز کارگردانی کرد تا نوبت به سریال ۳۰ قسمتی «حشاشین» رسید. او این محصول را در ۶ ماه و با ۱۲ میلیون دلار با چنین کیفیتی و آن طراحی صحنه و لباس جلو دوربین برده است. هرچند که بسیاری از پلانهای فیلم با استفاده از پرده سبز ساخته شده و فضاسازی آن محصول طراحی جلوههای ویژه است اما تصور کنید یک سریال ایرانی در همین مقیاس و با همین کیفیت ساخته شود. از نظر سازندگان ایرانی ساخت چنین مجموعهای در این اندازه حداقل در خوشبینانهترین حالت دو سال زمان خواهد برد و معلوم نیست چنین نتیجهای هم حاصل شود. این مجموعه عمدتاً از گویش محاورهای مصری استفاده میکرد که برای بسیاری از بینندگان عربزبان غیرمنتظره بود. با توجه به اهمیت تاریخی فرقه اسماعیلیه و دوران به تصویر کشیده شده، مخاطبان اینطور پیشبینی میکردند که شاهد گویش قدیمی و کلاسیک زبان عربی باشند. پیتر میمی، کارگردان مجموعه در رسانههای اجتماعی به انتقادات درباره انتخاب زبان پاسخ داده است. پیتر میمی در توضیحات خود به این موضوع اشاره کرد که سریال حشاشین یک درام تاریخی محسوب میشود که از رویدادها الهام گرفته است نه اینکه یک مستند باشد. عبدالرحیم کمال، نویسنده سریال پس از مشورت با پیتر میمی به این نتیجه رسید که گویش محاورهای مصری را برای دستیابی به مخاطبان عرب و مصری که بیش از ۴۵۰ میلیون نفر هستند، انتخاب کردند. کمال با تألیف رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و بیش از ۱۴ کتاب به زبان عربی، مهارت خود را در عربی کلاسیک نمایش داده است. با وجود این، او گویش مصری را برای ارتباط راحتتر با مخاطب انتخاب کرد تا سریال بیش از یک مجموعه تاریخی با تماشاگر ارتباط برقرار کند.
هرچند سریال «حشاشین» یکی از مجموعههای تلویزیونی مهم مصر است برای عربزبانان هم مجموعهای مهم و شاخص به حساب میآید، برای ساخت و تولید آن هم سنگ تمام گذاشتند و حتی از آن به عنوان بازی تاج و تخت عربی نام برده و در تیتراژ و موسیقی مجموعه تلاش کردند میان این دو مجموعه شباهتهایی برقرار کنند. اما این مجموعه با وجود خوش ساخت بودن و کیفیت بالا حتی درصد اندکی هم به «بازی تاج و تخت» نزدیک نشد و در صف رقیبان این مجموعه هم قرار نگرفت. سریال به لحاظ تاریخی هم برای ما ایرانیها سندیت ندارد و شخصیتهای مهمی مانند خیام، غزالی و… آنقدر در آن منفعل و بیخاصیت به تصویر درآمدند که با آنچه در ذهن و تصور ماست، فرسنگها فاصله دارند. در واقع این مجموعه با وجود اینکه سریالی استاندارد با کیفیت قابل قبول است، چیزی فراتر از یک مجموعه رمضانی و مناسبتی نیست. چراکه تاریخ مصرفدار و برای استفاده راهبردی در مقطع زمانی ساخته شده و بنا به ادعای سازندگانش تبدیل به سریالی تاریخی مستند و قابل ارجاعی نشده است.