رنگ‌زمینه

دانایی سینمایی

اصغر فرهادی از ویژگی‌های منحصر به فرد تقوایی در یادبودش گفت

مراسم یادبود زنده‌یاد ناصر تقوایی، نویسنده و کارگردان سینما عصر سه‌شنبه ششم آبان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
در ابتدای این برنامه، ویدئویی از صحبت‌های زنده‌یاد تقوایی پخش شد که در آن تصاویری از بهرام بیضایی نیز وجود داشت و با واکنش‌های حاضران همراه بود. مجید برزگر، اجرای این مراسم را برعهده داشت سپس پیام ویدئویی از بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان پخش شد.
در ادامه محسن امیریوسفی، نماینده کانون کارگردانان سینمای ایران گفت: آقای تقوایی شما گفته بودید تا زمانی که مجبور به گرفتن اجازه باشم، فیلم نمی‌سازم اما در ششمین روز درگذشت شما کانون کارگردانان و دو صنف دیگر خواستار حذف پروانه ساخت شدند که نقطه امیدی کوچک برای سینما بود. در هشتمین روز درگذشت شما ۱۶ صنف سینمایی دیگر نیز خواستار حذف پروانه ساخت و پایان ممیزی در فیلمنامه شدند. آقای تقوایی ۱۹ صنف سینمایی هم‌صدای هم گفتند که پروانه ساخت و ممیزی فیلمنامه تأثیری منفی در سینما دارد، اتفاقی که اگر زودتر رخ داده بود ما شاهد تماشای فیلم‌های بیشتری از شما و کارگردانان دیگر بودیم.
در ادامه اصغر فرهادی در پیامی ویدئویی گفت: در این چند روزی که آقای تقوایی را از دست دادیم خیلی درباره آثار و شخصیت و تصمیمی که ایشان برای کار نکردن گرفت، گفته شد اما تنها نکته‌ای که من می‌خواهم بگویم این است که آقای تقوایی همواره جایگاه ویژه‌ای در ذهن من داشتند زیرا از معدود سینماگرانی هستند که بسیار در دوران خودشان معاصر بودند یعنی ما می‌توانیم، آثارشان را به دیگران به خصوص به نسل‌های دیگر پیشنهاد کنیم. این کارگردان تأکید کرد: نسل‌های مختلف می‌توانند، فیلم‌های آقای تقوایی را درک کنند و به همان اندازه ما درگیر فیلم شوند. به طور مثال نسل‌های مختلف، سریال «دایی جان ناپلئون» را تماشا کرده و برایشان دغدغه شده است. فیلم‌های آقای تقوایی همچنان دغدغه امروز است و این معاصر بودن، امتیاز ویژه‌ای برای آقای تقوایی ایجاد کرده است. فرهادی افزود: آقای تقوایی جزو معدود نویسندگان کشور ماست که در پرداخت و خلق شخصیت‌های فرعی توانایی ویژه‌ای دارند. ما معمولاً آثار را با شخصیت‌های اصلی به یاد می‌آوریم اما در فیلم «ناخدا خورشید» وزن شخصیت‌های فرعی دقیقاً مانند شخصیت‌های اصلی است. این فیلمساز گفت: فیلم «ای ایران» یک ویژگی خاص برای من دارد و آن هم سکانس پایانی فیلم است. در سکانس پایانی، وقتی اهالی روستا پیروز می‌شوند و برای شادی به کوچه و خیابان می‌آیند همه افراد در یک جهت حرکت می‌کنند و معلم و دانش‌آموزان در همه پلان‌ها در جهت مختلف حرکت می‌کنند. اینکه بسیار ظریف و غیرمستقیم چنین حرفی بزنی، مهارت ویژه‌ای نیاز دارد و شاهدی بر معاصر بودن فیلم‌های آقای تقوایی است.
سپس علیرضا داوودنژاد بیان کرد: سینما و رسانه ما ورشکسته است و این ورشکستگی منظومه هنری- رسانه‌ای ما آن روی سکه منزوی کردن و محروم کردن تقوایی از فیلم ساختن و مخاطب بود. اگر ما کشوری داشتیم که مدیریت منابع انسانی خلاقی داشت، کیارستمی بر اثر اشتباه پزشکی از دنیا نمی‌رفت، پوراحمد با دست و پای شکسته آویزان نمی‌شد، مهرجویی و زنش تکه و پاره نمی‌شدند و مرد بزرگی مانند تقوایی چندین سال خانه‌نشین نمی‌شد. وقتی چنین بلاهایی سر دانایان سینما می‌آید، چگونه می‌توان انتظار داشت که یک رسانه صوتی و تصویری ورشکسته نشود؟
به گزارش مهر این کارگردان بیان کرد: من به تازگی از تعبیر «دانایی سینمایی» استفاده می‌کنم. «دانایی سینمایی» از عشق سرچشمه می‌گیرد، از اینکه تو در مقابل چیزی گم شوی. عشق باعث می‌شود که خوب ببینی، بشنوی و آدم‌ها را دوست داشته باشی. سینما به نوعی لمس جاودانگی است و تو می‌توانی دنیا را درون یک قاب ببینی به همین دلیل، دانایی سینمایی با عکاسی و قاب‌بندی همراه است. ناصر تقوایی می‌گفت که اگر «کاغذ بی‌خط» زندگی نباشد، زندگی باید روی چه چیزی نوشته شود؟ گویا او مرگ را هم دوست داشت.
این هنرمند تأکید کرد: منظومه هنری-رسانه‌ای ما ورشکسته است زیرا تفکیک هنر و رسانه را متوجه نمی‌شوند. هنر یک محصول انسانی است و با رسانه که یک سازمان پشت آن است، تفاوت دارد. آقای تقوایی می‌گفتند که من برای کسی فیلم نمی‌سازم. او که «دانایی سینمایی» دارد و تمام مسیر را با پشتکار و مرارت و سختی طی کرده است بر دوگانه هنر و رسانه غلبه کرد ،چیزی که ما همین الان نیز با آن دچار چالش هستیم.
مرضیه وفامهر در ادامه روی صحنه آمد و گفت: خوشبخت کسانی که کردار، گفتار و پندارشان در راه حق و برای حق است و بدبخت کسانی که کردار، رفتار و گفتارشان در انکار حق است. یک بار در مراسمی برای تقوایی در جایی که خودش حضور نداشت، دست زدند من به او گفتم که ناصر جان مردم تو را خیلی دوست دارند. گفت که من هم مردم را دوست دارم. من حتی یک پلان در فیلم‌هایم نگذاشتم که به ضرر مردم باشد. او برای عوام فیلم نمی‌ساخت زیرا می‌دانست که در خیر و مصلحت عوام نیست که امروز برایش دست بزنند اما فردا متوجه شوند که بازیچه قرار گرفته‌اند. او خیر بلندمدت مردم را می‌دید و برای خیر بلندمدت مردم کار می‌کرد حتی اگر فهمیده نمی‌شد. احمدرضا نوری یکی از شاگردان ناصر تقوایی درس‌گفتارهایی از او را به نام «حقیقت واقعیت» گردآوری کرده که به زودی منتشر می‌شود. وفامهر در ادامه بخش‌هایی از این کتاب را خواند.
سپس پیام ویدئویی جعفر پناهی پخش شد که وی در بخشی از پیامش گفت: متأسفم که نتوانستم امروز کنارتان باشم. آقای تقوایی برای من فقط یک فیلمساز نیست بلکه او حافظه سینمای ایران است. شاید خیلی زمان ببرد که سینمای ایران یک تقوایی دیگر را به خود ببیند اما ما هرگز ناصر تقوایی را از یاد نمی‌بریم.
در بخش بعدی این مراسم سعید پورصمیمی، بازیگر سینما و تئاتر روی صحنه آمد و گفت: ماحصل کار تقوایی از سال ۶۳ تا ۱۴۰۰ سه پروژه ساخته نشده و سه پروژه ساخته شده است درحالی که ظرفیت او این نبود. حاصل ۳۰ سال کار کردن تقوایی نباید این باشد. اگر تقوایی این بی‌مهری‌ها را دید، تاوان ساخت «دایی جان ناپلئون» بود.

sazandegi

پست های مرتبط

اقتباسی هوشمندانه

نگاهی به سریال بامداد خمار ساخته نرگس آبیار با پخش سریال «بامداد…

مسئولیت ایرانی بودن

نگاهی به روایت ژاله آموزگار از وطن‌دوستی و هویت ایرانی در هشتادوششمین…

شروین مجاز شد

اولین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور منتشر می‌شود نخستین آلبوم رسمی شروین حاجی‌پور،…

۱۲ آذر ۱۴۰۴

دیدگاهتان را بنویسید