درباره کتابی از “هرتا مولر”
«شاه کرنشکنان میکشد» نُه جُستار زندگینامهوار از هرتا مولر، نویسندۀ برندۀ نوبل ادبیات سال ۲۰۰۹ است که نشر برج بهتازگی آن را با ترجمۀ امیر معدنیپور منتشر کرده است. نسخۀ اصلی این کتاب سال ۲۰۰۳ منتشر شد و تصویری تکاندهنده از زندگی تحت حکومت دیکتاتوری نیکولای چائوشسکو در رومانی را ارائه میدهد و به بررسی فضای خفقانآور و ترسناکی میپردازد که در دوران حکومت دیکتاتوری حاکم است.
هرتا مولر نیمۀ دوم سال ۱۹۵۳ در روستایی در کشور رومانی، چند ماه پس از مرگ ژوزف استالین به دنیا آمد. با مرگ دیکتاتور شوروی بذر خودکامگی و سرکوب در کشورهای زیر نفوذ شوروی از جمله رومانی زیرِ فرمانروایی چائوشسکو همچنان میوههای تلخ میداد و بر سر انبوه رنجبران، سایهای سنگین میگستراند. خانوادۀ مولر از اقلیت آلمانی زبان رومانی بودند و در روستایی کوچک میزیستند. مادرش از بازماندگان اردوگاه کار اجباری نیروهای شوروی بود و پدرش رانندهای اغلب سیاهمست. پدربزرگش زمانی کشاورز و تاجر ثروتمندی بود اما حکومت کمونیستی چائوشسکو، اموالش را مصادره کرده بود و خانواده در تنگدستی روزگار میگذراند. هرتا در سرایی غمزده از آب وگل درآمد و برای ادامۀ درس به شهر رفت و این بار در میان بچههای شهری در اقلیت بود با گذر از رنج کودکی و نوجوانی به راه پرخار بزرگسالی پا گذاشت. حکومت سرکوبگر رومانی او را از کار مترجمی و آموزگاری انداخت و گذران زندگی را بر او دشوار کرد. با تهدیدهای مدام سرانجام هرتا مولر با هزار دردسر به آلمان مهاجرت کرد اما مهاجرت درمان دردها نبود و خود بر بیم و رنجهایش افزود. نویسندگی را از زمان زندگی در رومانی آغاز کرد و در آلمان جدیتر به این کار پرداخت و مقاله و رمان و متن ادبی نوشت. زندگی در نظام دیکتاتوریِ رومانی، زخمهای کاری و درمانناپذیر بر جانش زد و او را وادار به نوشتن و واشکافی همان زخمها کرد تا از این راه بتواند حتی شده اندکی از رنج خود بکاهد. دوران دیکتاتوری چائوشسکو کـه ریشارد کاپوشچینسکی (نویسنده، شاعر و عکاس لهستانی) او را «دراکولای کمونیست» میخواند، تار و پود سرخ رمانهای هرتا مولر را درهم میتند. او خود میگـوید: «ادبیات همیشه سر از جایی درمیآورد کـه انسانها در آنجا مورد ظلم و ستم قرار گرفته باشند.» مولر سپس میافزاید: «دوران دیکتاتوری را من انتخاب نکردم بلکه مثل بختک به روی ما افتاد و به جان و روانم خلید.» سال ۲۰۰۹ کمیتۀ نوبل ادبیات اعلام کرد: «نوبل ادبیات به هرتا مولر تعلق میگیرد، کسی که با تمرکز بر شعر و نثر ساده، دورنمای زندگی کسانی که زندگیشان مصادره شده را به تصویر کشیده است.» اعطای نوبل ادبیات به مولر تقریباً همزمان با بیستمین سالگرد فرو ریختن دیوار برلین صورت گرفت و بسیاری این تقارن را دارای بار استعاری عمیقی دانستند و به آن واکنش مثبت نشان دادند. «سرزمین گوجههای سبز» معروفتترین کتاب او در ایران است که ابتدا با ترجمۀ درخشان زندهیاد غلامحسین میرزاصالح و توسط نشر مازیار منتشر شد و پس از اینکه هرتا مولر نوبل ادبیات گرفت، ترجمههای دیگری هم از آن منتشر شد اما همچنان ترجمۀ میزاصالح بهترین ترجمۀ آن است و تاکنون بیش از ۲۰ بار تجدید چاپ شده.
کتاب «شاه کرنشکنان میکشد» دارای ۹ گفتار زندگینامهوار است از رنجها و بیمها و تجربههای شخصی و خاطرههای تلخ. مولر به زبانی ساده از رنجهای خود و دیگر دگراندیشان تبعیدی و مهاجر و تمامی ستمدیدگان قربانی حکومت خودکامه میگوید و بیپیرایگی گفتارش همدلی خوانندگان دردآشنا را برمیانگیزاند. روایت او حول محور چهار دوست میچرخد که در یک کارخانۀ نساجی کار میکنند و تحت نظارت دائمی و ترس از پلیس مخفی، زندگی روزمره خود را سپری میکنند. هر کدام از این شخصیتها به نوعی با رژیم درگیر هستند و در تلاشاند تا در این شرایط سخت، هویت و انسانیت خود را حفظ کنند. جُستارهای هرتا مولر به مضامین اصلی مانند دیکتاتوری و سرکوب، ترس و پارانویا، از دست دادن هویت و مقاومت پرداخته است. شخصیتها در فضای ترس و پارانویا زندگی میکنند و نمیتوانند به کسی اعتماد کنند. رژیم تلاش میکند تا هویت و فردیت افراد را از بین ببرد و آنها را به مهرههای بیاراده تبدیل کند اما شخصیتها در برابر این سرکوبها مقاومت میکنند و سعی دارند، انسانیت خود را حفظ کنند. مولر در این جُستارها از زبانی شاعرانه و استعاری استفاده میکند تا فضای خفقانآور رژیم را به تصویر بکشد. شخصیتهای روایتشده افرادی معمولی هستند که در شرایطی غیرمعمولی قرار گرفتهاند. این کتاب به بررسی تأثیرات روانی و اجتماعی دیکتاتوری بر افراد میپردازد و تصویری قدرتمند و تأثیرگذار از زندگی تحت حکومت دیکتاتوری ارائه میدهد. مولر از دل رنجهای خود و دگراندیشانِ تبعیدی و قربانی خودکامگی، تقابل فردیت و سیستمهای تمامیتخواه را به تصور میکشد و از همه مهمتر نشان میدهد چگونه زبان نیز به ابزاری برای سرکوب و در عین حال چراغی برای رهایی و ایستادگی تبدیل میشود. «شاه کرنشکنان میکشد» نهتنها تصویری از زندگی در رومانی کمونیستی است بلکه به مسائل جهانی مانند سرکوب آزادیها و مبارزه برای هویت نیز میپردازد. این رمان برای علاقهمندان به ادبیات سیاسی و اجتماعی، اثری ارزشمند و تأملبرانگیز به شمار میآید.