با ترجمه انگلیسی کتاب ابنخلدون و علوم اجتماعی نظرات جواد طباطبایی مورد توجه اندیشمندان بینالمللی قرار گرفته است
کتاب «ابن خلدون و علوم اجتماعی: گفتار در شرایط امتناع» اثر زندهیاد دکتر جواد طباطبایی به زبان انگلیسی منتشر شده است.
به گزارش ایبنا این کتاب تحتعنوان « Ibn Khaldun and the Social Sciences: Discourse on the Condition of Im-Possibility» با ترجمه فیلیپ گرانت Philip grant و توسط انتشارات معتبر polity در اواخر سال ۲۰۲۴ میلادی به مخاطبان انگلیسیزبان عرضه شده است. انتشارات polity یک نشر معتبر انگلیسی زبان است که بهترین تحقیقات جدید در زمینۀ علوم انسانی را منتشر میکند. شماری از آثار بزرگترین محققان حالحاضر علوم انسانی توسط این انتشارات عرضه شده. کتاب جواد طباطبایی ذیل مجموعه «مطالعات انتقادی جنوب» (critical south series) در این انتشارات قرار گرفته. در این مجموعه آثاری از نویسندگان آفریقا و آمریکای لاتین نیز بهچشم میخورد و برخی آثار آن درباره مطالعات پسااستعماری و مطالعات آمریکای لاتین هستند.
کاترین مالابو، استاد فلسفه در دانشگاه کینگزتون، دربارۀ این اثر نوشته: «بعد از کانت و فوکو، این نسخۀ جواد طباطبایی از «روشنگری چیست؟» است. طباطبایی نشان میدهد ابنخلدون، مؤسس علوم اجتماعی در قرن چهاردهم محسوب شده، ولی علیرغم نبوغ انکارناپذیرش، قادر نبوده تحول انتقادی لازمی را که نگرش علمی او نیاز داشته، اعمال کند. شاهکار طباطبایی، فراتر از یک کتاب درباره ایران و تأملی دربارۀ همه مشکلات معرفتشناختیاش، تأملی عمیق دربارۀ منابع خلاقی عرضه میکند که مخفیانه پشت هرگونه وضعیت عدم امکان نهفتهاند.»
توجه جهانی به جواد طباطبایی
ترجمه انگلیسی کتاب «ابنخلدون و علوم اجتماعی» جواد طباطبایی در ۴۱۴ صفحه، رخدادی مهم در زمینه تبادلات میانفرهنگی است و کمک میکند اندیشههای ایرانیان در سطح جهانی معرفی شود. بهترین اندیشهها اگر در سطح محدود و محلی بمانند، مخاطب شایسته خویش را نخواهند یافت و اثرگذاری زیادی ندارند. ترجمه آثار نویسندگان ایرانی به زبانهای دیگر کمک میکند تا اندیشه آنان مخاطب بیشتری بیابد، همچنین کمک میکند تا جایگاه مستقل این اندیشمندان درک شود، اندیشمندانی که اگرچه از فلسفه و جامعهشناسی غربی تأثیر پذیرفتهاند، سعی کردهاند درک بومی و شخصی خود را از مسائل داشته و از درجهای از نبوغ و اصالت برخوردار بودهاند. ترجمه آثار ایرانی به زبانهای خارجی نشان میدهد که کشور ما هم سهمی در گسترش معرفت دارد و فقط مخاطب منفعل آثار خارجی یا عرضهکننده آثار دستچندم نیست. امید است که ترجمه آثار فارسی به زبانهای دیگر ادامه یابد، همچنین این ترجمهها به شکل غیرمستقیم بهافزایش کیفیت تألیفات فارسی نیز کمک کند.
راهی به سوی نقادی
جواد طباطبایی در کتاب «ابنخلدون و علوم اجتماعی» شرایط امتناع علوم اجتماعی در تمدن اسلامی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. طباطبایی نظر کسانی را که معتقدند ابن خلدون مبتکر بنیانگذار علوم اجتماعی در تمدن اسلامی است، رد میکند. در این کتاب تلاش میشود تا جامعهشناسی برخی از ابعاد معرفت و روششناسی نویسنده درباره علوم جدید اجتماعی، بهویژه ایدۀ امتناع «ابن خلدون» از علوم اجتماعی، تحلیل و تفسیر شود. به همین دلیل، ابتدا رابطۀ بین فلسفه و تفکر ابنخلدون با سنت مورد بررسی قرار میگیرد و پس از آن بحثی در مورد مبناهای کلامی نظریۀ اجتماعی اودر الهیات و علم کلام متأخر صورت میگیرد. سپس با تأملی در اندیشههای افلاطون، فارابی و ابنخلدون، دیدگاه فلسفه اسلامی در مورد ماهیت جامعه بشری مورد بررسی قرار میگیرد و به جنبههایی از «نظریه عمران ابنخلدون» و طرح و مبانی این دانش به تفصیل پرداخته میشود و سپس با مبانی معرفتی علوم اجتماعی قیاس میشود.
توصیفات ابنخلدون از عدالت، واقعیت اجتماعی، تجمل و بهطور کلی نظریه اقتصادی او در بخشهای بعدی کتاب «ابنخلدون و علوم اجتماعی» بررسی میشود. پس از تحلیل رویکرد غربی نسبت به سنت در عصر جدید، ایدئولوژی مدرنیسم ابنخلدون و تاریخ اندیشه در دوره اسلامی مرور میشود. جواد طباطبایی در این اثر به نقد دیدگاههای روشنفکران و نظریهپردازانی چون داریوش شایگان، جلال آلاحمد، احسان نراقی، علی شریعتی و… در زمینۀ رویکرد آنها به علوم اجتماعی پرداخته است.
در معرفی پشت جلد کتاب «ابنخلدون و علوم اجتماعی» آمده: «این دفتر رسالهای در شرایط امتناع علوم اجتماعی در تمدنی اسلامی است. اصطلاح «امتناع» در ترکیب شرایط امتناع، که چنان که خواهد آمد، در مناقشهای بر «شرایط امکان» میشل فوکو بهکار رفته، مندرج در تحت مجادلهای از سنخ «امتناع تفکر در فرهنگ دینی»- که روی دیگر سکه ایدئولوژی «آنچه خود داشت …» است- نیست که بهویژه در دهههای چهل و پنجاه شمسی تدوین شد و تا امروز نیز هرگز از رونق بازار آن کاسته نشده است. «نظریه» نخست، «امتناع تفکر»، مصداق «موتوا قَبلَ أن تَموتوا»، دعوتی به خودکشی جمعی است و ایدئولوژی دوم، در ادامۀ خیالاندیشیهایی که امروزه به مردهریگ عرفان مبتذل نیز آمیخته شده، نظریهای در بیخیالیهای قومی ماست. بحث در «شرایط امتناع»، در بیرون قلمرو آسانگیریهای این دو وجه «ایدئولوژی ایرانی»، در سرزمین کمابیش ناشناختهای تدوین شده است که پیشداوریهای مخالفخوانی بیمارگونه و خوشخیالیهای ستایشآمیز را به آن راهی نیست. وانگهی، نظریۀ «شرایط امتناع»، بهگونهای که گفته شد، اگرچه با نظری به بحثهای معرفتی جدید در اروپا تدوین شده است، اما مقلد آن نظریهها نیست، بلکه کوشش میکند مواد ناحیهای از تاریخ اندیشه در جهان اسلام را به محک آن نظریهها بزند و در صورت امکان راهی به سوی نقادی بگشاید.»

